نبرد بزرگ پایان دورهی سوم که به نام حلقهی یگانه و اهمیتی که در نتیجهی نهایی داشت چنین نامگذاری شد. جنگ، میان آزادگان (اتحاد نه چندان محکمی میان اقوامی که خردمندان ایشان را راهنمایی میکردند) و سائورون، ارباب تاریکی از یک سو، و سارومان، قدرت سومی که در ارتانک بود از سوی دیگر درگرفت.
گاه در جنگ، سائورون به لطف ارتش درهمشکنندهاش برتری نظامی داشت. ارتشی که تنها شامل ارکها و ترولها نبود بلکه مردان هاراد و شرقیها نیز در آن بودند. هدف فوری او، براندازی گوندور، همسایهی نزدیکش و نیز قویترین دشمنش بود. ولی چنان ارتشی در اختیار داشت که میتوانست در آن واحد، در چندین جبهه بجنگند. پس به دیل، ارهبور و موطن الفهای جنگی در شمال نیز حمله برد. اگر خردمندان حلقه را به دست نیاورده بودند، سائورون پیروز نهایی نبرد بود.
سارومان هم با ارباب تاریکی و هم با خردمندان متحد بود ولی در نهایت به سود خود وارد نبرد شد. با اتحاد دونلندیها و نیز ارکهایی تحت فرمانش، قصد ویرانی روهان را داشت. تا اواخر جنگ نیز برتری با او بود و دو بار روهان را در نبردهای گدار آیزن شکست داده بود. ولی انتهای فنگورن در نقشههایش نبودند و هنگامی که انتها از سر خشم وارد عمل شدند سقوط سارومان شکل گرفت.
سیاست خردمندان بر مبنای جستجوی کوه هلاکت بود؛ گروهی شامل نه نفر تحت رهبری گندالف، همراه حلقهی یگانه، به امید رسیدن به ارودرویین در موردور و از بین بردن حلقه، از ریوندل راه افتادند. چون حلقه، بخش اعظم قدرت ذاتی سائورون را در خود داشت با از بین بردن، سازنندهی حلقه نیز از بین میرفت. به رغم بعید بودن، جستجو سرانجام توسط فرودو بگینز به نتیجه رسید و سائورون شکست خورد.
جنگ، با شکست سائورون به پایان نرسید زیرا سارومان، پس از اشغال ارتانک به شمال گریخته و خود را در شایر جا داده بود. هابیتها را با تهدید به خشونت و قدرت اقواکنندهی صدایش مجبور میکرد به میل وی عمل کنند. بازگشت فرودو بگینز و همراهانش به قیام هابیتهای شایر منجر شد و سارومان، به دست خدمتکارش، گریمای مارزبان به قتل رسید.
گرچه سائورون و سارومان هر دو شکست خوردند، خردمندان پیروزی کامل نیز کسب نکردند. با ویرانی حلقهی یگانه، سه حلقه که قلمروی الفهای سرزمین میانه را بر پا میداشتند قدرت خود را از دست دادند و الفها، به تدریج سرزمین میانه را به قصد سرزمینهای بیمرگ ترک گفتند.