آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی فارسی

فهرست الفبایی فارسی

الندور (پسر بزرگ ایسیلدور)

پسر مهتر و جانشین ایسیلدور که در سفر بازگشت به آرنور پدرش را همراهی می‌کرد و در مصیبت دشت‌های گلادن کشته شد. او که می‌بایست پس از ایسیلدور شاه می‌شد و به نقل از کسانی که او را می‌شناختند در توان، خرد و اقتدار متواضعانه از بهترین‌ها بود؛ خوبروترینِ ترکه‌های الندیل و شبیه‌ترین به جدش.

ادامه مطلب »

الندور (یکی مانده به آخرین پادشاه آرنور)

پسر والاندور، کسی که فرمانروایی آرنور را از پدرش به ارث برد و به مدت صد و بیست و پنج سال بر آرنور حکومت کرد. شاید به خاطر بزرگترین پسر ایسیلدور که الندور نام داشت، این نام بر او نهاده شده بود. پس از او پسرش ائارندور به حکومت رسید. کسی که آخرین پادشاه آرنور به حساب می‌آمد.

ادامه مطلب »

الندیل‌میر (جواهر سلطنتی آرنور)

نماد سلطنتی در میان پادشاهان آرنور و نوادگان آنها: جواهری سفید و درخشان که در میان یک سربند نقره‌ای تعبیه شده بود. ایسیلدور اولین الندیل‌میر را در مصیبت دشت‌‌‌های گلادن گم کرد. ولی الندیل‌میر دیگری ساخته شد و توسط نوادگان ایسیلدور تا زمان آراگورن و حتی فراسوی آن نیز مورد استفاده قرار گرفت.

ادامه مطلب »

الندیلی (یاوران الف)

به معنای یاوران الف؛ به گروهی از نومه‌‌‌نوری‌‌‌ها اطلاق می‌شود که با سیاست‌‌‌های مردان پادشاه مخالفت کرده و از نومه‌‌‌نور خواستند که رابطۀ دوستی خود با الدار را حفظ کند.

ادامه مطلب »

سنگ الندیل (سنگ بینای تپه‌‌‌های برج)

یکی از هفت پلان تیری که توسط الندیل به سرزمین میانه آورده شد. این سنگ در برج الوستیریون و در میان تپه‌‌‌های برج کار گذاشته شده بود. برخلاف شش سنگ دیگر، کسی نمی‌توانست از سنگ الندیل برای برقراری ارتباط با شش سنگ دیگر و یا مشاهدۀ رویدادهای سرزمین میانه استفاده کند. در عوض به گونه‌‌‌ای تنظیم شده بود که به ...

ادامه مطلب »