-مترجم: ایمان صاحبی
تاکنون مطالب زیادی دربارهی تالکین و وجود درونمایهّی اعتیاد و مواد مخدر در کارهای او به خصوص در مشهورترین آنها یعنی ارباب حلقهها نوشته شده است. یکی از درونمایههای اصلی این کتاب قدرت اعتیادآوری است که حلقه بر روی حاملانش میگذارد. توصیف این موضوع که جادوی حلقه چگونه به آهستگی باعث میشود فرودو، و بیشتر از او گالوم، حلقه را نسبت به هر چیز دیگری در اولویت قرار دهند نمایانگر جنبههایی از اعتیاد به مواد مخدر است. قدرت حلقه هیچگاه کاملاً واضح نیست ولی بدون شک بر صاحب آن اعمال کنترل میکند و تقریباً باعث میشود او نتواند به خواست خودش از آن دست بکشد. پس عجیب نیست که خیلی از مردم این قدرت را با ذات اعتیاد به مواد مخدر بیارتباط ندانند. با این حال، مشخص نیست که خود تالکین در این زمینه تجربه داشته یا از طریق اعضای خانواده یا دوستانش با چنین موقعیتی مواجه شده است.
اشاره به مواد مخدر در کتابها در مقایسه با فیلمها
اشاره به مواد مخدر در اقتباسهای هالیوودی پیتر جکسون از ارباب حلقهها و هابیت جایگاه صریح و مشخصی دارد؛ مثلاً در دیالوگ سارومان به گندالف، او معتقد است که علاقهی گندالف به علف هافلینگها مشخصاً ذهن او را کند کرده است. در نسخهی اکستندد فیلم دو برج مری و پیپین در خرابههای آیزنگارد در حال کشیدن چیزی شبیه به تنباکو هستند، ولی خندههای دیوانهوار و دود غلیظی که از آن انبار بیرون میآید خبر از چیز قویتری میدهد.
از نمونههای دیگر این موضوع میتوان به سهگانهی هابیت اشاره داشت. گندالف برگ لانگباتم خودش را به راداگاست میدهد تا با آن اعصابش را آرام کند، چشمان راداگاست بعد از کشیدن یک پُک از آن لوچ شده و سرش سبک میشود. کمی بعدتر سارومان مجدداً مخالفتش را با استفاده از این ماده اعلام میکند و میگوید که راداگاست با مصرف زیاد قارچ به ذهنش آسیب رسانده است. قارچی که میتواند اشاره به قارچ جادویی یا مجیک ماشروم باشد.
با این حال اشاره به سوءاستفاده از مواد مخدر در فیلمهای پیتر جکسون نسبت به ارجاعات اصلی رمان تالکین، البته اگر اصلاً ارجاعی وجود داشته باشد، اغراق شده است. عدهای از طرفداران تالکین از اشارهی غیردقیق به این موضوع که علق چپق ِداخل فیلمها چیزی جز تنباکو بوده کمی احساس دلخوری میکنند. تالکین به وضوح در آثارش اعلام میکند که علف چپق سرزمین میانه همان تنباکو است. البته اصطلاح «علف» که در اشاره به ماریجوآنا استفاده میشود تا قبل از انتشار ارباب حلقهها باب نشده بود.
گالوم به عنوان معتاد به مواد مخدر…؟
خیلیها شخصیت گالوم را، که در آغاز قرن بیستم توسط تالکین ساخته شده، بسیار شبیه به افراد معتاد به الکل یا مواد مخدر امروزی میدانند. او شدیداً درگیر اعتیادش به حلقه است و اثری که این اعتیاد بر روی شکل ظاهری و عملکرد ذهنی او گذاشته شبیه خیلی از معتادان الکل یا مواد مخدر دنیای کنونی است. با این حال، بسیاری از گونههای خطرناکتر مواد مخدر – مثل هروئین، شیشه و غیر – که مردم آنها را با خصوصیات گالوم مرتبط میدانند در روزگار تالکین وجود نداشته و اگر فرض کنیم که تالکین تجربهای در زمینهی اعتیاد داشته، این اعتیاد احتمالاً به الکل، مورفین یا افیون بوده است. تالکین هیچ وقت در کارهایش از تمثیل مستقیم استفاده نکرده، ولی برخی مدعیاند که اعتیاد به مواد مخدر منبع الهام شخصیت گالوم بوده است.
مصرف مواد مخدر توسط تالکین تفسیری اشتباه است
شایعات پیرامون مواد مخدر و ارتباط تالکین با این مسائل توسط استادی به نام کریستوفر رالف سی. وود مطرح شد. او در مقالهای به نام «ارباب حلقههای تالکین: بازبینی نظرات کلاسیک یک مسیحی» به این موضوع اشاره کرد و نظراتش صرفاً به خاطر محبوبیت قصههای تالکین در میان عامهی جوانان آمریکایی به سرعت پخش شد. او مدعی است هابیتها به قهرمانان دههی ۱۹۶۰ آمریکا تبدیل شدند، چرا که از همان زمان نوشتههای گرافیتی Frodo Lives یا «فرودو زنده است» و تیشرتهایی که روی آنها عبارت معروف Tolkien is Hobbit forming۱ نوشته شده بود، آثار تالکین را به یک فرهنگ تبدیل کردند. به اعتقاد وود داستان هابیتها در دورانی که قتل عام در ویتنام اوج گرفته بود و تهدید اتمی هم حیات همهی مردم را به خطر انداخته بود راهی مناسب برای فرار از این دنیا به حساب میآمد. وود مدعی است که محبوبیت آثار تالکین در میان جوانان شایعهی مربوط به اعتیاد تالکین را تقویت میکرد. او در این باره میگوید:
«…یک نسل کامل از جوانان آمریکاییها میتوانند خود را به همراه مشکلاتشان در پیچیدگیهای این حماسهی سهگانه گم کنند. حماسهای که بر طبق شایعات، تالکین آن را تحت تاثیر مواد مخدر ساخته بود.»
جمعبندی
هرچند احتمال این که تالکین سرزمین میانه را تحت تاثیر مواد خلق کرده باشد خیلی کم است، ولی کارکرد این داستانها در فرهنگ جوانان آمریکایی دههی ۱۹۶۰ برای رهایی از این دنیا بیشباهت به راهکار فرار از واقعیات که معمولاً از طریق مصرف مواد مخدر انجام میشود نیست. اگرچه ارجاعات این چنینی در نسخهی سینمایی پیتر جکسون از هابیت و ارباب حلقهها خیلی پرجزئیاتتر است، اما این ارجاعات نسبت به کتابها از اهمیت کمتری برخوردارند. با این حال باز هم مشخص نیست که نیروی حلقه و شخصیت گالوم بر اثر تجربهی شخصی تالکین از اعتیاد به مواد مخدر نشأت گرفته است یا خیر.
[۱]- اصطلاح Habit-forming در زبان انگلیسی به معنای «اعتیادآور» است. با توجه به شباهت نوشتاری این دو کلمه با هم، طرفداران با خلق عبارت مذکور میخواستند بگویند «تالکین اعتیادآور است».
من از ده سالگی به علت یک تصادف نابود کننده زندگی بسیار سختی داشتم و تا الان که ۲۵سالمه هیچ تغییر در زندگی من ایجاد نشده ولی چیزی که من از زندگی فهمیدم اینه که:
باید از بعضی چیزها فارق از جزئیات و ریزه کاریهاش لذت برد.یکی از اون چیزها خوندن همین آثار جناب تالکین هستش.بنظر من حالا که داریم ازش لذت میبریم بهش انگ اعتیاد و مواد مخدر نزنیم بهتره.
من به یک جمله خیلی اعتقاد عمیقی دارم و اونم اینکه :ما روی هر چیزی کنترل نداریم و تنها کاری که میتونیم توی این شرایط بکنیم فقط لذت بردنه حتی تو سختی ها.
میتونم به جرئت بگم این مقاله گند زد به هر تعریف و تفسیری که تالکین از فانتزی داشت:/
خوبه خود تالکین صریحا میگه که فانتزی به معنی رویاپردازی شلخته و بی قاعده نیست خوبه خود تالکین میگه فانتزی علاوه بر عناصر شگفت انگیز و متفاوت نسبت به جهان اولیه باید غنی از چیزهایی باشه که زیر همین آسمان و روی همین زمین وجود داره….”تالکین تحت تاثیر اعتیاد ارباب حلقه ها رو نوشته”:/
فکر نکنم لازم باشه سایت آردا هر جفنگیاتی رو که در مورد تالکین نوشته میشه ترجمه کنه
« در نسخهی اکستندد فیلم دو برج مری و پیپین در خرابههای آیزنگارد در حال کشیدن چیزی شبیه به تنباکو هستند، ولی خندههای دیوانهوار و دود غلیظی که از آن انبار بیرون میآید خبر از چیز قویتری میدهد. »
آخه ارک ها مواد مخدر می خوان چیکار؟ به بهتر شدن ارتش کمک می کنه؟ به قول خودتون سارومان از علف هابیت ها بدش میومد، پس چرا برای خودش مواد نگه داره بعد سربازهاش رو معتاد کنه و یه مشت معتاد رو بفرسته جنگ با روهان …
پسر اگه آدم بودن می گفتیم آره، سارومان می خواد اونا رو معتاد کنه و تحت سلطه نگه داره 😐 ولی ارک ها آخه مواد به چه دردشون می خوره. کدوم فرمانده ای سربازهاش رو معتاد می کنه. آخه یه چی می گین عجیب غریب. « اقتباس سینمایی از مواد » کیلو چنده … مهم بقیه ی اقتباس هاست.
« خیلیها شخصیت گالوم را، که در آغاز قرن بیستم توسط تالکین ساخته شده، بسیار شبیه به افراد معتاد به الکل یا مواد مخدر امروزی میدانند. »
اگه شما هم ۵۰۰ سال بدون اینکه مثل الف ها جاودانه باشی زندگی کنی. وضعت از اینم بدتر میشه. حلقه گالوم رو این شکلی نکرد.
فکر کن یه انسان جوون رو پیر کنی و اون پیرمرد رو انقدر پیر کنی که نمیره. همین نتیجش میشه.
حلقه فقط یک کار می کرد. اونم اینکه جاودانگی می داد و نه جاودانگی ظاهری. یعنی یارو چروک می شد و درب و داغون می شد و هر بلایی که به سرش میومد نمی مرد.
خب معلومه وقتی آدم پیر میشه موهاش می ریزه، پوستش چروک میشه. ماهیچه هاش تحلیل میره و پوست و استخون میشه. اینکه نشانه ی مواد نیست. نشانه های عادی پیر بودنه.
گالوم هم به جای ۱۰۰ سال که عمر عادیش بود. ۵۰۰ سال زندگی کرده بود. به خدا با این تعرفاتی که کردم، گالوم رو تو فیلم ها فرشته ساخته بودن.
« با این حال باز هم مشخص نیست که نیروی حلقه و شخصیت گالوم بر اثر تجربهی شخصی تالکین از اعتیاد به مواد مخدر نشأت گرفته است یا خیر »
یه نکته، حلقه قدرت وسوسه کردن بسیار زیادی داشت ولی یادم نمیاد که قدرت اعتیاد داشته باشه. این دو مورد زمین تا آسمون با هم فرق دارن.
1- تا جایی که یادمه حلقه اعتیاد نمی آورد، در حالی که اعتیاد آور بود. بذارید توضیح بدم: حلقه این قدرت رو نداشت که با جادو یا هر قدرت دیگه باعث بشه دیگران بهش معتاد بشن بلکه قدرت زیادش خود به خود دیگران رو به سمتش جذب می کرد.
حلقه مثل مواد عمل نمی کرد، حلقه { بهترین مثال } درست مثل پادشاه و یا خورشیدی بود که دیگران می خواستند برای منافعشون اونو بدست بیارن. این اعتیاد به حلقه نیست. حلقه قدرت طلب ها رو به شکل بسیار شدیدی جذب می کرد اونم نه با جادو، بلکه چون منبع بسیار زیاد قدرت بود.
شما یه گوشت رو بذار سر راه، هزار تا گرگ می ریزن سرش. ولی آیا دلیل میشه که گوشت اعتیاد آوره؟
چه کسی می تونه به جاودانگی و قدرت و نامرئی بودن نه بگه؟
۲- مورد دوم اینه که حلقه وسوسش بسیار زیاد بود. تکرار می کنم. وسوسش زیاد بود، نه اعتیادش.
یعنی وقتی دیگران اونو بدست میاوردن، اون با وسوسش دیگران رو مجبور می کرد هر کاری که اون می خواد رو انجام بدن. مثل زمانی که فرودو رو مجبور کرد خلاف میل باطنیش به سمت میناس مورگول بره یا سم رو بکشه.
همونطور که در شکل گالوم با اسمیگل بحث می کرد.
حلقه در قلب ضاحبانش نفوذ می کرد و اونها رو مجبور می کرد که دستورات اونو اجرا کنن تا زمانی که به صاحب اصلیش برگرده. همونطور که از دست ایسیلدور جدا شد.
یعنی اعتیادآور بودن یک داستان خوب از مواد نشات گرفته؟. این دقیقا مثل این می مونه که بگی ماست سیاهه.
آخه خدایی، اگه من ۵ دقیقه اینترنت رو از شما بگیرم، بدتر از تمام ۹ اشباح حلقه و گالوم هر چی معتاد توی زمین هست می شید. جوری می رید سمتش که انگار نه انگار به اون معتاد نیستید.
من همین الان ۵ قسمت از فصل جدید سریال مورد علاقتون رو نشونتون بدم، و بقیه رو در اختیارتون قرا ندم که از فرهاد و مجنون هم دیوانه تر و خمارتر می شید.
اعتیاد آور بودن داستان های خوب از مواده؟ خدایی می خوام برم تو حلقه های زحل محو بشم.
توی اون زمان همه ی جوونای زمین و زمان سیگار می کشیدن. اینکه گندالف پیپ می کشید که به نظرم خیلی به واقعی شدن داستان کمک می کرد.
سخن آخر اینکه اگه گالوم معتاد بود پس چطور با یه جر و بحث ساده تونست اختیار حلقه رو از روی خودش برداره و به قول خودش آزاد بشه؟
بله من هم با نظر شما موافقم. در غرب خیلی از نویسندگان و اهل ادبیاتی هستند که با تالکین و آثارش دشمنی دارند.اونها در این سالها از وقتی که داستان های تالکین بخاطر فیلم های سه گانه ارباب حلقه ها در جهان بیشتر مطرح شد و طرفداران خیلی سرسخت و معتقدی به داستان های تالکین ایجاد شد نه تنها هیچ تعریف و تمجیدی از تالکین به عنوان یک نویسنده بزرگ جهانی (که کاملا اثبات شده است) انجام ندادند بلکه با دشمنی قلبیشون نسبت به تالکین و آثارش (که به اعتقاد بسیاری از طرفداران تالکین که خود در ادبیات و نویسندگی دست دارند دشمنی و نفرت این دسته از اهل قلم نسبت به تالکین و آثارش بخاطر روح خداپرستی و ایمان دارانه ای هست که هسته و مفهوم و مقصود درون تار و پود داستان های تالکین به ویژه ارباب حلقه هاست) آنها همیشه به گونه ای با خصومت در کمین نشسته اند تا بهانه و نقشه ای برای حمله به آثار تالکین پیدا کنند. افرادی مثل تالکین و برادران گریم جزو عده محدودی از نویسندگان اروپایی ای هستند که خدا و مسیحیت و درستکاری از مضامین آثار اونهاست.این دست از نویسندگان تماما متعلق به ۵۰ سال پیش یا حتی خیلی قدیمی تر هستند و میشه گفت آخرین دست از نویسندگان نسلهایی بودند که به خدا و پرهیزکاری و نبرد بین خیر و شر در آثارشان اهمیت دادند و نویسندگان مدرن(با دلایلی بسیار زیاد) هرگز آنها و آثارشان را نپسندیده و همیشه سعی در محو آنها دارند.مطرح بودن آثار کسانی چون تالکین در این دوره از زمان آخرین چیزی ایست که آنها حاضرند مجبور به تحملش باشند.
به نظر من اولا “الهام گرفتن ویژگی های حلقه” از “اعتیاد” اشتباه است. دوما (نه این که الهام گرفتن باشه) ولی تجربیات شخصی من نشان میده شباهتی شفگت بین حلقه و اعتیاد به خودارضایی داره!