-نویسنده: مازیار یگانه
در این مقاله به گمانه زنی در باب نژاد و هویت شخصیت گوتموگ در داستان ارباب حلقهها خواهیم پرداخت.
توجه: مقاله بر پایهی برداشتهای نویسنده از محتوای در دسترس نوشته شده است و تضمینی نسبت به صحیح بودن مطالب ارائه شده وجود ندارد.
خباثت ارباب تاریکی اینک متوجه گوندور شده بود و لشکریان سائورون به فرماندهی «شاه جادوپیشه» به میناس تیریت هجوم بردند که بزرگترین و سرنوشتسازترین نبرد دوران سوم را رقم زد. هنگامی که شاه جادوپیشه به دست ائووین و با کمک مریادوک کشته شد، فرماندهی نیروها به عهدهی فردی به نام «گوتموگ نایب مورگول» رسید، گوتموگ شرقیها و مزدوران هاراد را وارد میدان نبرد کرد و نبرد را برای روهیریم و گوندوریها در آستانهی شکست قرار داد.
اما پرسش اصلی مقاله این است که «گوتموگ نایب مورگول» کیست؟
در کتاب تقریبا هیچ اطلاعاتی در مورد او نداریم؛ تنها چیزی که در مورد وی میدانیم به پاراگراف زیر خلاصه میشود:
«آنها برای غارت شهر و انهدام گوندور بسیج شده و در انتظار پیغام فرمانده خود بودند. او اکنون به دیار عدم شتافته بود؛ اما گوتموگ نایب مورگول با شتاب آنان را وارد صحنهٔ کارزار کرد؛ شرقیهای تبر به دست، واریاگهای خاند، جنوبیهای سرخ پوش و از هارادِ دور، مردان سیاه پوستی شبیه نیمترولها با چشمانی سفید و زبان قرمز.»
بازگشت شاه، نبرد میدانهای پلهنور
پ.ن: گفتنی است که در بازگشت شاهِ ترجمهی آقای علیزاده نام این شخصیت به اشتباه گوتموگ «نایب گوندور» عنوان شده، در حالی که شکل درست آن گوتموگ «نایب مورگول» است.
در مورد سرانجام گوتموگ نیز چیزی نمیدانیم اما اینکه او پس از شکست در نبرد پلهنور زنده مانده باشد بعید نیست. چنانچه در پاراگراف زیر عنوان شده معدود کسانی بودند که به مورگول رسیدند!
«سپس خورشید در پس میندولوین فرو رفت و تابش بینظیر آن آسمان را یکسره آکند، چندان که تپهها و کوهها تو گویی رنگ خون گرفت؛ آتش بر رودخانه پرتو انداخت، علفزار پلهنور در آستانهٔ شب به رنگ سرخ درآمد. و در آن ساعت، نبرد عظیم دشت گوندور پایان گرفته، و حتی یک تن از دشمنان نیز در محدودهٔ حلقهٔ راماس زنده برجای نمانده بود. همه به قتل رسیدند، جز کسانی که به سوی مرگ یا به سوی غرق شدن در کفهای سرخرنگ رودخانه میگریختند. معدود کسانی پایشان به مورگول یا موردور رسید؛ و به سرزمین هارادریمها فقط قصههایی از سرزمینهای دور؛ شایعهٔ خشم و دهشت گوندور.»
بازگشت شاه، نبرد میدانهای پلهنور
۱-ریشهشناسی نام گوتموگ
به نظر میرسد تالکین در باب معنای نام گوتموگ مطمئن نبوده است و چندین معنا برای آن به کار برده، که میتوان به «صدای مورگوت»، «جبار ترسناک»، «ارباب سیاه» و «ستیز و کینه» اشاره کرد.
مبهم بودن شخصیت گوتموگ باعث شده که تنی چند از طرفداران تالکین در مورد نژاد او به گمانهزنی بپردازند که برخی از ایدههای جالب در مورد نژاد گوتموگ از قرار ذیل است.
۲-نزگول
گوتموگ میتواند یکی از نزگول باشد، یکی از آن نُه انسان فانی که سالیان پیش توسط سائورون فریفته و به اشباح حلقه بدل شدند. سه تن از نزگول نومهنوریاند که شاه جادوپیشه جزو اینها، و خامول نیز ایسترلینگ سیاه است؛ این تنها اطلاعاتی است که در مورد اشباح حلقه میدانیم؛ جی.آر.آر تالکین در رشتهافسانهاش پیشینهی دیگری از سایر نزگول نگفته است. میناس مورگول ملقب به «شهر نزگول» است؛ آنها اربابان این شهر هستند، نزگول مخوفترینِ خادمان سائوروناند، چرا نایب مورگول نباید یکی از نزگول باشد؟ چه کسی بهتر از یک نزگول برای نایب مورگول بودن؟ رابرت فاستر نویسندهی کتاب «راهنمای کامل سرزمین میانه» در بخش معرفی گوتموگ عنوان کرده که او میتواند یک نزگول باشد.
۳-نومهنوری سیاه
انسانهایی که دلباختهی دانش اهریمنی سائورون شدند، او را پرستیدند؛ از جملهی مرتدان میتوان به زبان سائورون اشاره کرد که به یکی از فرماندهان سائورون بدل شد؛ او هم نایب باراد-دور بود. چرا یک نومهنوری سیاه دیگر نتواند مانند زبان سائورون به قدرت برسد؟ گوتموگ نامی ایدهآل برای یک نومهنوری سیاه به نظر میرسد؛ نام افسر ارشد آنگباند کاملاً مناسب یک نومهنوری سیاه است. استفاده از چنین نامهایی در جبههی تاریکی معمول بوده؛ مانند نام دژکوب سائورون که برگرفته از «گروند»، پتک جهان زیرین مورگوت، بود و با آن دروازههای میناس تیریت را خورد کردند.
۴-زبان سائورون
کریستوفر تالکین در یکی از بخشهای تاریخ سرزمین میانه عنوان میکند که «نایب باراد-دور به عنوان نایب مورگول معرفی شده ولی این اتفاق به احتمال زیاد یک اشتباه ساده از طرف پدرم بوده» اما اگر اشتباه نبوده باشد، چه؟ اگر زبان سائورون ما همان نایب مورگول باشد، چه؟ در نامه ۱۸۳ از مجموعه نامههای تالکین، گفته میشود که در اواخر دوران سوم، سائورون ادعا میکند که مورگوت برگشته و گویی خود او مورگوت است. به نظر میآید وی برای جمع کردن پیروان و قدرت و هیبت بیشتر این را گفته است. به هر حال اگر معنای نام گوتموگ را همانطور که در بخش ریشهشناسی گفتیم «صدای مورگوت» در نظر بگیریم، شباهت بسیار زیادی بین او و دهان سائورون ایجاد میشود. اینها به عقیدهی برخی از طرفداران تالکین میتواند دلیلی بر یکی بودن گوتموگ و دهان سائورون باشد.
۵-اورک
همانطور که در سهگانهی جکسون گوتموگ را به صورت یک اورک خونریز و مکار میبینیم، عدهای هم بر این معتقدند که گوتموگ یک اورک است. اما آیا یک اورک صلاحیت لازم را برای فرماندهی دارد؟ اورکهای بسیاری طی دورانهای سرزمین میانه فرماندهی بخشی از نیروهای ارباب تاریکی را برعهده داشتند؛ در دوران اول بولدوگ فرماندهی نیروهای مورگوت را برعهده داشت و به دوریات حمله کرد. بولدوگ شخصاً توسط تین گول کشته شد.
آزوگ، بولگ و گُلفیمبال دیگر فرماندهان اورک در دوران سوم هستند. اما آیا این استدلال برای نایب مورگول بودن مناسب است؟ احتمالا نه. چون اورکها از یکدیگر پیروی نمیکردند و سر هر چیزی با هم بحث میکردند؛ مثل نزاعی که بین گورباگ و شاگرات بر سر غنیمت گرفتن فرودو رخ داد و کشتار عظیمی را به همراه داشت. علاوه بر این، هیچ اورکی تا بهحال چنین ارتش بزرگی، مخصوصاً از دیگر نژادها، را رهبری نکرده است. فراموش نکنیم که گوتموگ انسانها را وارد نبرد کرد. نکتهی قابل ملاحظهی بعدی نام الفی گوتموگ است که هیچ سابقهای برای استفاده از چنین نامهایی برای اورکها وجود ندارد.
۶-بولدوگ
گوتموگ میتواند یک بولدوگ باشد. بولدوگها ممکن است در نوشتههای تالکین همان مایار اهریمنی باشند که کالبد اورک به خود گرفتهاند. آنها در دوران اول در خدمت مورگوت بودند و در یکی از نبردها بولدوگ برای دستگیری لوتین به دوریات حمله میکند، گرچه توسط تینگول کشته میشود. آنها برای فرماندهی ارتش تاریکی مناسب به نظر میآیند.
«بولدوگ، نامی است که در بسیاری از داستانهای جنگ گفته شده، اما ممکن است نام یک شخص نباشد بلکه لقب یا نامی برای گونهای از موجودات باشد: مایار اورک-شکل»
حلقه مورگوت، اسطوره تغییر یافته
«آیا احتمال دارد که کوچکترین مایار تبدیل به اورک شوند؟ بله؛ قبل از سقوط اوتومنو، چه در خارج و چه در داخل آردا. ملکور بسیاری از ارواح را، چه قدرتمند مثل سائورون و چه ضعیفتر مثل بالروگها، فریفت و آنها را گمراه کرد. کهترین آن ها ممکن است اورکهای اولیه بوده باشند.»
حلقه مورگوت، اسطوره تغییر یافته
۷-اولوگ-هی
گوتموگ نمیتواند یک ترول ساده باشد، زیرا ترولها موجوداتی کندذهن، خنگ و اغلب ضعیف بودند که اصلاً برای فرماندهی نیروهای بزرگ سائورون دارای صلاحیت لازم نیستند. اما در اواخر دوران سوم نژادی از ترولها دیده میشد که در زبان سیاه به آنها اولوگ-هی میگفتند؛ سائورون آنها را پرورده بود. اولوگ-هی نژادی مهیب، قوی، چالاک، درندهخو و مکار بود، و گفته میشود زمانی که آنها در نفوذ سائورون هستند حتی میتوانند نور خورشید را تاب بیاورند. گرچه تا بهحال در رشتهافسانه چنین فرماندهای نداشتهایم و وجود نامی الفی برای این شخصیت عجیب است، اما به هر حال میتوان چنین احتمالی را در نظر داشت.
۸-بالروگ
بالروگها، دیوان دهشت، که در گذشتههای بسیار دور ملکور آنها را اغوا کرد و به خدمت خویش در آورد. در پایان دوران اول، طی جنگ خشم، بسیاری از بالروگها به هلاکت رسیدند اما تعدادی از آنها از کوهستانهای آبی به سرزمین میانه گریختند. یکی از آنها بلای جان دورین بود که دورف ها را از موریا بیرون انداخت.
بدون شک به غیر از «بلای جان دورین» بالروگهای دیگری هم در سرزمین میانه میزیستند و پنهان شده بودند. اینکه سائورون میتوانسته آنها را بیدار کند محتمل است، چنانچه در ضمیمهی بازگشت شاه در مورد بیداری بالروگها گفته شده:
«یا [دورفها] آن را از زندان آزاد ساختند؛ [یا] ممکن است این موجود در آن هنگام خود بر اثر خباثت سائورون از خواب بیدار شده باشد.»
و با استناد به نامه ۱۸۳ حتی احتمال فریب آنها نیز وجود دارد. گوتموگ همنام ارباب بالروگهاست که در دوران اول افسر ارشد ملکور بود و برای او پیروزیهای زیادی به ارمغان آورد. آیا همنامی او با ارباب بالروگها میتواند تصادفی باشد، یا میتواند اشارهای به این باشد که گوتموگ یک بالروگ است؛ بالروگی که در دوران سوم خود را گوتموگ مینامد و میخواهد مانند گوتموگ دوران اول به افتخار و قدرت برسد. آیا امکان ندارد بالروگی دیگر دوباره توسط سائورون بیدار شده باشد و در صف لشکر خصم قرار گرفته باشد؟
البته ما میدانیم که تالکین استاد توصیفهاست و با خواندن آثارش پی میبرید که از هر موجودی چقدر توصیفهای زیبا و بلند میکند اما اگر گوتموگ بالروگ باشد، آیا این یعنی تالکین موجودی به آن دهشتناکی و مخوفی را جا انداخته است؟ بهعلاوه، ما هیچ دلیل و مدرکی مبنی بر پیروی بالروگها از سائورون در دوران سوم نداریم؛ این نکته باعث میشود که احتمال بالروگ بودن گوتموگ بعید به نظر برسد.
۹-اقتباسها
شخصیت گوتموگ در بازیها و فیلمها مورد توجه سازندگان قرار گرفته و مبهم بودن این شخصیت باعث شده هرکس نژاد وی را به سلیقهی خودش تعیین کند. در ادامه به اقتباسهایی که از گوتموگ انجام شده اشاره میکنیم.
۹-۱-بازیها
۹-۱-۱-بازی The Lord of The Rings Online
پیشینه گوتموگ بسیار مرموز و جالب است. نام او در دورهی شاه جادوپیشه آنگمار «موردیریث» است اما در طی بازی متوجه میشویم که او زمانی بزرگترین دشمن شاه جادوپیشه بوده. موردیریث در واقع ائارنور، آخرین شاه گوندور، است که دو بار از طرف شاه جادوپیشه به دوئل دعوت شد و بار دوم تاب نیاورد و به قصد نبرد به میناس مورگول رفت. او فریب شاه جادوپیشه را خورد و به یک شبح بدل گردید. بعدها ائارنور، که حال نام موردیریث را روی خود گذاشته، به کارگزار و یکی از قدرتمندترین افراد شاه جادوپیشه تبدیل میشود. موردیریث در آنگمار شکست میخورد و کشته میشود اما باز این انتهای زندگی او نیست. روح وی دوباره در جنگ حلقه به میناس مورگول برمیگردد و جسم جدیدی را گرفته و این بار گوتموگ میشود. او اوزگیلیات را فتح و میناس تیریت را محاصره میکند.
۹-۱-۲-بازی Middle-Earth Role Playing
گوتموگ این بار به عنوان یک نیمه-ترول معرفی شد؛ دورگهای از ترول و واریاگها که ارتش موردور را رهبری میکند.
۹-۱-۳-سایر بازیها
در یک بازی تختهای به نام «جنگ حلقه» که در سال ۱۹۷۷ وقایع ارباب حلقهها را روایت میکند؛ گوتموگ پس از شاه جادوپیشه قدرتمندترین میان نزگول است و او عنوان نایب مورگول را دارد!
در سال ۱۹۹۵ نیز یک بازی کارتی به سبک سرزمین میانه منتشر شد که گوتموگ را به صورت یک نیمه-ترولِ شلاق به دست به تصویر کشیده بود.
گوتموگ در بازیهای استراتژیک الکترونیک آرتز مانند بازی «نبرد برای سرزمین میانه: ظهور شاه جادوپیشه»، «ارباب حلقهها: تاکتیکها»، «ارباب حلقهها: دوران سوم در نگهبانان سرزمین میانه» و در «ارباب حلقهها: پیروزی» نیز حضور دارد که شمایل شخصیت او در این بازیها از سری فیلمهای ارباب حلقههای جکسون اقتباس گرفته است.
۹-۲-فیلمها
۹-۲-۱-ارباب حلقهها: بازگشت شاه به کارگردانی پیتر جکسون
نقش گوتموگ توسط لارنس مکور و با صدای کریگ پارکر، بازیگر هالدیر لورین، به تصویر کشیده شد. گوتموگ اورک رنگ پریدهای با چشمان آبی و زرد است. او یکی از آنتاگونیستهای اصلی این فیلم است که فرماندهی اورکها برای فتح اوزگیلیات و وظیفهی محاصرهی میناس تیریت را برعهده دارد. جکسون و سازندگان فیلم او را به صورت اورکی بدریخت و با دستی معلول به تصویر میکشند. گوتموگ فرماندهی بیرحم و بسیار خونریز است؛ و این را میتوانیم در سکانسی ببینیم که به گوریتز دستور رهایی زندانیها را میدهد؛ او دستور داده بود تا سر گوندوریها را با منجنیق به سوی شهر پرتاب کنند! جکسون معتقد است که وقتی او ارتش بزرگ سائورون را در اختیار دارد احساس قدرتمندی میکند، در حالی که در واقعیت او تنها یک اورک فلج است که این را میتوانیم در ناتوانیاش در پیاده شدن از وارگ خود ببینیم. پیتر جکسون از طراحان وتا ورکشاپ خواسته بود گوتموگ را مریض نشان بدهند. او تاکید داشت که اورکی وحشتناک را به تصویر بکشند که بتواند زشتی موردور را بیان کند. آنها نیز گوتموگ را به شکل یک اورک مبتلا به پیلپایی به تصویر کشیدند که با موافقت جکسون روبهرو شد. در این فیلم گوتموگ ابتدا دستور میدهد که گروند را بیاورند و با آن دروازه میناس تیریت را خورد میکند. اما بعد در میانهی نبرد پلهنور، وقتی شاه جادوپیشه توسط ائووین و مری کشته میشود، گوتموگ سعی میکند انتقام اربابش را در آن هنگام بگیرد. او گرز بر دست نزدیک به ائووین میشود و قصد کشتن وی را دارد. اما در آن لحظه آراگورن با آندوریل دستش را قطع میکند و سپس گیملی با تبرش سینه و شکم او را میشکافد.
۹-۲-۲-هابیت: نبرد پنج سپاه به کارگردانی پیتر جکسون
گفته میشود که سازندگان هابیت در ابتدا میخواستند برای گوتموگ یک کامئو (تکجلوه) بسازند. او قرار بود در نقش یک اورک جوان و یکی از سرداران آزوگ در این فیلم حاضر شود. کار تا جایی پیش رفت که حتی طراحی شخصیت او تایید شد اما به خاطر محدودیت زمانی تمام صحنههایی که قرار بود گوتموگ در آنها باشد از برنامهی فیلمبرداری حذف شد.
در نهایت، نژاد «گوتموگ نایب مورگول» مانند یک معما در دنیای تالکین باقی خواهد ماند و هیچوقت پاسخ این سوال را نخواهیم دانست.
مقاله بسیار کامل و عالیی هست.با تشکر از نویسنده محترم مقاله.
خواهش میکنم. امیدوارم از مقاله لذت برده باشید الندیل جان. 🙂
ممنون دمت گرم خیلی عالی بود مقاله
خوشحالم که بعد از مدت ها توی سایت آردا که انگار روش خاک مرده پاشیده اند مقاله ای خواندم. امیدوارم که من بعد دوباره شاهد شکوفایی این سایت باشیم و مدیران محترم کمر به همت راه اندازی مجدد آن ببندند.
وبگاه آردا از ابتدا یک محموعهی کاربر محور بوده و تولید محتوای آن با همراهی همه طرفدران دنیای تالکین انجام میشده است. هنگامی که باقی طرفداران (من جمله خود شما) دست به تولید هیچگونه محتوایی نمیزنید، اعتراض به کمبود محتوا عملی کاملا غیرمنطقی خواهد بود. البته همیشه عمل کردن سختتر از دور از میدان بودن و اعتراض کردن است 🙂
دوست عزیز این گفته شما تا حد زیادی درست است اما بوی حاشا هم میدهد. وقتی تمامی فروم ها بسته است چگونه انتظار دارید علاقه مندانی که دست به تولید محتوا زده اند، اثار خود را منتشر کنند؟ بنده شخصاً چند هفته ای هست که مجموعه ۱۲ جلدی تاریخ سرزمین میانه را به واسطه یکی از دوستان خارج نشین تهیه کرده ام و در حال مطالعه آن هستم و اگر فروم ها فعال بود میتوانستم در کنار مطالعه روزانه ام بخش هایی را که مطالعه میکنم را به صورت ترجمه یا خلاصه ترجمه در فروم قرار دهم.
متاسفانه حرف شما صرفا بهانه است. در زمان فعال بودن فروم فعالیت زیادی از شما مشاهده نشد و چند سال هیچگونه فعالیتی نداشتید، مانند بسیاری از افرادی که صرفا به دنبال بهانه برای توجیه نداشتن فعالیت داشتهاند.
دنبال محلی برای بحث هستید؟ گروه تلگرامی ماهاناکسار برای همین کار طراحی شده و هر روزه بحثهای مختلفی در آن میشود. مطلبی برای ارائه دارید؟ میتوانید آن را برای ما ارسال کرده تا در سایت قرار بگیرد.
نبود فروم صرفا یک بهانه است، در سالهای اخیر فعالیت فروم به ندرت فعالیت مفیدی در آن صورت میگرفت.
احساس میکنم دیالوگ های هر دوی ما در دور باطل متهم کردن دیگری و تبرئه خود بنا شده و پیش میرود. در هر صورت هم بنده و هم شما و هم الباقی رفقایی که کماکان به سایت آردا سر میزنند، دوستدار جهان تالکین هستند و دغدغه مشترکی دارند و اگر فضای این روزهای سایت کم رنگ و سرد است به واسطه کم کاری همه ماست نه شخص خاصی. امیدوارم که در آینده با برنامه ریزی های بهتر بتونم فضای سایت رو گرم کنیم و همگی برای موفقیت سایت آردا به بهانه عشق مون به تالکین و سری افسانه هاش بکوشیم.
مقاله بسیار جالبی بود با تشکر از نویسنده محترم.
در بازی battle for middle-earth rise of witch-king هم گوتموگ به صورت اورک بود.(همان اورک داخل فیلم)
سلام.
گوتموگ رو مگه ایچیلیون تو گاندولین نکشت ؟!
درود
مقاله را با دقت بخوانید،دو گوتموگ در رشته افسانه داریم یکی گوتموگ بالروگ، که ارباب بالروگ ها بود و سر فرمانده مورگوت، که نهایتا بدست اکتلیون الف کشته شد، یکی دیگر هم داریم که نایب میناس مورگول است . دو چیز متقاوت هستند فقط نامشان به هم مشابه است!
خیلی مقاله جالبی بود، درود.
با سلام
اینطور که من توی رمان تاکین خوندم و متوجه شدم گوتموگ یک بالروگ بوده در اصل بزرگترین بالروگ و فرمانده تمام بالروگ ها بوده و با سائرون نزد مورگوث تو یک سطح بودن البته درک و نظر شخصی منه در باب خوندن این رمان شاید من توی درک مفاهیم رمان تالکین دچار اشتباه شده باشم ولی چیزی که توی این رمان متوجه شدم و فهمیدم گوتموت یک بالروگ فرمانده بوده