«تا به حال از خود نپرسیدهای، چه چیز دیگری در دنیا وجود دارد؟ شگفتیهای بسیاری در این دنیا وجود دارند، فراتر از تصورات ما. … میتوانم آن را احساس کنم.»
این روایت آغازین تیزر تریلر سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت است که در میان بازی سوپر بول امسال پخش شد. اما صدای چه کسی را در این تیزر تریلر شنیدیم؟ ما او را چند لحظه بعد در تریلر مشاهده میکنیم – یک دختربچه که نقشش را مارکلا کاونا ایفا میکند و به نظر میرسد یکی از مردم چادرنشین که اجداد هابیتهای جی. آر. آر. تالکین به نام هارفوت به حساب میآیند، باشد. این سریال آمازون هزاران سال پیش از وقایع حماسه او، ارباب حلقهها، اتفاق میافتد و ماجراجوییهای بسیار بزرگی در انتظار هارفوتها است.
زمان این تیزر تنها یک دقیقه است، اما پر از جزئیاتی جذاب است که طرفداران قدیمی دنیای تالکین مدتها در انتظار دیدنشان میسوختند. این تریلر چیزهایی را از دنیای تالکین به تصویر میکشد که تا به حال بر روی پرده نقرهای به نمایش در نیامده بودند. البته پیش از این آردا ترجمهای از مقاله موشکافانه VanityFair از شخصیتها، داستان و مراحل ساخت سریال را به فارسی بازگردانده بود که میتوانید آن را از اینجا بخوانید.
در ابتدا تریلر را میتوانید با زیرنویس فارسی در پایین تماشا کرده و سپس بیایید به سراغ بررسی لحظات مهم اولین تیزر تریلر سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت رفته که ترجمهای از مقاله اختصاصی مجله VanityFair است که با مصاحبه و کسب اطلاع از عوامل سریال تهیه شده و از نکات نابی برخوردار است، و پس آن به موشکافی فریم به فریم و پیکسل به پیکسل بپردازیم.
نومهنور
نمای آغازین تریلر با نشان دادن یک کشتی که در حال گذر از میان یک طاق نگارین به سوی یک بندرگاه شلوغ یک شهر آغاز میشود. این یک شهر عمده و در حال شکوفایی، در غربیترین سکونتگاههای آدمیان فانی در دریاهای جداییافکن است که بر روی جزیرهی ستارهشکل به نام نومهنور قرار دارد.
این به نوعی آتلانتیسِ تالکین بود، تمدنی کهن اما بسیار پیشرفته از لحاظ علوم و فنون که برای سالیان بسیار بر روی موجها حکم میراندند، پیش از آنکه سقوط کند و ویران شود؛ گرچه تالکین در ابتدا قصد نداشت این دو جزیره با یکدیگر شبیه باشند، بعداً شباهت این دو را یک تصادف خوشایند نامیده است. در ارباب حلقههای تالکین که در آن از فرودو و آراگورن و دیگران و تلاششان برای نابودی حلقه یگانه سخن میگوید، در زمانهای است که نویسنده آن را «دوران سوم» مینامد. این سریال در زمانهای که تالکین آن را «دوران دوم» مینامید و نومهنور را در اوج قدرت نشان میداد جریان دارد.
این جزیره به آدمیانی اعطا شده بود که در دفاع در برابر مورگوت، یک ارباب تاریکی که سائورون یکی از خادمانش بود، شرکت کرده بودند. آن زمانه به «دوران اول» معروف است. این جزیره توسط والار به انسانها داده شد، مجمع ربالنوعانی که در فراسوی سرزمین میانه میزیستند.
در زمانهی فرودو، نومهنور مدتهاست که از میان رفته است. تنها در افسانهها و به عنوان داستانی عبرتانگیز اثری از آن باقی مانده است. اما در اینجا ما آن را در اوج شکوه مشاهده میکنیم.
شکارچیان سرگردان
مقاله موشکافانهای که در بالا به آن اشاره شد، حاوی تصویری از جی.ای. بایونا، کارگردان دو قسمت اول سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت، است که در حال راهنمایی دو تن از این انسانهای شکارچی-گردآورنده است که شاخهای عظیم گوزن را بر پشت خود به سان بالهای درست تراشیدهنشده یک فرشته حمل کرده و در حال عبور از یک تپه سبز هستند.
تیزر نیز این دو شخصیت را نشان میدهد که به نظر نمیرسد نقشی اساسی را در داستان سریال ایفا کنند. آنها در حال قدم زدن بر روی یک تپه هستند که در پایین آن پرتگاهی سبزرنگ وجود دارد.
چیزی که ما از این دو نفر در مییابیم، حجم عظیم جهانسازی در سرزمین میانه است، دنیای وسیع با مکانهایی دورافتاده، با انواع مختلف موجودات که با وجود در کنار یکدیگر قرار گرفتن، تفاوتهایی بسیار با یکدیگر دارند. آنها غالباً بدگمانند، و غریبهها را به جمع خود راه نمیدهند. تعداد اندکی پا در جنگل و صحرا میگذارند تا با عبور از میان یک گروه، به گروه دیگری برسند. هنگامی که کسانی به دلیلی مشترک گرد هم میآیند، معنای خاصی از آن برداشت میشود.
هارفوتها
احتمالاً اگر به نام انگلیسی آنها توجه کنید، از روی آن متوجه ارتباط آنها با هابیتهای شایر که توسط همگان شناخته شدهاند میشوید. Harfoot برگرفته از Hair foot هست و موی پای هابیتها از شناختهشدهترین خصوصیات ظاهری آنهاست.
هارفوتها در هماهنگی با طبیعت زندگی میکنند. خانههایشان پنهان در پشت دیوارها نیست که برای بیرون نگاه داشتن دنیای بیرون افراشته شدهاند، بلکه خانههایشان در میان جنگلها و دشتها است. یکی از شخصیتهای اصلی که ما در تیزر تریلر سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت با او مواجه میشویم، دختربچهای است که فکر رها شدن از قبیله خود و دست به گشت و گذار زدن در دنیا است و حتی اگر از اجداد حقیقی آنها نباشد، همان روحیهای را دارد که بعداً در بیلبو و فرودو قابل مشاهده است.
این تنها باری نیست که او را در این تریلر کوتاه مشاهده میکنیم.
میاننوشتها
پیش از شاه … پیش از یاران … پیش از حلقه.
پیش از آنکه در تریلر جلوتر برویم، بهتر است یکجا مفهوم و منظور این میاننوشتها را شرح دهیم. این نوشتهها قصد دارد که به مخاطب به زبان ساده بفهماند که این سریال پیش از وقایع بازگشت شاه، یاران حلقه و پیش از مطرح شدن حلقهی یگانه است. عنوان این سریال به سلاح مرموز و مهلک سائورون رای کنترل اراده و گسترش قدرتش، حلقه یگانه، اشاره دارد.
این سریال پیش از همه آن داستانها اتفاق میافتد، پیشدرآمدی بر ماجراجوییهای فرودو، آراگورن، و بیلبو. این افزودهای بر «شعر حلقه» سرودهی خود تالکین است.
«حلقهای سه برای پادشاهانِ الف در زیر گنبد نیلی،
حلقهای هفت برای فرمانروایان دورف در تالارهای سنگی،
حلقهای نه برای آدمیان که محکوم به مرگاند و فانی،
و یکی برای فرمانروای تاریکی بر سریر تاریکش،
در سرزمین موردور، و سایههای آرمیدهاش.»
در این سریال ما از چگونگی پیش آمدن همه وقایع بالا باخبر خواهیم شد.
گالادریل
گالادریل که نقش او را کیت بلانشت در فیلمهای پیتر جکسون ایفا میکند، از بلندمرتبهترین الفهاست و حضوری اثیری و فرشتهوار دارد که گویی نمادی از خردمندی و متانت است. هزاران سال پیش از آن، او یک جنگجو بود.
مورفید کلارک نقش گالادریل را در سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت در سالهای جوانی، هنگامی که تنها چند قرن سن دارد، را بر عهده دارد؛ هنگامی که او فرمانده سپاهیان شمالی بود. وظیفه او ریشهکنی هرگونه پلیدی است که زندگیهای بسیاری گرفته است، منجمله برادرش فینرود، در زمانه بیدادگری مورگوت در «دوران اول».
هنگامی که برای اولین بار او را در تیزر تریلر میبینیم، او در حال بالا رفتن از صخرهای یخی است که به وضوح فورودوایت یا همان برهوت شمالی است، در پی پویشی برای یافتن و نابود کردن هر آنچه از سپاهیان مورگوت یا سائورون باقی مانده است که پس از سقوط اربابشان، مخفی شده بودند.
دیگران میپندارند که این وسواسی بیهوده است. آنها باور دارند که پلیدی از میان رفته است. اما گالادریل احساس میکند که هنوز خطری وجود دارد، و البته احساس او کاملاً بجاست. کمی جلوتر در تریلر، ما یکی از موجودات تاریکی را میبینیم که گالادریل در پی سفرش به قلمروهایی یخزده یافته است.
ما همچنین نگاهی مختصر به او و هالبراند (چارلی ویکرز) کشتیشکسته داریم که هر دو در تکه چوبی شکسته در دریاهای جداییافکن در میان طوفان سرگردانند.
آروندیر
سریال حلقههای قدرت یک الف سیلوان را به ما معرفی میکند، و از نامش پیداست که در جنگلهای شرق سرزمین میانه به دور از نجیبزادگی و الفهای برین غرب زندگی میکند. اسماعیل کروز کوردووا نقش آروندیر را ایفا میکند، و در حفظ صلح در سرزمینهای جنوبی که عمدتاً فانیان در آن ساکنند، کمک میکند.
او آنچنان به انسانها نزدیک است که منجر به رابطهای نزدیک با یکی از آنها میشود: درمانگری به نام برونوین (نازنین بنیادی) که همان میل انجام کار نیک و بهبود زندگی کسانی که در میانشان زندگی میکند را دار. اما شاید با جلوتر رفتن داستان، آنها به هم نزدیکتر شوند.
همانطور که در تیزر پیداست، آروندیر به فنون جنگاوری استاد است، و در یکی از سکانسها میبینیم که او یک تیر را در هوا گرفته و آن را به سوی مهاجمان پرتاب میکند.
یکی از بیشترین بحثهای چند روز اخیر سریال، بابت این شخصیت به دلیل رنگ پوستش بوده است. جدا از مسائل سیاسی، متاسفانه اکثر افراد بدون داشتن دانش کافی اقدام به اظهار نظراتی میکنند که ناصحیح هستند. مورد اول اینکه تالکین ارباب حلقهها و هابیت تنها بر اروپا دلالت دارند و او این داستانها را برای بریتانیا نوشته است؛ متاسفانه این نامه هیچوقت به طور کامل و صحیح توسط افرادی که تسلط مناسب به انگلیسی دارند خوانده نمیشود! مقصود تالکین در آن نامه «کتاب قصههای گمشده» است و ارتباطی با هابیت، ارباب حلقهها، سیلماریلیون و… ندارد که چرایی این ماجرا خود نیازمند مقالهای طولانی است؛ به هر حال تالکین بارها در نامههای مختلف گفته است که سرزمین میانه، همه این کره زمین است، نه فقط نقطه خاصی از آن. مورد دیگر رنگ پوست سیاه الف است که برخی متاسفانه به اشتباه میگویند که الفهای تالکین همیشه پوست روشن داشتهاند، اما اگر کتاب «سقوط گوندولین» را خوانده باشید، میدانید که تالکین برای مایگلین و پدرش رنگ پوستشان را «سیاه» توصیف میکند و دقیقاً از همان کلمهای استفاده میکند که برای توصیف رنگ پوست شرقیها استفاده کرده است (Swart). متاسفانه نمیدانیم چرا آثار خود تالکین هیچ ارزشی برای مخاطبان ندارد و تصاویر ارائه شده توسط پیتر جکسون یا اطلاعات غلط در اینترنت را تنها صحیح میدانند. امید است که با مطالعه صحیح کتب تالکین این دست مشکلات کاهش بیابند.
گیل-گالاد
شاه برین الفها که در بیشتر «دوران دوم» بر آنها از قلمرو پر زرق و برق لیندون رهبری میکند. همچنین او یکی از رهبرانی بود که علیه سائورون به پا خاست و در به زیر کشیدن او دست داشت. نبردی که به قیمت جان خود گیل-گالاد تمام شد.
این یک اسپویلر نیست، این بخشی از داستانی بود که تالکین برای شرح بهای گران جدا ساختن حلقه از فرمانروای تاریکی به آن پرداخته بود و در چند دقیقه ابتدایی فیلم یاران حلقه پیتر جکسون آمده است.
سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت سالیان بسیار دور از مرگ گیل-گالاد را به تصویر میکشد. گیل-گالاد در این برهه از زندگی خود در حال گذران حال در قلمرو باشکوه خود است و در فکر گسترش نیرو و قلمرو است، و در مسیری که باور دارد آیندهای روشن را به ارمغان میآورد، قدم برمیدارد. درست است که آمازون نقش او را مستقیماً تایید نکرده است، اما بازیگر آن مشخصاً بنجامین واکر است، و ما او را که با نگرانی به آسمان چشم دوخته مشاهده میکنیم.
گوی آتشین
هنگامی که آروندیر تیر خود را در تریلر رها میکند، ما ناگهان یک جسم آتشین که در حال گذر از آسمان است را مشاهده میکنیم. از تیزر به سختی میتوان فهمید که ماهیت آن چیست. یک گلوله آتشین پرتاب شده از یک منجنیق است؟ اما پاسخ آن خود معمایی است.
یک فرد بلندقامت، ریشدار، با موهایی آشفته در حال برخاستن از میان خرابهای آتشین دیده میشد. دختربچه هارفوت در این سکانس دیده میشود که دستان او را از میان شعلهها به سوی گرفته است. او کیست؟ از کجا آمده است؟ او در سرزمین میانه چه میخواهد؟ او در خدمت قوای خیر است یا شر؟
این سوالات بینندگان، همان سوالات دختربچه نیز هست. از آنچه در تیزر میبینیم، دختر دلرحم است و میل به کمک به دیگران به هنگامه نیاز دارد، حتی اگر خارجی باشند یا به نظر عجیب و غریب برسند.
در سکانس پایانی ما بسته شدن دست او در دستان آن غریبه را مشاهده میکنیم.
الروند
در رشته افسانه تالکین، الروند یک نیمالف با شم قوی سیاسی است که حضورش در جوامع الفی مایه توجه است و به گیل-گالاد خدمت میکند. در فیلمهای جکسون، نقش الروند توسط هوگو ویوینگ ایفا میشود. در سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت رابرت آرامایو نقش الروند بسیار جوانتر را ایفا میکند و تازه در راه بلندهمتی خود، در حال ساخت شخصیت و نامی است که بعداً در زمانه فیلمهای ارباب حلقهها و هابیت نمادی از خرد و دوراندیشی است.
یکی از راههای بالا رفتن از پلکان پیشرفت، شیرجهزدن در اعماق است، که بتواند اتحادهای قدیمی میان الفهای غرب و دورفهای موریا را دوباره نو کند. موریا یک شهر عظیم زیرزمینی است که در فیلمهای جکسون متروک افتاده است. در این سریال، این قلمرویی شکوفاست، و الروند در تلاش است تا اتحاد درهمشکسته میان دو نژاد را ترمیم کند.
شاهزاده دورین چهارم (با بازی اووین آرتور) کار را ساده نمیکند. دورفها قدرت را میستایند، و آشتیکردن آنها نیز چنین است. تیزر گویی یک مسابقه شکستن سنگ میان آن دو را نشان میدهد.
دورفها
الروند دعوت بسیار گرمتری را از سوی شاهزاده دیسا (سوفیا نوموت)، همسر دورین چهارم، دریافت میکند و شاید در میان ترانهها و نور و خوراکهای قلمرو زیرزمینی، محبوبتر نیز باشد. او گویی تجسم حسن نیت و کامیابی است.
سکانس کوتاهی از ترانهخواندن دیسا را مشاهده میکنیم که هدفش فراتر از موسیقی است. این راه و روشی است که دورفها با کوهستانی که در آن ساکنند ارتباط برقرار میکنند. پژواکها به آنها میگویند که در کجا به حفاری بپردازند، همچنین مهمتر از آن، در کجاها حفاری نکنند. اگر از سرنوشت موریا باخبر باشید، میدانید که دورفها همیشه به این راهنماییها وقعی نمینهادند.
تیزر با یک سوال شروع میشود: چه چیز دیگری در دنیا وجود دارد؟
گاهی چیزهای پنهان و خارج از تصور ما اصلاً شگفتانگیز نیستند. گاهی آنها به طرزی وصفناپذیر ویرانگر هستند.
حال بیاییم با بررسی فریم به فریم تیزر تریلر سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت به تمامی نکاتی که ممکن است در این تریلر وجود دارد و در مقاله سایت VanityFair در بالا که نسخه فارسی آن را خواندهاید بپردازیم و مقداری نیز تئوریپردازی کنیم.
در دو سمت طاق ورودی که کشتی درون تصویر در حال گذر است، دو مجسمه ایستاده که گویی چیزی را بالا گرفتهاند به چشم میخورد. متاسفانه اینکه چه در دست دارند در تصویر قابل مشاهده نیست. یکی از مجسمهها ریش دارد و دیگری ندارد و متاسفانه موردی مشابه در دنیای تالکین برای انطباق وجود ندارد.
کمی جلوتر ما نمادی را بر روی آن طاق مشاهده میکنیم که دقیقاً مشابه شمشیر درون پوستر بیستم است که چندی پیش منتشر شده بود.
چنین به نظر میرسد که این نمادی مهم است. آیا این نمادی برای جزیره نومهنور است؟ یا معنایی خاصتر دارد؟ بگذارید کمی جلوتر به آن خواهیم پرداخت.
چند فریم بعد ما به عظمت طاق ورودی این بندر پی میبریم که افراد بر روی آن در حال رفت و آمد هستند و با توجه به اندازه کوچک آنها، اندازه آن شگفتآور به نظر میرسد.
با گذر از طاق، اولین نگاهمان به این بندر عظیم میافتد که بسیار شلوغ نیز هست. اما پیش از نگاه کردن به شهر، بگذارید به سمت راست تصویر نگاه دقیقتری کنیم. دو کشتی درون تصویر که بیشتر از بقیه واضح هستند، به نظر میرسد که از یک نوع باشند و به همین سبب میتوانیم تصویر خوبی از کشتیسازی نومهنوری که برای سریال طراحی شده و گویی با الهام از کشتیهای روم باستان ساخته شدهاند. همچنین خانههای ساختهشده درون کوه نیز جالب توجه است.
این شما و این نومهنور در اوج عظمت و شکوفایی. ادغام معماری الفی با انسانی به خوبی در آن پیداست. همچنین با توجه به موقعیت بندرگاه و قرار گرفتن کوه، منلتارما، در پشت آن این بندرگاه میبایست رومنا باشد؛ بندرگاه عمده نومهنور که عبور و مرورهای به سمت سرزمین میانه عموماً از آنجا صورت میگرفت و در دورانهای متاخر پیش از سقوط نومهنور، مومنان (کسانی که از راه و روشهای پیشین دست نشسته و بندی دنیا و آموزههای پلید سائورون نبودند) به اجبار مجبور به کوچ به آنجا شده بودند و به بندرگاه عمده مومنان بدل شده بود.
حال ارتباط پوستر ۲۳ با رومنا چیست؟ احتمالاً نماد خورشید به آن شکل میبایست به نوعی مربوط به مومنان یا یکی از خاندانهای مهم آن، مثلا الندیل، باشد، تا نومهنور به طور کلی.
با دیدن این منظره، اولین چیزی که به یاد بیننده میآید، مناظر آشنای نیوزیلند است که احتمالاً احساس بازگشت به سرزمین میانه را برایتان به ارمغان میآورد.
همانطور که در بخش توضیحات موضوعی بالا آمده بود، گالادریل در حال گذر از برهوت شمالی بود. تنها نکته قابل توجه در این راستا این است که آمازون برای این سکانس دست به ساخت ماکت بزرگی از صخره یخی و آبشار کرده بود و تصویر بالا مخلوطی از دکور و CGI است.
در بالا رفتن گالادریل از صخره یخی دقت بالای CGI تیزر تریلر به چشم میخورد. در محلی که خنجر فرو رفته با گذر زمان و ترکها افزایش مییابد و به چنین نکات ریزی در ساخت افکت آن دقت شده است.
چندی بعد ما شخصیت ساختگی هالبراند را مشاهده میکنیم، اما اگر فریم به فریم جلو برویم و سکانسهای بعد را نگاه کنیم، هالبراند لباسی تیره به تن دارد اما شخصی که به وضوح در سمت راست قابل مشاهده است، لباسی سفید به تن دارد و شخصی با لباس تیره گویی در پشت نوشته تا حدی پنهان شده است. به نظر میرسد در این سکانس گالادریل آن فرد با جامه روشن باشد و از لحاظ زمانی، قبلتر از سکانس بعدی است.
منظورمان این تصویر است، به نظر میرسد در این سکانس هابراند بر روی تکه چوب شکسته تنهاست و تکه لباسی مشکی به تن دارد. اگر در تصویر دقت شود، پاره بودن لباس وی مشخص است، این یک تیشرت یا لباس امروزی نیست!
فریمهای بعدی به خوبی در توضیح مفصل بالا شرح داده شدهاند و احتمالاً نیازی به بازگویی آنها نیست. تنها نکته باقیمانده نوشته روی لباس گیل-گالاد است که متاسفانه نمیتوان آن را به درستی خواند. البته آن نوار بالا مشخصاً همان ELBE را ندارد اما با ارفاق سه حرف RET را در میانه آن میتوان خواند که احتمالاً با ELBERETH که پیشتر در پوستر شماره ۶ همخوانی دارد. البته چرایی استفاده گیل-گالاد از کرت دورفی هنوز آنچنان مشخص نیست، چرا که از توضیحات ونیتیفیر برمیآید که میان الفهای غرب و دورفها هنوز اتحادی نیست.
سکانس سوارکاری گالادریل احتمالاً نکته خاصی ندارد، اما به دو بخش مشخصشده در بالا دقت کنید، به شباهت آنها و شکل خاص کلاهخود و زره سربازان درون تصویر، بعداً ممکن است این تشابه به کارمان بیاید.
درباره این موجود که طراحی جدیدی دارد، سخن زیادی نمیتوان گفت، اما احتمالاً میبایست یک ترول باشد، و به خاطر محل زندگی، یک ترول یخی. به هرحال براساس توضیحات ونیتیفیر میدانیم که این یکی از موجودات مورگوت بوده است که پس از سقوط او در برهوت شمالی پنهان شده بود.
این تصویر ما را به یاد لورین در ارباب حلقهها میاندازد اما اشتباه نکنید، محیط آن مطابق با چیزی است که در مقاله مفصل ونیتیفیر و تصاویر منتشرشده برای قلمرو لیندون دیده بودیم. حال اگر نزدیکتر به موقعیت نگاه کنیم، یک زن و مرد را مشاهده میکنیم که زن گویی توری بر سر دارد و از حالتی که بقیه دارند و گویی به عنوان شاهد ایستادهاند، دو برداشت میشود: یک مراسم ازدواج یا تاجگذاری است.
به هرحال لباسها و موهای شخصیت درون تصویر بسیار شبیه گیل-گالاد است.
چند فریم جلوتر ما الروند را که گویی از چیزی دلخور است تماشا میکنیم، اما دورفهای دور و بر او در حال شادی و نوشیدن هستند. با کمک توضیح ونیتیفیر حدسی برای این قضیه داریم که بگذارید چند سکانس جلوتر به آن بپردازیم.
کمی جلوتر این هالبراند است موهای گالادریل را کنار میزند و گوش گالادریل را میبیند که نوکتیز است. درست است که در اقتباسهای سینمایی الفهای دنیای تالکین با گوش نوکتیز نشان داده شدهاند، اما در آثار مکتوب تالکین الفها نه گوش دراز دارند، نه گوش نوکتیز! از لحاظ ظاهری الفها هیچگونه تفاوت فیزیولوژیکی با انسانها ندارند.
نکته دیگه رنگ لباس گالادریل است که سفید است و مشخص میشود در آن سکانس، دو نفر بر روی آن تکه چوب قرار داشتند.
این تصویری است که به الروند مرتبط است! همانطور که توضیحات ونیتیفیر با اطلاع از شورانرهای سریال نوشتهاند، خواندیم: «دورفها قدرت را میستایند، و آشتیکردن آنها نیز چنین است. تیزر گویی یک مسابقه شکستن سنگ میان آن دو را نشان میدهد»
مشخص است که الروند در چند فریم قبل در مسابقه شکست خورده است و دلیل اخم او نیز چنین بوده است.
پتک درون تصویر احتمالا همان پتک درون پوستر است.
در سکانسی جلوتر ما فردی را در حال پریدن که تبری در دست دارد اما پایش با زنجیر بسته شده است را مشاهده میکنیم. او رنگ پوستی احتمالاً تیره دارد و گوش او نیز نوکتیز است و مدل مویی شبیه اسماعیل کروز کوردووا در نقل آروندیر دارد، اما چهره او شباهتی آنچنان ندارد. آیا این یک الف سیلوان دیگر است؟
در آخرین سکانسهای تریلر احتمالاً جالبترین و بربحثترین سکانسها وجود دارد. گروهی الف در حال مبارزه با اورکها هستند. اورکهایی که CGI نیستند و گوش دراز و کریه دارند اما نکته تصویر در اینها نیست. الف درون تصویر بر روی زرهاش دقیقاً همان نشانی را دارد که گالادریل بر روی زره خود دارد! یا همان نمادی که بر روی لباسهای گیل-گالاد به چشم میخورد. همچنین به بخش آرنج زره این الف و گالادریل دقت کنید، شباهتی نمیبینید؟ آیا ممکن است این دو الف با هم نسبتی داشته باشند؟ چرا مقاله ونیتیفیر از فینرود، برادر گالادریل که به دست پلیدی از پای درآمده بود سخن گفته است؟ آیا نشانهای در اینجاست که باید به دنبال آن رفت؟ متاسفانه تا خود آمازون به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اطلاعات موثقی منتشر نکند، هویت این فرد بر ما پوشیده خواهد ماند.
مطالب مرتبط:
تحلیل و بررسی ۲۳ پوستر منتشر شده از سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت.
هر آنچه تاکنون از سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت آمازون میدانیم.
سلام و درود
خسته نباشید
مثل همیشه عالی، دستتون درد نکنه
سپاس از شما
بسیار عالی و به موقع دستتون درد نکنه
عالی و کامل
درودبرشما
بسیار عالی. منتظر خبرهای بیشتر هستیم
عالی عالی