در پایان هزاره دوم از دوران سوم، سرزمین گوندور به نابودی خود نزدیک شد. ارابهسوارانِ اهالی شرق با اهالی هارادریم پیمان دوستی بستند و یک حمله دوگانه را به ایتیلین آغاز کردند. در زمانیکه ارابهسواران از شمال به ایتیلین حمله میکردند سپاهیان هارادریم از پوروس گذشتند و ایتیلین جنوبی را مورد حمله قرار دادند. حملۀ ارابهسواران از جبهۀ شمالی با مقاومت شخص پادشاه گوندور به نام اوندوهر و پسرانش آرتامیر و فارامیر مواجه شد. شرقیها که اوندوهر را غافلگیر کرده بودند، از خطوط دفاع گوندور به راحتی گذشتند، پادشاه و وارثانش را به قتل رساندند و لشکرش را درهم شکستند. پیروزیشان کامل شده و گوندور بی دفاع در برابرشان، ارابهسواران در ایتیلین شمالی توقف کردند تا پیروزی خود را جشن بگیرند.
ارابهسواران خبر نداشتند که متحدانشان در جنوب با موفقیت بسیار کمتری روبرو شده بودند. در اوج ناامیدی، فرماندۀ گوندوری، ائارنیل، ارتش جنوبی گوندور را پیروزمندانه بر هارادریم رهبری کرده بود و ارتش آنها را از ایتیلین جنوبی تا شمال پوروس، نابود کرد. سپس ائارنیل به سمت شمال لشکر کشید.
ارابهسواران که مشغول جشن و شادی بودند، ناگهان ورق را برگشته یافتند. زیرا ائارنیل با ارتش جنوبی خود، همراه با نیروهای شکست خوردۀ لشکر شمالی اوندوهر، ظاهر شد، ارتش ائارنیل ناغافل به لشکر ارابهسواران هجوم برد و بسیاری از آنها را به باتلاق های مردگان راندند. آن مردم شرقی، که برای مدتی طولانی دشمن مخوف گوندور بودند، دیگر هرگز آن را به چالش نکشیدند، و نبردی که ائارنیل از آن پیروز سر برآورد، به نام محلی که در آن اتفاق داده بود، اردوگاه ارابهسواران، نامگذاری شد: نبرد اردوگاه.