-مترجم: ایمان صاحبی
یک استاد در روزی خستهکننده پشت میزش نشسته بود که واقعهی سرنوشتسازی رخ داد. در همان حال که او داشت ورقههای امتحانی دانشجویانش را تصحیح میکرد، دید یکی از صفحهها سفید است، پس به دلایل نامعلومی نوشت: «در سوراخی در داخل زمین هابیتی زندگی میکرد.»
این خط ایدهی نوشتن داستان هابیت را در ذهن تالکین جرقه زد. داستانی که در سال ۱۹۳۷ چاپ شد. با موفقیت این کتاب، استنلی آنوین، یکی از مدیران انتشارات آلن و آنوین از وی خواست تا اگر داستان دیگری شبیه به این رمان وجود دارد، آن را نیز برای چاپ به انتشارات بفرستد.
تالکین در واکنش به این درخواست داستان مفصلی تحت عنوان سیماریلیون نوشت و بخشی از قصههای آن را برای آنوین فرستاد، اما آنوین مصمم بود که این نوشتهها از نظر تجاری قابل چاپ نیست. به همین خاطر از او خواست تا در صورت امکان دنبالهای بر هابیت بنویسد.
تالکین که از جواب آنوین ناامید شده بود با درخواست وی موافقت کرد و به سر کار خود بازگشت. البته انتشارات انتظار نداشت که از این معامله سودی چندانی ببرد. آنها حتی حاضر بودند تا هزار پوند متحمل ضرر شوند، ولی اتفاقاتی که بعد از انتشار این داستان در طول سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ افتاد غافلگیرشان کرد.
سهگانهی ارباب حلقهها بلافاصله توجه مردم را جلب کرد. یک سال بعد از انتشار کتاب، اقتباس آن به رادیو راه یافت، و از آن زمان تا به حال بیش از ۱۵۰ میلیون نسخه از آن به فروش رسیده است. بعدها، فیلم ارباب حلقهها به کارگردانی پیتر جکسون به یکی از پرفروشترین و تحسینشدهترین فیلمهای تمام تاریخ بدل شد. امروزه این کتاب سهگانه را به عنوان یکی از بزرگترین مجموعه کتابهای قرن بیستم میشناسند.
فرآیند پیچیدهی خلق یک دنیا
سالها طول کشید تا تالکین بتواند طرح و نقشهی ارباب حلقهها را بریزد و آن را بنویسد.
اگر این سهگانه را خوانده باشید، میتوانید سطح جزئیاتی را که برای خلق دنیای سرزمین میانه استفاده شده ببینید. این دنیا شامل افراد، زبانها، مناطق، جغرافیاها، تواریخ و عناصر بسیار زیاد دیگر است.
اما تالکین دقیقاً چطور توانسته از پس چنین کار عظیمی بربیاید و این خط داستانی زیبا را روی آن بنویسد؟
همان طور که خودش گفته، او این کار را «عاقلانه با یک نقشه آغاز، و داستان را روی آن سوار کرده است.»
همان طور که پیشتر در مقالهای جداگانه به بخشی از طرحهای اولیهی تالکین از سرزمین میانه اشاره شد، او برای ساخت نقشهی این دنیا در گوشه و کنار یادداشتهای خود طراحیهای کوچک و بزرگ زیادی کرده است. برخی از اینها جزئیات زیادی دارند ولی برخی فقط در حدی هستند که گوشهای از کاغذ نوشتههای او را پر میکنند.
تالکین به کرّات نقشههای خود را ویرایش کرده است. مثلاً برج سارومان در مسیر طراحیهای متعدد از حالت گرد به شکل ستونی و بعد به یک سازهی خشنتر تبدیل شده. بازتاب این تغییر در کتاب دو برج مشهود است، آن جا که در توصیف نهایی اورتانک گفته میشود: «نوعی قله و جزیرهای صخرهای بود، سیاه و درخشنده و سخت: چهار ستون عظیم، از سنگ چند وجهی که به هم جوش خورده باشند.»
اگرچه نقشهها بنیان داستان بود، اما طرح قصه هم باعث شد نقشه به همان صورتی که باید شکل بگیرد. چرا که تالکین اطمینان یافته بود که سرعت سفر فرودو و سم و موقعیت آنها با ابعاد نقشه همخوانی داشته باشد. او حساب سربالایی کوهستانها و سراشیبی درهها را هم کرده بود.
فکر میکنید چرا؟ چون مهم بود که این دو شخصیت همزمان با رهبری ارتش آراگورن به سوی نبرد دروازههای سیاه به کوه هلاکت برسند. او در طول نوشتن داستان نقشههای جدید را جایگزین قبلیها میکرد تا از تطابق خطوط داستانی مختلف مطمئن شود.
استراتژیهای تالکین برای خلق یک اثر خوب
آنچه بیش از همه دربارهی فرآیند کاری تالکین جالب توجه بوده این است که او به سادگی پشت میزش ننشسته تا داستان بنویسد. وی قبل از نگارش رمان اول خود دنیای سرزمین میانه را طرحریزی و نقاشی کرده و بارها مورد بازبینی قرار داده است.
رویکرد تالکین در خلق یک اثر خوب سه چیز را به ما یاد میدهد:
۱. بنیان را بنا کنید
نوشتههای تالکین فقط مبتنی بر کلمات نیست. این آثار نتیجهی تصوراتی است که او در ذهن داشت، آنها را طراحی کرد و سپس نقایصشان را برطرف نمود. تالکین برای توصیف اشیا و مکانها ابتدا آنها را بر روی کاغذ به تصویر میکشید.
شما هم قبل از شروع هر پروژهای باید بنیان آن را بنا کنید. ابتدا اصول اساسی را بفهمید. برای مثال اگر در تنیس مبتدی هستید، نباید از همان ابتدا با یک تنیسور حرفهای رقابت کنید. ابتدا باید اصول بازی و محیط آن را یاد بگیرید. قبل از این که اولین ضربه را به توپ بزنید باید چیزهای زیادی را یاد گرفته باشید.
۲. اشتباهات کوچک را تجربه کنید
تالکین به اولین دست نوشتههای خود با دید منتقدانه نگاه میکرد و آنها را آثار آماتوری مینامید. او به کرّات اسامی مکانها، اشخاص و مسیر شخصیتها را تغییر داد. تالکین مکانهای داستان خود را میشناخت، ولی بارها و بارها آنها را اصلاح کرد تا به شکل دلخواهش درآیند.
آزمودن ایدهها کمک میکند چیز ملموسی خلق کنیم که بتوانیم از آن استفاده کنیم و بر مبنایش مانور بدهیم. با این کار میتوانیم بفهمیم که طراحیمان منطقی است یا نه و چگونه میتوانیم آن را بهبود ببخشیم. در تجارت هم از فرآیند آزمایشی مشابهی برای بررسی صلاحیت ایدهها در مقیاسهای کوچک استفاده میشود.
۳. بگذارید اثر خودش را نمایان کند
سخت است باور کنیم که کل دنیای ارباب حلقهها فقط به دست یک نفر خلق شده باشد. یک بار تالکین این سهگانه را برای یکی از انتشاراتیهای رقیب فرستاد تا واکنش آنها را ببیند، ولی آنها به خاطر حجم عظیم داستان کار او را پس زدند.
او در فرآیند نوشتن به کارش به عنوان خلق یک داستان از صفر فکر نمیکرد. بلکه اجازه میداد تا قصه خودش را رفته رفته نمایان کند:
«مدتها از خلق کردن دست کشیدم…منتظر ماندم تا ببینم واقعاً چه اتفاقی میافتد. یا خود داستان پیش برود.»
گاهی اوقات کارهایی که شما خلق میکنید از خود جان میگیرند و این چیز خوبی است. برنامهریزی ما فقط تا نقطهی خاصی را مشخص میکند. شرایط قابل تغییر است و ایدههای جدید در طول مسیر به وجود میآید. شاید در نهایت خود را در انتهای راهی ببینید که انتظار آن را نداشتید.
کار را با شالودهی آن آغاز کنید
تالکین حتماً بسیار صبور بوده که توانسته بیش از یک دهه برای خلق یک دنیا و داستان جدید وقت بگذارد. با وجود این که داستان او از آن چه انتظار میرفت بزرگتر و پیچیدهتر شد، ولی او بالاخره توانست همه چیز را کنار هم قرار دهد و یک محصول نهایی ارائه کند.
اکثر ما در زندگیمان میخواهیم مستقیم به نتیجه برسیم، غافل از این که ابتدا باید مراحل مهم هر کاری را طی کنیم. مثلاً میخواهیم پول دربیاوریم بدون این که بدانیم چطور باید ارزش تولید کنیم، یا کنسرت بگذاریم بدون این که ابتدا موسیقیمان را تمرین کنیم.
اگر برای رسیدن به مقصد به همهی این چیزها فکر کنیم طبیعی است که اول کمی بهراسیم و ناامید شویم. این احساسات پیش رفتن در کار را سخت میکند. چون ما معمولاً آن قدر به فکر نتیجهی نهایی هستیم که فراموش میکنیم که از کجا باید کار را آغاز نماییم.
اگر شما هم سودای داستاننویس شدن دارید، هیچکس نمیداند که این ماجراجویی برایتان به چه مسیری ختم میشود. اما فراموش نکنید که برای انجام هر کاری، چه کوچک و چه بزرگ، ابتدا پایه و اساس را بنا کنید و بعد یواش یواش به سمت مقصد رهسپار شوید.