وین چه ییپ که کارگردانی چهار قسمت از سریال ارباب حلقهها را برعهده داشته، هرگز قدم گذاشتن در نومهنور را از یاد نخواهد برد. او یکی از کسانی است که تلاش کرده تا جزیره افسانهای جی.آر.آر. تالکین را به عنوان یکی از مکانهای کلیدی سریال حلقههای قدرت به تصویر بکشد که شرح آن در گزارشی اختصاصی از مجله Entertainment Weekly ساعاتی پیش به همراه تصاویری از جزیره نومهنور و ساکنین آن منتشر شده بود. ترجمه فارسی این گزارش جذاب را میتوانید در پایین بخوانید.
این قلمرو شکوهمند انسانها تاکنون در اقتباسها نشان داده نشده. ییپ و شورانرها، جی.دی. پین و پاتریک مککی همکاری نزدیکی با طراح تولید، رمزی آوری داشتند تا پیادهسازی گوشه گوشه این پایتخت ساحلی را ممکن کنند. با این حال، ییپ تنها زمانی متوجه عظمت این جزیره و جزئیات آن شد که روی صحنه قدم گذاشت. تیم تولید اساساً از صفر و آجر به آجر یک شهر کامل ساحلی ساخت. وقتی ییپ در کوچههای باریک این شهر راه رفت و از کنار کشتیهایی که در بندر بارو گرفته بودند، رد شد، احساس کرد که واقعا به سرزمین میانه رفته است.
ییپ توضیح میدهد: «حضور در صحنه بسیار هیجانانگیز بود. هفتهها آنجا بودیم اما من هر روز متوجه جزئیات جدیدی میشدم که هرگز آنها را ندیده بودم؛ مثلا طرحی که روی یک سنگ کهنه یا یک معبد کوچک حک شده بود. یک دیوار هم بود که به طور کامل از پوستههای صدف ساخته شده بود. به هر بخش که میرفتید نشانههای زیادی برای داستانگویی وجود داشت.»
این داستانگویی – و همین سطح از جزئیات وسواسگونه – است که جای پای سریال حماسی آمازون را محکم میکند. این اثر نه تنها فصلی جدید و جاهطلبانه در یکی از محبوبترین فرنچایزهای تاریخ به حساب میآید، بلکه نوعی چرخش نامطمئن و حماسهای پرهزینه است که امید دارد ژانر فانتزی را در تلویزیون بازتعریف کند.
سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت با هزینه سرسامآور تقریبا ۱ میلیارد دلاری، خود را به عنوان پرهزینهترین سریال تاریخ معرفی کرده است. به علاوه، این سریال میلیونها طرفدار سختگیر دارد که از دههها پیش طرفدار نوشتههای تالکین (و سهگانه پیتر جکسون) بودهاند.
همین جامعه سرسخت طرفداران باعث شده پین و مککی به تکتک جزئیات کوچک سریال حلقههای قدرت حتی در تکتک آجرهای نومهنور توجه کنند. پین توضیح میدهد: «یک مکان بود که خیلی زیاد روی آن تمرکز کرده بودیم و میگفتیم ‘باید این جا را درست دربیاوریم.’ [نومهنور] تاکنون هرگز مشاهده نشده است. مردم ایدههایی درباره ظاهر الفها، دورفها و قلمروهای آنها دارند. اما نومهنور تا حدی شبیه یک بوم خالی بود.»
تالکین میگوید نومهنور والاترین تمدن انسانی در تاریخ سرزمین میانه بود، مظهر خرد و فرهنگ که تاثیر خود را بر سایر نقاط دنیا گذاشت. اما غرور و جاهطلبی این پادشاهی را از درون به تباهی کشاند و در نهایت باعث نابودی و سقوطش به درون اقیانوس شد. داستان نومهنور به نحوی میتواند یک روایت هشدارآمیز برای خود سریال باشد. اگر سریال حلقههای قدرت موفق شود، میتواند به قلههای ناپیموده برسد و میراثی را بر جای بگذارد که تا سالها پابرجا باشد. اما اگر شکست بخورد، ممکن است مانند این جزیره به فنا محکوم و زیر موجهای خروشان غرق شود.
سریال ارباب حلقهها یک اقتباس مستقیم از رمانهای فعلی تالکین نیست. این سریال با الهام از یادداشتهای نویسنده در ضمائم کتاب ارباب حلقهها ساخته شده است. وقتی آمازون در سال ۲۰۱۸ قرارداد مولتی میلیون دلاری خود را با بنیاد تالکین امضا کرد، به طرحهای گوناگون محتواسازان مختلف گوش کرد. در نهایت پین و مککی، به عنوان دو نویسنده ناشناختهای که بزرگترین اثر قبلیشان کار روی فرنچایز پیشتازان فضا بود، نظر این شرکت را جلب کردند.
مککی اذعان میکند: «ما رزومهای را که باعث شود سران استودیو فکر کنند بهترین گزینه برای انجام این کار هستیم، در اختیار نداشتیم.» ولی با وجود کمتجربگی پین و مککی، آنها از مدتها پیش طرفدار تالکین بودند و طرح خود را بر مبنای داستانی قرار دادند که خودشان همیشه میخواستند اقتباسش را ببیند: دوران دوم سرزمین میانه.
مککی توضیح میدهد: «علاقه نداشتیم سریالی درباره نسخه جوانتر جهانی که آن را میشناسید، بسازیم و اثری مانند یک پیشدرآمد داشته باشیم. میخواستیم خیلی خیلی خیلی به عقب برگردیم و داستانی را پیدا کنیم که بتواند بهطور مستقیم روی پاهای خود بایستد. این داستان همان چیزی بود که احساس میکردیم تاکنون در سطح، مقیاس و عمقی که باور داشتیم استحقاقش را دارد، روایت نشده است.»
دوران دوم هزاران سال قبل از تولد بیلبو و فرودو بگینز رخ میدهد، ولی این عصر دربرگیرنده برخی از مهمترین رویدادهای سرزمین میانه از ساخت حلقههای قدرت تا ظهور سائورون است. دوران دوم در صلح نسبی آغاز میشود، اما تنش همچنان در سرزمینها وجود دارد. الفها قلمرو بزرگ لیندون را بنا نهادهاند، اما بعضیها از بازگشت اهریمن به سرزمین میانه در هراسند. در عین حال، دورفها هم در اوج قدرت خود به سر میبرند و با جمعیتی بسیار بزرگ در قلمرو زیرزمینی خزد-دوم زندگی میکنند.
جزیره نومهنور تحت فرمانروایی ملکه نایب السلطنه میریل (با بازی سینتیا ادای-رابینسون) قرار دارد و با چالشهای خاص خودش روبرو است. دودمان سلطنتی نومهنور از نژاد انسانها هستند اما خون الفی دارند و سالها از دوستان الفها بودهاند. منتها در طول زمان، اختلافاتی به وجود میآید، چون برخی از ساکنان جزیره همچنان پیرو الفها و والار هستند، ولی بقیه رویای آیندهای مدرنتر و مستقلتر را در سر میپرورانند (و بیش از پیش از بابت میرایی خود نگرانند).
شورانرها میگویند تالکین هرگز نمیخواست داستانهایش پژواک مستقیمی از سیاستهای جهان واقعی باشد و آنها هم پیرو چنین رویکردی بودهاند. با این حال، پین متذکر شده که برخی از نگرانیها و تفرقههای سیاسی در این جزیره خیالی عمیقاً قابل تعمیم به دنیای ما و متناسب با زمان ماست.
ییپ میگوید: «ما میخواستیم [سریال حلقههای قدرت] به لحاظ لحن بازتابدهنده نکات اصلی داستان [تالکین] درباره دوستی، خیر و شر باشد. یکی از ایدهها این بود: برای انجام کار درست حاضرید چقدر در تاریکی قدم بگذارید؟»
در مرکز نومهنور میریل قرار دارد و با این مشکل روبرو است که چگونه باید موطنش را به سمت آینده هدایت کند. سینتیا ادای-رابینسون با خنده میگوید: «وقتی صحبت از ایفای نقش شخصیتی است که چنین جایگاه والایی دارد، نمیتوانم بگویم که لزوما با خصوصیات یک ملکه احساس نزدیکی میکنم. ولی فکر میکنم حس انزوایی که حضور در این جایگاه به وجود میآورد و درگیری با مشکلاتی که هیچ کس دیگری آنها را درک نمیکند، تا حدی ملموس باشد.»
در کنار میریل مشاور مهمی به نام فارازون وجود دارد که نقشش را تریستان گراول بازی میکند. (طرفداران تالکین میدانند که او چه نقش مهمی در سقوط نهایی نومهنور ایفا میکند!) پسر فارازون کمن (Kemen) نام دارد و نقش آن را لئون وادام بازی میکند. گراول میگوید: «وقتی ست نومهنور را میبینید، انگار در حال قدم گذاشتن به ذهن [فارازون] هستید. وقتی این مجسمههای حماسی و بناییهای شگفتآور را میبینید، وارد ذهن کسی میشوید که زیر بار سنگین میرایی خود قرار گرفته و نگران این است که چه میراثی از خود به جا میگذارد.»
خوشبختانه نومهنور متحدان خوبی نظیر الندیل دریانورد (با بازی لوید اوون) و پسرش ایسیلدور (با بازی مکسیم بالدری) دارد. ایسیلدور جوان جد مستقیم آراگورن است و طرفداران میدانند که او در نهایت مقابل سائورون میایستد و حلقه را از انگشتش جدا میکند. ولی او حالا صرفا یک دریانورد جوان است که سعی دارد جایگاهش را در سرزمین میانه پیدا کند. بالدری میگوید: «شما پایان راه [ایسیلدور] را میدانید، اما چطور به آنجا میرسد؟ جذابیت سریال همین است: شما ایسیلدوری را میبینید که یک مرد جوان بر سر دوراهیهاست.»
ادای-رابینسون، گراول، اوون و بالدری همگی نقشهایی را ایفا میکنند که تاثیر مهمی در داستان تالکین دارند. این بازیگران میگویند اگرچه ممکن است پایان راه آنها را بدانید، مسیر سفر آنها ممکن است شما را غافلگیر کند. اوون توضیح میدهد: «در نهایت، کسانی که داستان را بلدند، میدانند که الندیل به رهبری آخرین اتحاد الفها و انسانها کمک میکند. اما او چطور به آنجا میرسد؟ تالکین به طور مفصل درباره این شخصیت ننوشته، و این دقیقا موهبت سریال است.»
در کنار کمن، دیگر شخصیت جدیدی که برای سریال خلق شده، ائارین (Eärien)، خواهر ایسیلدور است که نقش آن را اما هوروات بازی میکند. این زن جوان، خوشفکر و جاهطلب رویای معمار شدن را در ذهن دارد. هوروات میگوید او در آستانه زنانگی است: «[ائارین] هنوز خیلی نامطمئن و درباره سازوکارهای جهان ساده لوح است.»
در داستانهای تالکین، الندیل دو پسر دارد: ایسیلدور و آناریون. (در آغاز سریال حلقههای قدرت، آناریون به تصویر کشیده نمیشود.) مککی و پین درباره خلق جزئیات جدیدی مثل ائارین میگویند آنها به همراه اتاق نویسندگان تقریبا مانند تاریخدانان دست به کار شدند تا با کند و کاو در نوشتههای تالکین جزئیات و رشتههای مشترکی را بیرون بکشند که قابل تبدیل به یک روایت بزرگتر باشد.
مککی و پین خطاب به طرفدارانی که نگران مغایرت با نوشتههای تالکین هستند، به نامهای از خود این نویسنده اشاره میکنند که از دیگر ذهنها و دستها خواسته بود تا در رشتهافسانهی او هنر خلق کنند. پین میگوید: «او چیزی را به ما داد که مانند ستارگان آسمان توصیفش میکنیم و باید با ترسیم خطوط میانی، صورتهای فلکی آنها را رسم کنیم.»
تنوع نژادی در میان بازیگران هم مورد انتقاد بوده است. سرزمین میانه برای اولین بار چندین بازیگر رنگینپوست در میان دورفها، الفها و بقیه خواهد داشت. این تصمیم از همان ابتدا برای DNA سریال کلیدی بوده و ادای-رابینسون میگوید اعتراض به این تنوع مغایر روح محتوای منبع است. او ادامه میدهد: «[تالکین] درونمایههای مختلفی را بررسی میکند، اما یکی از آنها ایده مردمانی از قومیتها، پسزمینهها و طبقات اجتماعی مختلف است که برای هدفی مشترک گرد هم میآیند. من شخصا به عنوان یک بیننده انتظار دارم که [سریال] نمایانگر جهان واقعی و همان جهانی باشد که آرزویش را دارم.»
تیم تولید و بازیگران به لطف حضور در نیوزلند و کار در بحبوحه همهگیری کرونا به سرعت به یکدیگر نزدیک شدند. (بازیگران نومهنور هنوز یک گروه واتساپی فقط برای نومهنوریها دارند. بالدری و هوروات هم در همان اوایل کار با یکدیگر به بانجی جامپینگ و زیپ لاینینگ رفتند تا رابطه برادر و خواهری خود را تقویت کنند.) با این حال، همه آنها میدانند که روزهای ناشناس بودن در حال اتمام است. البته پین و مککی اعتراف میکنند که هنوز نتوانستهاند به طور کامل باور کنند که پخش سریال حلقههای قدرت بالاخره بهزودی شروع میشود.
با اینحال هر دو نویسنده سریال امیدوارند که مخاطبان دوران دوم را مانند خودشان در آغوش بگیرند. آنها میگویند هدفشان ساختن سریالی برای راضی کردن هر دو گروه مخاطبان، چه طرفداران سفت و سختی که میتوانند قهوه صبحانهشان را به زبان الفی سفارش دهند و چه تازه واردانی بوده که حتی نمیدانند حلقه چیست.
مککی توضیح میدهد: «سریال باید این احساس را به شما بدهد که انگار به سرزمین میانه رفتهاید. لازم است که شما را به درون خود بکشاند و شیفتهی خود کند، همانطور که کتابها این کار را میکنند.»
پین اضافه میکند: «اگر مردم با این سریال حس کنند که به سرزمین میانه رفتهاند، اتفاق بسیار خاصی خواهد بود. سرزمین میانه ما را پر از امید میکند و الهامبخش ماست. دلیل اینکه مردم در هنگام سختی به سرزمین میانه پناه میبرند، همین است.»
همانطور که خود تالکین میگوید، ماجراجویی سازندگان سریال بر روی لبهی یک تیغ است. اما حتی اکنون، هنوز هم امید باقی است. آمازون اخیرا حدود ۲۰ دقیقه از سریال را برای گروهی از طرفداران متعصب تالکین نمایش داده است. پین و مککی در این جلسه صدای یکی از بینندگان را شنیدند که میگفت این سریال حس سرزمین میانه را میداد. پین در حالی که میخندد میگوید وقتی این حرف را شنیدم از واکنش خودم شگفتزده شدم، چرا که ناگهان زیر گریه زدم. این واکنش تمام چیزی بود که میخواستم اتفاق بیفتد.
پس شاید حق با گندالف بود: همهی اشکها بد نیستند.
یادداشت افزوده از سوی آردا در باب نام دو شخصیت ساختگی معرفی شده:
- کمن (Kemen) واژهای کوئنیایی به معنی «زمین» است. گرچه این نام به زبان الفی است اما دو ایراد در آن وجود دارد؛ اول آنکه براساس یادداشتهای تالکین نام عناصر و اجزای مشخص نظیر زمین، درخت، رود، خورشید و… هرگز به تنهایی و بدون پسوند یا پیشوند برای اسامی اشخاص به کار نمیرفته است، دوم آنکه اگر کتابهای تالکین را خوانده باشید، تنفر فارازون از زبان و نامهای الفی برایتان آشکار است، به همین خاطر عجیب است که او نامی الفی برای فرزندش برگزیده باشد.
- ائارین (Eärien) نامی برگرفته از eär که در کوئنیایی به معنی «دریا» و پسوند مونث ien- در زبان الفی است که معنی کلی آن «دخترِ/دوشیزهی دریا» است.
بسیار عالی
اون یاد داشت اخر مقاله هم پرفکت!!