«اگرچه ارو مرگی از برای شما در ائا مقرر نداشته است و شما را از بیماری آسیبی نیست، اما کشته میشوید، و کشته خواهید شد: از زخم سلاح و شکنجه و اندوه ….»
از نفرین ماندوس
کوئنتا سیلماریلیون فصل ۹-حدیث گریختن نولدور
پس از تعقیب در جاده ای طولانی بسوی شمال در خارج از والینور و در امتداد سواحل خالی از سکنه آمان، فئانور و نولدوری که از او پیروی کرده بودند، شخصی عجیب را که بر صخرهای بر فراز آنها قرار داشت یافتند کسی که از یک پیشگویی که از طرف والار فرستاده شده بود سخن گفت. اگرچه برای برخی این شخص شناخته شده نبود، ولی تصور میرود که خود ماندوس بوده است و بنابراین کلماتی را که ماندوس گفت در زمانهای مختلف به عنوان نفرین یا تقدیر ماندوس یا پیشگویی شمال شناخته میشود.
این نفرین بیشتر بر فئانور و بقیه کسانی که سوگند به محافظت از سیلماریل ها خورده بودند گذاشته شد اما آینده تاریکی را برای نولدور پیشگویی کرد که پر از خیانت، حوادث غمبار و مرگ بود. حتی به کسانی که زنده ماندند چیزی وعده داده نشد جز محو شدن در برابر فرزندان کوچکتر (انسانها) که در شرف بیدار شدن در سرزمین میانه بودند.
برادر ناتنی فئانور، فینارفین تحت تأثیر کلمات پیشگویی قرار گرفت و به همراه تعداد زیادی از پیروان به والینور بازگشت هرچند که خود فئانور پیام والار را نپذیرفت و از دریای بزرگ عبور کرد و به سرزمین میانه بازگشت. نفرین ماندوس خیلی زود کار خود را شروع کرد: خود فئانور در زمان کوتاهی پس از اینکه در بلریاند ساکن شد، کشته شد و بقیه کسانی که از او پیروی کرده بودند در اثر نفرین ماندوس به شکلی سقوط کردند.