ادعایی بیاساس وجود دارد که تالکین، حلقه یگانه را با الهام از حلقهای در واین در همپشایر و حکاکی نفرین شده را از لیدنی در گلوسسترشایر خلق کرده است.
جان گارث، یکی از محققان برجستهی دنیای تالکین، در یکی از کتابهایش به نام The Worlds of J. R. R. Tolkien شرح میدهد که چرا این ادعایی بیاساس است.
تالکین در ۱۹۳۲ یک مقاله بر گزارش اکتشافات دوران بریتانیای رومی توسط مورتیمر ویلر که در لیدنی، گلوسسترشایر نوشته بود. اما تالکین تنها به یک بخش از این لوحه نفرین شده پرداخته بود: نام مقدسِ نودنس[۱] (که بیشتر آن خلاصهسازی اطلاعاتی بود که در آن زمان وجود داشت). مقاله او هیچ نشانهای از در نظر گرفته شدن محتوای لوحهها بیان نمیکند، و هیچ اشارهای به نفرین یا به حلقه نمیکند.
حلقهی درون هابیت آنطور که نوشته (?۱۹۳۴-۱۹۲۹) و منتشر (۱۹۳۷) شده بود، تنها یک حلقه سادهی نامرئی کننده است. هنگامی که تالکین در دسامبر ۱۹۳۷ با بیمیلی شروع به نوشتن یک ادامه برای کتاب هابیت کرد، حلقهی بیلبو به نظرش نقطه شروع مناسبی بود، اما نمیدانست که با آن چه کند.
تالکین بلافاصه این ایده را پیش نگرفته بود که حلقه میبایست نفرین شده باشد و صاحبش میخواهد آن را پس بگیرد. دستنوشتهها و یادداشتها در بازگشت سایه (جلد ششم کتاب تاریخ سرزمین میانه که کریستوفر تالکین به تاریخچه خلق ارباب حلقهها پرداخته است) نشان میدهد این ایده چگونه به صورت یک پازل در طول ۱۰ ماه اندک اندک در کنار هم قرار گرفتهاند.
قطعات پازل به شرح زیر هستند:
- پسر بیلبو میخواهد حلقه را که برایش به ارث گذاشته شده، به بیلبو بازگرداند.
- حلقه توسط نکرومانسر ساخته شده بود و «آنقدرها هم خطرناک نبود».
- تالکین غیرمنتظره سواران سیاه را خلق کرده بود اما نمیدانست آنها چه کسانی هستند.
- نکرومانسر حلقههای بسیاری را ساخته بود که دارندگانشان را به اشباح تبدیل میکرد، و این تنها حلقه باقی مانده بود که نابود نشده و آن را پس نگرفته بود. از این رو موتیفِ ژرمنی اعطای حلقههای بسیار توسط یک ارباب به خادمانش به وضوح مشخص، و تالکین به خوبی از آن آگاه بوده است.
- گندالف میگوید با انداختن آن در کوه آتشین ممکن است بتوان آن را نابود کرد (اما نه میگوید که آنجا جایی است که حلقه ساخته شده، و نه اینکه آن کوه در سرزمین نکرومانسر قرار دارد).
- ایدهی سفر به کوه آتشین در نزدیکی برجِ تاریکِ موردور برای اولین بار در یادداشتهای آگوست-سپتامبر ۱۹۳۸ ظاهر میشوند.
- ایده حلقهی حکمران بودن حلقهی بیلبو ابتدا در یادداشتهای سپتامبر-اکتبر ۱۹۳۸ ظاهر شده است.
- نفرین شده بودن حلقه و شعر مشهور حلقه «حلقهای است از برای حکم راندن» نیز برای اولین بار در پیشنویسهای فصل «سایۀ گذشته» در سپتامبر-اکتبر ۱۹۳۸ ظاهر شده است.
شباهتی کوچک با حلقهی سائورون وجود دارد. سیلویانوس[۲]، که حلقهاش به سرقت رفته، نفرین ناخوشی مزاج بر دزد حلقه، سنیسیانوس[۳] حکاکی کرده است تا آنکه حلقه بدو بازگردانده شود. اما نفرین سیلویانوس بر روی حلقه نوشته نشده، بلکه بر روی لوحی سنگی حکاکی شده بود.
نفرین حکاکی شده بر روی حلقهی سائورون درباره سلطه بر دیگر حلقههایی است که توسط او اعطا شده، یا به وسیله دانش او ساخته شده است. ناخوشی مزاج تنها برای نه عدد از آن حلقهها که به دستان آدمیان فانی بودند کاربرد دارد و آنها را به اشباح حلقه تبدیل میکند.
هیچ مدرکی که تالکین از لیدنی بازدید کرده باشد یا آنکه نیازی به رفتن به آنجا داشته باشد وجود ندارد، هیچ مدرکی پس از آن مقاله در ۱۹۳۱ از ارتباط بیشتر تالکین با لیدنی وجود ندارد، هیچ مدرکی از ارتباط او با وین نیز وجود ندارد. تالکین نویسندهای است که برای تمام زندگی او مدرک و تحقیقات وجود دارد و هیچ نقطه تاریکی در زندگی او وجود ندارد که بخواهیم به خیالپردازی دست بزنیم، و در نبود مدرک به هیچ عنوان نمیتوان نظرات و برداشتهای بدون مدرکی که تنها فنفیکشن هستند یا به نظر میرسند ارتباطی دارند را دارای اهمیت دانست.
پاورقی:
[۱] Nodens [۲] Silvianus [۳] Senicianusاین یادداشت با کمک رشته توییتی منتشر شده توسط جان گارث در اینجا نوشته شده است.