حرفزدن درباره آثاری که عموم مخاطبان حتی پیش از عرضه محصول تصمیم خود را نسبت به آنها میگیرند، کار سختی است. بااینحال، معتقدم که اگر اثری حداقل در ابتدا بدون اتکا به نظرات دیگران توجه شما را جلب کرده باشد، همیشه استحقاق این را دارد که به آن فرصت تجربهشدن بدهید. بازی The Lord of The Rings: Gollum هم برای من در همین دسته قرار میگیرد. عنوانی کوچک که از ابتدا با انتخاب شخصیتی نسبتاً کوچک نشان داده بود که نمیخواهد با بازیهای AAA سرشاخ شود و در انجام وظیفه خود، آنقدر که خیلی از منتقدان میگویند، افتضاح عمل نکرد.
این نوشته یادداشت مختصری بدون اسپویل از تجربه شخصی من از بازی «ارباب حلقهها: گولوم» است. بازی جدیدی که اگرچه از بعضی جنبهها با ضعفهای انکارناپذیری روبهرو است، اما همچنان میتواند نظر آن دسته از طرفداران تالکین را جلب کند که بهدنبال اقتباسی تازه و متفاوت از یکی از پیچیدهترین شخصیتهای رشتهافسانه هستند.
بگذارید ابتدا درباره همین شخصیت حرف بزنم. گولوم محور کلیدی بازی جدید استودیو Daedalic Entertainment است و رفتن به سراغ این بازی بدون توجه به شرایط این شخصیت و دلیل انتخاب آن بهعنوان نقطه تمرکز داستان کاری اشتباه است. از همان روزی که بازی گولوم معرفی شد برای بسیاری سؤال بود که با وجود شمار بالای شخصیتهای جذاب و دوستداشتنی در دنیای ارباب حلقهها و هابیت، چرا بازیسازان بهسراغ این شخصیت عجیب و غریب رفتهاند. اما خود سازندگان جواب این پرسش را دادهاند. گولوم بهعنوان یک شخصیت دوگانه یکی از بهترین گزینهها برای ساخت عنوانی متمرکز بر یک کاراکتر است. کشمکشهای درونی گولوم و اسمیگل (یا اسمهآگول) بهتنهایی میتوانند برای کسی که علاقهمند به نگاهی عمیقتر به درون شخصیتها باشد، جذابیت ایجاد کند. افزونبراین، مسیر سخت، اسفبار و ناراحتکنندهای که گولوم در طول زندگی خود طی میکند، یکی از دیگر نکات جذاب داستان ارباب حلقههاست که میتوان روی آن دست گذاشت.
بااینوجود، نباید فراموش کنیم که گولوم به خودی خود و در بسیاری از نقاط داستان شخصیتی دوستداشتنی نیست. در بعضی از نقدها میخواندم که افراد نمیتوانستند بهخوبی با گولوم بازی همذاتپنداری کند و ارتباط بگیرند. ولی نکته دقیقاً همین است. گولوم بازی شخصیتی نیست که بتوانید بهراحتی با او همذاتپنداری کنید. او در این نقطه حلقه را از دست داده و گرفتار سائورون و الفها شده است. در واقع حتی خود اسمیگل هم با شخصیت دوگانهاش کنار نیامده است و بسیاری از تصمیمات او عجیب و آزاردهندهاند.
خوشبختانه سازندگان بازی The Lord of The Rings: Gollum بهخوبی این تضاد و شرایط ناگوار را به تصویر کشیدهاند. آنها به شما اجازه میدهند تا در تصمیمگیری بتوانید بین رویکرد اسمیگل و گولوم انتخاب داشته باشید و قطب دیگر این شخصیت را به سمت راهی که در پیش گرفتهاید متقاعد کنید، اما گاهی وقتها هیچ تصمیم درستی وجود ندارد و هر انتخابی میتواند پیامدهای بدی بهدنبال داشته باشد. زندگی واقعی گولوم در رشتهافسانه تالکین هم بههمین صورت بوده است. با هیچ تعریفی نمیتوان گفت که زندگی او دلچسب بوده و تجربه بازی هم باید همین حس را القا کند. و به گمان من دقیقاً همین کار را انجام میدهد.
این مسئله در خصوص ظاهر این شخصیت هم صادق است. از همان زمانی که اولین تصاویر از چهره گولوم منتشر شد، بسیاری از طرفداران از چگونگی طراحی این چهره ابراز نارضایتی کردند ولی خود تالکین گفته که او موجودی بدریخت، منزجرکننده و نحیف است. احتمالاً اشتباه سازندگان این بوده که همزمان میخواستند شخصیتی شبیه به اسمیگل سهگانه ارباب حلقههای پیتر جکسون را بهوجود بیاورند و در عین حال تغییراتی را در آن ایجاد کنند تا این شخصیت دقیقاً مشابه فیلمها نباشد، و به همین خاطر چهره گولوم در بازی انتظارات را برآورده نکرده است. اما در هر حال، ظاهر این شخصیت چندان دور از نظرات تالکین نیست و مشکل آن بیشتر به تلاش برای وفادارماندن به فیلمها مربوط میشود.
بازی «ارباب حلقهها: گالوم» خودش را بهعنوان یک بازی اکشن ماجراجویی معرفی میکند اما اکشن زیادی ندارد و مکانیزمهای اکشن بازی هم بسیار محدودند. در واقع فقط در حالت مخفیکاری میتوانید برخی اورکها را از پشت خفه کنید. در عوض، این عنوان بیشتر در دسته بازیهای پلتفورمر و مخفیکاری قرار میگیرد. اگر به خصوصیات گالوم و موقعیتهایی که او در بازی در آنها قرار میگیرد، توجه کنیم این قضیه هم منطقی بهنظر میرسد. همانطور که گفتیم گولوم شخصیتی نحیف است که توانایی رویارویی مستقیم با اورکها یا الفها را ندارد. توانایی اصلی او مخفیکاری است و هدفی که در تمام طول بازی آن را دنبال میکند، فرار از دست کسانی است که این شخصیت را در بند کردهاند. بنابراین باید بدانید که با چه بازیای طرف هستید.
The Lord of The Rings: Gollum در گیمپلی مشکلات متعددی دارد. خیلی از منتقدان از گلیچها و باگها به اندازه کافی حرف زدهاند و Daedalic Entertainment هم بابت آنها از مخاطبان خود عذرخواهی کرده است. بهنظر میرسد که این بازی حداقل برای پیسی بهینه نشده است و مشکلات فنی در سرتاسر بازی شما را راحت نمیگذارند. بااینحال، اگر سختافزار قدرتمندی داشته باشید با ایرادات کمتری مواجه میشوید. من با گرافیک RTX 3090 در تجربه خودم با مشکل کرشکردن بازی روبهرو نشدم، اما برخی مخاطبان حتی با این دست از مشکلات حاد هم دست و پنجه نرم کردهاند. با تمام این حرفها، امکان تجربه کامل بازی وجود دارد و ایرادات فنی هم بهگونهای نیستند که اجازه ندهند بازی را به پایان برسانید.
بازی گالوم از نظر گرافیکی در حد بازیهای نسل نهمی نیست و قدیمیتر بهنظر میرسد. پس پیشنهاد میکنم که از این حیث هم انتظارات خود را تعدیل کنید. در حقیقت شاید چندان منطقی هم نباشد که از یک بازی با بودجه نسبتاً کم و تیمی نسبتاً کوچک انتظار گرافیکی در حد بازیها بزرگ و پرهزینه را داشته باشیم. البته گرافیک محیط به مراتب بهتر از گرافیک شخصیتهاست. طراحی محیطها هم بسیار چشمنواز بهنظر میرسند و شخصاً از بینشی که طراحان این بازی نسبت به قلمروهای مختلف داشتهاند لذت بردم. «ارباب حلقهها: گولوم» حتی در خلق مکانهای جدید هم حسوحال سرزمین میانه را حفظ کرده است.
از دیگر نکات جذاب بازی میتوانم به موسیقی آن اشاره کنم که چندان هم خودنمایی نمیکند و شاید حتی به چشم (یا بهعبارت درستتر به گوش!) نیاید، اما در موقعیتهای مناسب که روایت قصه بار احساسی بیشتری پیدا میکند میتواند شما را با داستان غمناک اسمیگل همراه کند و اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
در پایان باید بگویم در دنیایی که عاشق یا متنفربودن از یک اثر رواج بیشتر پیدا کرده و دسته کمتری از مخاطبان میتوانند بپذیرند که بعضی آثار را باید بهعنوان مجموعهای از نقاط ضعف و قوت تجربه کنند، توصیهکردن به بقیه کار سختی است. اگر طرفدار تالکین هستید، آمادگی پذیرش روایتهای متفاوت و اقتباسهای جدید از سرزمین میانه را دارید، میخواهید چند ساعتی را با شخصیت پیچیده و سردرگم گولوم سپری کنید، و البته تاب تحمل مشکلات فنی و گیمپلی را دارید، شاید بد نباشد که به این بازی فرصت بدهید تا قصهاش را بگوید. البته باز هم تأکید میکنم که قبل از هر چیز باید انتظارات خود را مطابق با آنچه که پیش روی شما قرار دارد، تعدیل کنید و بدانید که با محصولی عادی از یک استودیوی معمولی طرف هستید، اما از همین محصول عادی هم میتوان لذت برد.
چقدر خوب و کوتاه نوشتی 🙂
شخصاً خیلی موافق اینم که این انتظار بهجا داشتن از عناوین مختلف جدا باید بیشتر بهش توجه بشه و هرچیزی رو از اون لنز که ساخته شده نگاه کنیم و به دنبال تصورات شخصی و بعضاً ناهماهنگ (و اصولاً نادرست) خودمون نریم. هم لذت نمیبریم از اون اثر و نه حرف درستی زده میشه و نمیشه جدی گرفتش و کلا کامیکال میشه قضیه.
این محیط رو که میگی جالب در آوردن به نظرم چیز خوبیه. کاش مثلاً یه exploration mode اینها براش بگذارن پس.
من حتی دیزاین شخصیتها، نه حالا اونچه که بعداً رندر شده :دی) رو دوست داشتم، متفاوت و باحال و تم یکسان جالبی داشتن. گولوم رو هم موافقم، کاش کمتر مثل کار جکسون در میاوردن و بیشتر شبیه کتاب، که لباس کامل اما مندرس داشته باشه و اون کیوت بودنی که تالکین مد نظرش بوده و بخشی از شخصیت این شرور هست هم دیده بشه (اینجا هم هست حالا و کار خوبی کردن)
درورد جلالی مقدم هستم مدیر مجموعه طراحی و برنامه نویسی وب فارسی گراف یا پارسی گراف دات کام ، من قدیما یک حساب کاربری داشتم توی سایت از همون سال اولی که فروم رو باز کردید ، خیلی دلم میخواست هم دوباره حسابم رو داشته باشم چون هم میتونم طرح های بصری از کتاب سیلماریلیون اضافه کنم هم جدای اینها من مدتی هست بخاطر سکته مغزی دست راستم لمس بوده و مجدداً با کلی زحمت دارم تلاش میکنم کاملا احیای ۱۰۰ درصد بشه و شاید بتونم در بازه زمانی خوبی اگر تمایل داشته باشید و فقط بفهمم این فروم از چه نوع سی ام اسی هست بدون نیاز به هیچ کدی خودم با جزییاتی که از شما دوستان مدیریت بهم میدید راجب استایل قالب یک قالب عالی که خیلی بیشتر به این دایرکتوری ارزشمند بیاد و هدیه ای کوچک باشه از طرف من بالت مطالبی که سالهای اول من رو راغب به رفتن و خواندن نسخ انگلیسی و بعد همه کتب که فقط با ترجمه های فوق العاده دوست عزیزمان و قا اون نثر شیوای ایشان خیلی دلنشین تر بود و سر سریال هم یکبار مجزا با زیرنویس های شما میدیدم که هرجا کمی حافظه یاری نمیکرد زیرنویس کمک حال ما بود ، خلاصه خوشحال میشم بازم عضو کوچکی از این مجموعه باشم ، به شماره ۰۹۱۳۹۴۱۱۶۶۴ بهم تلگرام بزنید یا به آیدی parsigraph تو همون تلگرام یا به اینستا parsigraph اگر میشه یک یوزر به اسم خودم یا هریک از نام های مذکر از سیلماریلیون یا والار ها یا الفها یا اسم خودم یا هرچی ممنون میشم
بابت به اشتراک گذاری این تجربه ممنون ایمان 🙂
حس میکنم با اینکه نمیتونه در برابر بعضی بازیها خیلی قوی ظاهر بشه، اما میتونه خاطره ساز باشه
سعی میکنم بعد از بازی کردن هم باز نظرم رو اینجا به اشتراک بذارم
باید جالب باشه پس
من این بازیو انجام دادم و واقعا جزو ضعیف ترین بازیهای اقتباس شده از روی تاکین بود
ترجیح میدم دوباره سراغ شادو اف موردور برم