بزرگترین و معروفترین عمارت دورف ها که در بخش میانی کوه های مه آلود قرار دارد. نقب زده شده و حفر شده در میان صخره های کوهستان. بنابراین یک مسافر میتواند برای رفتن از غرب کوهستان به شرق از میان آن عبور کند. این تالارها در روزهای بسیار قدیم توسط دورین بی مرگ بنا نهاده شد؛ کسی که بر سر دریاچهی سوسو زن زیر کوه کلبدیل آمد. آنجا نور تاجی از ستارگان در آب منعکس میشد. او این دریاچه را در زبان دورفی خهلد زارام نامید، دریاچهی آبگین؛ و در آنجا بود که دورین شروع به ساختن و شکل دادن خزد دوم[۱] کرد.
بعد از گذشت یک هزاره، نوادگان دورین بر تاج و تخت خزد دوم نشستند و شهر حفاری شدهشان در دنیا معروف شد. حتی در کوئنتا سیلماریلیون هم از آن نام برده شده، داستان پادشاهان الف و جنگهایشان در سرزمینهای دور غربی. با وجود اینکه اینها چیزی بیش از شایعات دوردستی نبود که آنها از دورف های کوهستان آبی میشنیدند. در دوران دوم، نولدور در خارج از لیندون سرزمینی در غرب دروازه های خزد دوم برای خودشان بنا کردند؛ و بین دورف ها و الفهای تازه وارد آن سرزمین، اره گیون، دوستی نادری شکل گرفت. فرمانروی اره گیون، کلهبریمور برای بنا کردن دروازه های معروف و جادویی که به دروازهی غربی موریا معروف شد، کمک کرد و حتی حلقهی قدرتی را به شاه دورین سوم پیشکش کرد. روابط و دوستی خزد دوم و اره گیون ناگهان پایان یافت. در سال ۱۶۹۷ دوران دوم، وقتی که سائورون سرزمین الفها را درنوردید، دروازه های خزد دوم در مواجهه با قدرت سائورون بسته شدند.
سرانجام سائورون به عقب رانده شد و خزد دوم به پیشرفت و رونق خود ادامه داد؛ و تقریبا بخش زیادی از ثروتش را مدیون میتریل بود که در معادن خزد دوم یافت میشد؛ و در حالی که قرنها می گدشتند، دورف ها برای فلزات گرانبها کوه را بیشتر و بیشتر حفر میکردند. در سال ۱۹۸۰ دوران سوم، آنها بیش از حد به اعماق رفتند و وحشتی بی نام را در اعماق زیر شهر بیدار کردند. این جانور تخریب وحشتناکی به وجود آورد و با کشتن شاه دورین چهارم به عنوان بلای جان دورین مشهور شد. در سالهای بعد، فرزند دورین، ناین اول هم گم شد و دورف ها از خانهی باستانیشان فرار کردند. در نتیجه خزد دوم، که به مدت یک هزاره یکی از باشکوهترین شهرهای سرزمین میانه بود، تاریک و متروکه شد و مایهی وحشتی برای نسلهای متمادی دورف ها شد. خزد دوم در آن زمان نام جدیدی به خود گرفت : موریا، دخمهی تاریک.
هیولای موریا، که بعدها مشخص شد یکی از بالروگ های مورگوت است، به تنهایی در موریا به مدت تقریبا پنج هزار سال در کمین بود. بعد از آن زمان، شهر قدیمی خزد دوم بار دیگر مسکونی شد؛ ولی نه توسط دورف ها. سائورون خدمتکارانش را به آنجا فرستاد و موریا به مرور پر از اورک ها و ترول ها شد. اگرچه از شمار اورک ها بعد از جنگ ناندوهیریون، نبرد در درهی زیر دروازهی شرقی موریا در سال ۲۷۹۹ دوران سوم، بسیار کاسته شد. اما نتوانستند از پس بالروگ برآیند و خزد دوم همچنان مثل یک دژ تاریک باقی ماند.
دوبار دورف های نسل دورین برای بازپس گرفتن خانهی باستانیشان تلاش کردند. بار اول در سال ۲۹۸۹ دوران سوم به رهبری بالین بود که گروهی از دورف های اره بور را رهبری میکرد، ولی با وجود اینکه در ابتدا موفق شد، در نهایت شکست خورد و به قتل رسید. داستان تلاش دوم دورف ها برای احیا و بازسازی بنای دورفی خزد دوم، زیاد مشخص نیست[۲]. ولی به نظر میرسد که بعد از چند قرن دورین هفتم پادشاه مردم دورین شد و عدهی بیشتری از دورف ها را به آنجا رهبری کرد. به نظر میرسد که او موفق بود، بنابراین مدتی بعد از جنگ حلقه دورف های خاندان دورین میراثشان را باز پس گرفتند و بار دیگر صدای فرود آمدن چکش بر سندان در تالار های زیر کوه های مه آلود شنیده شد.