یک صفحه سیاه و زمزمه سحرانگیزی از یک گفتار الفی کافی بود تا جهان سینما برای همیشه تغییر کند. فیلم سینمایی ارباب حلقهها به کارگردانی پیتر جکسون در سال ۲۰۰۱ روی پرده نقرهای قرار گرفت تا جهانی پیچیده از صدها شخصیت، مکان و زبان را به نمایش درآورد. ولی این اثر به باور عدهای هرگز یک شاهکار خطاب نمیشد، اگر آهنگساز کانادایی هاوارد شور در پروژه حضور نداشت. شور با موسیقی شگفتآور خود سه جایزه اسکار، دو گلدن گلوب و چهار گرمی به دست آورد. در ادامه میخواهیم نگاهی به دستاورد عظیم این آهنگساز در سهگانه ارباب حلقهها داشته باشیم.
موسیقی متن هاوارد شور اولین چیزی است که ما را در ابتدای فیلم یاران حلقه وارد دنیای سرزمین میانه میکند. مقدمه فیلم با قطعه One Ring To Rule Them All شروع میشود. گروهی از خوانندگان تم الفهای لوتلورین را میخوانند و گالادریل روایت داستان حلقه را آغاز میکند. شور برای ساخت این موسیقی رمزآلود و غمانگیز از یک سارانگی، نِی فلوت و مونوکورد استفاده کرد. این موسیقی در ترکیب با آواز کوئنیایی بهترین صوت را برای لوتلورین به وجود آورد.
ولی شور چگونه توانست چنین اثر هنری خاصی را در کل فیلم بسازد؟ او از تکنیکی به نام لایتموتیف یا «نغمهی معرف» استفاده کرد. این تکنیک زمانی استفاده میشود که یک تم موسیقی با برخی شخصیتها، مکانها، اشیا یا رفتارها در فیلم در ارتباط است. هاوارد شور در سال ۲۰۲۱ در مصاحبهای گفته بود: «استفاده از تمها و لایتموتیف به منظور شفافسازی روایت قصه بود. دنیای تالکین بهعنوان یکی از پیچیدهترین دنیاهای فانتزی تاریخ شناخته میشود (…) همه کسانی که فیلمها را میبینند کتابها را نخواندهاند و شخصیتها، فرهنگها و اشیا را درک نمیکنند. از موسیقی برای کمک به شفافسازی این داستان پیچیده استفاده شد.»
ماموریت شور این بود که با موسیقی آگاهی مخاطب را افزایش دهد. ولی خلق مجدد داستان مفصلی که تالکین حدود ۸۶ سال پیش روایتش را شروع کرد، کار آسانی نبود. موسیقی فیلمها قرار بود جهان تالکین را به کسانی معرفی کند که آثار نویسنده را نمیشناختند، و در عین حال باید رضایت طرفداران سرزمین میانه هم جلب میشد.
یکی از پرتکرارترین تمهای سهگانه Concerning Hobbits است. وقتی اولین بار این موسیقی را میشنویم، زمینهای سبز و خرم شایر را میبینیم. شور برای خلق موتیفی که یادآور هابیتهای شیرین و خونگرم است، از سازهایی نظیر ماندولین، چنگ سلتی و سوت حلبی استفاده کرد. این لایتموتیف اهمیت بسیار زیادی در سهگانه دارد و مواقعی تکرار میشود که تاریکی بیش از هر زمان دیگری نزدیک شده است. در انتهای فیلم دو برج، مونولوگ سم درباره «گذر تاریکی» با نسخه غمانگیز و آهستهای از Concerning Hobbits همراه میشود. و به محض این که جمله «هنوز خوبی در این جهان هست، آقای فرودو و ارزش جنگیدن دارد» را میشنویم، موسیقی حس امید را تقویت میکند چون مخاطب را به یاد شایر میاندازد.
این تم در قطعه The Ring Goes South هم شنیده میشود. زمانی که یاران حلقه در حال ترک ریوندلاند: ساز بادی برنجی تم Concerning Hobbits را تکرار میکند و شکل تازهای به آن میدهد و در نهایت به آهنگ معروف یاران حلقه تبدیل میشود. این موسیقی به نحو احسن معصومیت هابیتهایی را نشان میدهد که مجبورند خانه خود را ترک کنند تا این ماموریت بزرگ را به سرانجام برسانند.
حلقه عامل اصلی ماموریت یاران است. وجود حلقه باعث میشود شخصیتهای محبوب ما در ماموریتی خطرناک به موردور بروند. حلقه فاسد و فریبنده است و سایهاش بر سرزمین میانه گسترده شده. موتیف حلقه زیبایی هراسانگیزش را نشان میدهد. ویولن شبیه خود حلقه عمل کرده و راهش را به مغز مخاطب باز میکند. تم حلقه اعتیادآور و در عین حال وسوسهبرانگیز است.
هاوارد شور برای توصیف یوروک-های و آیزنگارد از اصوات و سازهایی استفاده کرده که متناسب با صنعتیشدن جهاناند. لایتموتیف آنها باید تهدیدآمیز، ترسناک و شوکهکننده میبود. شور قطعهای ساخت که شامل شش نُت سنگین و ریتمیک است. این نتها عمدتاً با استفاده از درامهای تایکوی ژاپنی، سندانهای آهنگری و زنجیرههای فلزی ساخته شدند.
نزگول در قطعات A Knife in the Dark و Flight to the Ford از طریق یک آواز پرقدرت و ساز بادی برنجی با تمی تاریک و هولانگیز توصیف شدند. اگرچه این شخصیتها هم دشمناند ولی موسیقی آنها با یوروک-های فرق میکند. بر اساس روایت فیلمها و نه کتابها، یوروک-های در آیزنگارد «ساخته» شدهاند و در درجهای پایینتر از نزگول قرار میگیرند. نزگول زمان پادشاهان انسانها بودند، بنابراین قدرت و خطر آنها به واسطه آواز پرقدرتی نمایان میشود که رفتهرفته اوج میگیرد.
نبرد میدانهای پلهنور یکی از برترین سکانسهای جنگی تاریخ سینماست و شور هم در موفقیت آن نقش انکارناپذیری داشته است. زمانی که شاه تئودن پیش از حمله در برابر سربازانش سخنرانی میکند، تم روهان به آرامی و از طریق سازهای بادی و کوبهای تشدید میشود. حمله روهیریم همراه با موسیقی پیش میرود و زمانی به اوج میرسد که شمشیر سواران به زره اورکها برخورد میکند.
موسیقی متن سهگانه ارباب حلقهها با نغمهها و آوازهای بسیاری همراه است. هاوارد شور با خوانندگان زیادی از جمله «آویال کول» همکاری داشته که صدایش در صحنه سقوط گندالف از پل خزد-دوم ماندگار شد. «بن دل مایسترو» خواننده جوان سوپرانو هم در تمهای معروف Forth Eorlingas و The Last March of the Ents حضور پررنگی دارد. صدای مسحورکننده او احساس و عمق بیشتری را به این صحنههای مهم و حماسی اضافه میکند.
در فیلم بازگشت پادشاه، «رنی فلمینگ» یکی از خوانندگان مهمی است که با شور همکاری داشته. قطعه The Grace of Undómiel که در حین رویای آرون پخش میشود و در آن فرزند مشترک او و آراگورن را میبینیم، با صدای شفاف و خالص فلمینگ همراه است. در پایان فیلم سوم، زمانی که عقابها فرودو و سم را نجات میدهند، دوباره صدای فلمینگ را میشنویم که شبیه یک پرتو نور در تاریکیها خودنمایی میکند.
آهنگ Into the West با صدای «انی لنکس» توسط هاوارد شور، فرن والش و انی لنکس نوشته شد. این آهنگ توانست جایزه اسکار و گرمی را به دست آورد. نوای سازهای این آهنگ مشابه سازهایی است که در قطعههای The Eagles و The Journey to the Grey Havens استفاده شده است. «به سوی غرب» قطعهای حزنآور است که ترکیبی از ناامیدی و امید را ارائه میکند و پایان سفر مخاطب را رقم میزند.
موسیقی هاوارد شور قطعا یکی از بخشهای مهم سهگانه ارباب حلقههاست. این موسیقی آن قدر معروف شده که حالا حتی اگر آن را بهصورت اتفاقی از رادیو یا تلویزیون بشنویم، به شکل خودکار به یاد صحنههای خاص فیلم، شخصیتها یا جملات میافتیم.
شور با موفقیت توانست نوشتههای تالکین را به موسیقی تبدیل کند. او از زبانهای مختلف سرزمین میانه استفاده کرد و آنها را درون تمهای خود قرار داد. او حتی برخی از شعرهای کتاب را در موقعیت مقتضی به شخصیتهای فیلم داد. آواز آراگورن در زمان تاجگذاری یا سوگواری ائووین در هنگام خاکسپاری تئودرد نمونههایی هستند که نشان میدهند موسیقی این سهگانه صرفا برای زیباتر کردن داستان ساخته نشده است. این موسیقی خود داستان است. ارباب حلقههای تالکین فقط یک حکایت فانتزی نیست، بلکه جهانی بسیار وسیع است که هر درخت، هر جزئیات و هر مکان معنا و داستان خودش را دارد. هر شخصیت دارای اجداد خودش است و هر جد خود اجدادی دارد. داستان آنقدر پیچیده و عمیق است که بیانتها به نظر میرسد.
بر همین مبنا، موسیقی شور فقط یک موسیقی عالی نیست. این موسیقی یک جهان بسیار وسیع است که از زبانها و گویشهای متعدد و البته سازهای خیلی نادر استفاده میکند. شور میخواست موسیقی متن ارباب حلقهها باستانی به نظر برسد، انگار که مثل خود داستان بهتازگی کشف شده، و همین کار را انجام داد. فیلمها از موسیقی قابل جداسازی نیستند و موسیقی هم نمیتواند از فیلمها جدا شود. حالا حتی میتوان گفت که کتابها هم با این موسیقی پیوند پیدا کردهاند. شور با این آهنگها توانست روی آثاری تاثیر بگذارد که دههها قبل به وجود آمده بودند.
حالا با توجه به سریال «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» که در شهریور ماه آینده از آمازون پخش خواهد شد، طرفداران فقط انتظار ندارند که به سرزمین میانه برگردند، آنها میخواهند دوباره این جهان را بشنوند. و چه کسی بهتر از هاوارد شور میتواند این کار را انجام دهد. میدانیم که او در این سریال آهنگسازی خواهد کرد و احتمالا نقش مهمی در انتقال حس و مفهوم اثر خواهد داشت.
منبع.