محل: از راه لهبهنین به سوی جنوب جاری بود تا در لینهیر به گیلراین بپیوندد دستهبندی: دونهداین فرهنگ: گوندوریها جایگاه: لینهیر سرچشمه: دشتهای شمالی لهبهنین، در جنوب کوهستان سپید انشعابات: گیلراین ریزش: به دریای بزرگ، پایین لینهیر تلفظ: se’rni رودخانهای کوچک در گوندور جنوبی؛ از زیر کوهستان سپید سرچشمه میگرفت، و از میان لهبهنین به سوی جنوب جاری میشد ...
ادامه مطلب »فهرست الفبایی فارسی
سرهگون (گل سرخ به رنگ خون آمون رود)
محل: به ویژه با تپۀ آمون رود در بلریاند غربی مرتبط است جایگاه: در اطراف بار-ان-دانود در قلۀ آمون رود رشد میکرده است تلفظ: se’regon معنی: «خون سنگ» که از رنگ گلهای آن و ترجیح آن برای رشد در زمینهای سنگی نامگذاری شده است. نامهای دیگر: خون سنگ گیاهی که به سبب گلهای سرخ سیر خونفامش که نامش را ...
ادامه مطلب »سرینده (لقب میریل)
تاریخ: میریل در طول سال های درختان زندگی می کرد محل: میریل در والینور سکونت داشت. در نهایت کالبد او در باغ های لورین آرمید نژاد: الفها دستهبندی: نولدور فرهنگ: الدار والینور خانواده: میریل اولین همسر فینوه و مادر فئانور بود تلفظ: سرینده معنا: «بافنده»، نشاندهندۀ مهارت فوق العادۀ میریل در بافندگی و گلدوزی است. عنوان: میریل لقب میریل ...
ادامه مطلب »سردیک برندیباک (از اخلاف ارباب گوربادوک)
تاریخ: سال ۲۹۴۸ دوران سوم- تا حداقل ۳۰۰۱ دوران سوم (به حساب گاهشمار شایر سال ۱۳۴۸ بدنیا آمده و حداقل ۵۳ سال عمر کرده است.) نژاد: هابیتها فرهنگ: اهالی باکلند خانواده: برندیباک معنا: احتمالاً از واژۀ ولزی Ceredig به معنای «گرامی، عزیز» سردیک، نوۀ گوربادوک برندیباک و بنابراین، از نوادگان اربابان باکلند بود.هرچند پدرش ساراداس سومین فرزند گوربادوک و بنابراین ...
ادامه مطلب »خود-نفرین (نژاد آدمیان)
تاریخها: سال اول بیداری دیگر نامها: از پی آمدگان، آپانونار، آتانی، مردم بزرگ، فرزندان خورشید، انگوار، فریمار، پیروان، هیلدور، انسانها، میرایان، مردمان ثانی، فرزندان دوم، بیگانگان، غاصبان، فرزندان کوچکتر ایلوواتار. یکی از نامهایی که الفها به نژاد انسانها دادهاند. معنای آن توضیح داده نشده است، اما احتمالاً به این اشاره دارد که انسانها از میرایی خود سوء تعبیر کردند و ...
ادامه مطلب »