آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه - فهرست الفبایی انگلیسی - B - نبرد میدان‌های په‌له‌نور (محاصره و دفاع میناس تی‌ریت)

نبرد میدان‌های په‌له‌نور (محاصره و دفاع میناس تی‌ریت)

درگیری نظامی اصلی جنگ حلقه، که در آن سائورون نیروهای قابل توجهی را برای شکست گوندوری‌ها اعزام کرد. هدف او تصرف میناس تی‌ریت، پایتخت مستحکم گوندور، و در نتیجه عملاً بدون رهبر باقی گذاشتن دشمنانش و خنثی کردن قوی‌ترین نیروهای نظامی آنها بود.

این نبرد نام خود را از میدان های په‌له‌نور گرفته است، مناطق شهری وسیعی که به سمت شرق میناس‌تیریت گستره داشتند. این مناطق توسط دیوار راماس اخور محافظت می‌شدند، اما در اوایل درگیری، این دیوار شکسته شد و نیروهای سائورون، تحت فرماندهی شاه جادوپیشه، په‌له‌نور را به اشغال در آوردند. بنابراین در حلقۀ راماس اخور بود که نبرد در گرفت.

 

پیش‌درآمد نبرد:

در ۶ مارس سال ۳۰۱۹ دوران سوم، آراگورن هنوز در روهان بود. پس از شکست سارومان و عزیمت گندالف و پی‌پین به سمت میناس تی‌ریت، او جرئت کرد به سنگ اورتانک نگاه کند. آراگورن در مواجهه با اراده سائورون از طریق پلان‌تیر، خود را به عنوان وارث ایسیلدور آشکار ساخت و شمشیری را به ارباب تاریکی نشان داد که مدت‌ها پیش حلقه را از انگشت او بریده بود. گندالف بعداً حدس زد که این عمل بود که سائورون را به عمل واداشت و باعث شد که او حمله‌ای را که از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی شده بود بلافاصله به گوندور انجام دهد.

پیامد مهم اقدام آراگورن، منحرف کردن چشم سائورون از حامل حلقه و همراهش بود که در آن لحظه در حال سفر از طریق ایتیلین و به دنبال راهی برای ورود به سرزمین تاریک بودند. چهار روز بعد، فرودو و سام شاهد آغاز حمله بودند، زیرا شاه جادوپیشه ارتش خود را از میناس مورگول در جاده‌ای به سمت غرب به سمت گوندور و میناس تی‌ریت هدایت کرد.

در همین حین در میناس تی‌ریت، محاصرۀ پیش رو پیش بینی شده و مشعل‌های گوندور برای احضار کمک از روهان روشن شد. پادشاه تئودن شروع به جمع آوری سواران خود کرد تا به ندای گوندور پاسخ دهند، اما آراگورن و همراهانش مسیر دیگری را در پیش گرفتند. آنها از سر ناچاری به امید یافتن متحدان بیگانه برای جنگیدن در نبرد پیش رو، ، به مقصد مسیرهای مردگان، از روهیریم جدا شدند.

 

۱۰ مارس سال ۳۰۱۹ دوران سوم

در حالی که شاه جادوپیشه و ارتشش آمادۀ حرکت می‌شدند، سائورون غبار بزرگی را به آسمان فرستاد تا تاریکی فراگیر شود که اورک‌هایش بتوانند در سایۀ آن بجنگند. این تاریکی به این معنی بود که برای مردم میناس تی‌ریت، هیچ طلوعی در ۱۰ مارس وجود نداشت و باعث شد که این روز را به عنوان روز بدون طلوع بشناسند. در میناس تی‌ریت، کارگزار دنتور با گندالف، ایمراهیل و دیگر لردهایش مشورت کرد. گرچه در این زمان ارتش شاه جادوپیشه هنوز دور بود، نزگولی بالدار جلوتر از نیرو اعزام شدند. پنج نفر از آنها فارامیر را از موقعیت جلویش به عقب‌نشینی به میناس تی‌ریت وا داشتند و تنها مداخلۀ گندالف نزگول را راند و به فارامیر اجازه داد تا به سمت پدرش دنتور راه باز کند.

در همین حال ارتش دیگری از موردور، که از مورانون به راه افتاده بود، از شمال به گوندور نزدیک شد. این ارتش دوم به جزیره کایر آندروس حمله و آن را تصرف کرد و مدافعان آن را از بین برد و میناس تی‌ریت و په‌له‌نور را از شمال مورد تهدید قرار داد.

 

۱۱ مارس سال ۳۰۱۹ دوران سوم

در تاریکی که هنوز بر میناس تی‌ریت حاکم بود، شورای جنگ تشکیل شد. هدف دنتور این بود که مانع عبور نیروهای سائورون از آندوین شود و به همین منظور، در طی اقدامی خطرناک و نامطمئن، پسرش فارامیر را به اوسگیلیات بازگرداند تا گذرگاه‌ها را حفظ کند.

 

۱۲ مارس سال ۳۰۱۹ دوران سوم

در پناه تاریکی که از موردور  روان شده بود، شاه جادوپیشه به دفاع اسگیلیات حمله برد. نیروی او که تا آن زمان با پنهان کردن ناوهایش در میان خرابه‌های شهر شرقی، از آندوین عبور کرده بود، مدافعان را در غرب (که تعدادشان به نسبت ۱ به ۱۰ از ارتش موردور کمتر بود.) شکست داد. فارامیر افراد خود را از رودخانه به سمت استحکامات گذرگاه که از ورودی میدان‌های په‌له‌نور محافظت می‌کردند هدایت کرد.

 

۱۳ مارس سال ۳۰۱۹ دوران سوم

در اوایل صبح، ارتش شاه جادوپیشه موفق شد استحکامات گذرگاه را با آتش انفجاری نابود کند و مدافعان گوندوری خود را فراری دهد. نیروهای موردور اکنون راماس اخور، دیوار بیرونی په‌له‌نور را در دست داشتند و شروع به جلو بردن نیروهای خود از طریق شکاف کردند. از میان این نیروها، آنها حمله‌ای ناگهانی را به گوندوریان در حال عقب نشینی آغاز کردند، اما گندالف و ایمراهیل به کمک سربازان رفتند و با کمک آنها مجروحان به میناس تی‌ریت بازگردانده شدند. فارامیر که قسمت عقب سپاه را در عقب نشینی نگه داشته بود، مورد اصابت پیکانی قرار گرفت و به شدت مجروح شد.

با فرا رسیدن شب، از دیوارهای میناس تی‌ریت، مشعل‌ها و آتش‌های دشمن در سراسر میدان‌های په‌له‌نور دیده می‌شدند که در موقعیت خود قرار می‌گرفتند و برای محاصرۀ شهر آماده می‌شدند. در سراسر مزارع، سنگرهایی بریده و مملو از آتش شدند، در حالی که ابزار محاصره در موقعیت قرار می‌گرفتند.

صبح ۱۴ مارس، گرچه هنوز زیر طوفان موردور تاریک بود، اما نمایان ساخت که په‌له‌نور مملو از دشمنان و اردوگاه های آنها شده است. این جنگجویان خارج از برد مدافعان میناس تی‌ریت باقی مانده و برای محاصرۀ شهر آماده می‌شدند.

در این هنگام حمله به طور جدی آغاز شد و منجنیق‌های دشمن شروع به آتش علیه میناس تی‌ریت کردند. به جای تلاش برای شکستن دیوارهای عظیم شهر، آنها از بالای آن دیوارها و به پایین ترین سطح آن را هدف قرار دادند. پرتابه‌هایی که پرتاب می‌کردند هنگام فرود آتش می‌گرفتند و گوندوری‌ها برای مبارزه با آتش‌هایی که پشت دیوارهایشان فوران می‌کرد تحت فشار قرار گرفتند. علاوه بر این شلیک آتش زا، منجنیق‌های دیگر سرهای داغ‌زدۀ سربازان شکست خورده گوندور را پرتاب نی‌کردند تا بر سر مدافعان شهر ببارند. در همین حال، نزگول بالدار در آسمان چرخید و ناامیدی بیشتری را با فریادهای مخوف خود به ارمغان آورد.

در حالی که قسمت پایین‌تر شهر این حمله را متحمل می‌شد، دنه‌تور تمام امید خود را از دست داد و شروع به تدارک دیدن آتشی برای خود و پسر در حال مرگش فارامیر کرد. با کنار کشیدن کاگزار، فرماندهی دفاع میناس تی‌ریت در کنار شاهزاده ایمراهیل دول امروت به عهده گندالف افتاد.

با نزدیک شدن به شب، طبقۀ اول شهر در حال سوختن بود و نیروی حتی بیشتر از دشمن از آندوین گذشت و شروع به بالا بردن برج های محاصره خود کرد. در اعماق شب، ارتش سائورون حمله خود را به دیوارهای میناس تی‌ریت آغاز کرد.

 

۱۵ مارس سال ۳۰۱۹ عصر سوم

در تاریکی بعد از نیمه شب، منجنیق‌های محاصره و موماکیل به دیوارهای میناس تی‌ریت نزدیک شدند و آخرین روز نبرد با بالا آورده شدن دژکوب عظیمی به نام گروند توسط ارتش‌های سائورون آغاز شد. به وسیلۀ آن و به کمک جادوی لرد نزگول دروازۀ بزرگ میناس تی‌ریت شکسته شد. لرد نزگول از دروازه شکسته به داخل شهر تاخت و وحشتی که پیشاپیش خود می‌پراکند باعث گریختن مدافعان شد، آن چنان که در نهایت تنها گندالف باقی ماند تا در برابر او بایستد.

همچنانکه این وقایع درحال رخ دادن بودند، دنه‌تور کارگزار با ناامیدی و استیصال کامل به خیابان سایلنت رفت و آتشی آماده کرد تا خود و پسرش فارامیر را در آن بسوزاند. پره‌گرین توک که متوجه شد فارامیر (چنانکه پدرش تصور می‌کرد) نمرده است در جست و جوی گندالف از شهر گریخت. با سپیده دم، طلوع خورشید نشان داد که طوفان تاریک موردور شروع به زدوده شدن کرده است و صدای شیپور، آمدن روهیریم به کمک گوندور را مژده داد. بنابراین رویارویی بین گندالف و لرد نزگول صورت نگرفت. روح حلقه به تاخت ر فت تا ارتش خود را در برابر تهدید جدید فرماندهی کند، در حالی که گندالف برای نجات فارامیر از دست پدرش به سمت شهر بالا رفت.

پس از ورود ناگهانی‌شان به نبرد، روهیریم توانستند بخش زیادی از قسمت شمالی میدان را تصاحب کنند، اما ارتش بزرگتر هارادریم همچنان جنوب را در اختیار داشت. تئودن سواران خود را برای یک حمله فرماندهی کرد و نیروی هاراد را شکست و فرمانده آنها را شکست داد. اسب تئودن، یال‌برفی توسط یک پیکان از پا درآمد و روی سوارش افتاد و شاه جادوپیشه از آسمان فرود آمد تا کار پادشاه روهان را تمام کند. اگرچه پیش‌بینی شده بود که شاه جادوپیشه هرگز توسط هیچ مردی کشته نخواهد شد، اما سرانجام به ضرب شمشیر یک هابیت و یک شیلدمیدن: مریادوک برندی‌باک و ائووین از روهان از پای درآمد، اگرچه هر دوی این افراد در این برخورد صدمه دیدند و از حال رفتند.

با مرگ تئودن، ائومر فرماندهی نیروهای روهان را بر عهده گرفت. در محل شکست شاه جادوپیشه، او متوجه شد که خواهرش ائووین ظاهراً بی‌جان روی زمین افتاده و حالتی شوم بر او فرود آمد. در همین حین نبرد در اطراف او ادامه داشت: از میناس تی‌ریت، ایمراهیل یورشی را برای پیوستن به ارتش ائومر فرماندهی می‌کرد، در حالی که نیروی جدیدی از دشمنان از رودخانه وارد میدان می‌شدند.

در این زمان، نبرد در دو جبهه در جریان بود: در جنوب میناس تی‌ریت، سربازان آن در برابر دیوارهای شهر با دشمن می جنگیدند، در حالی که نیروی ائومر بسیار دورتر در شرق در میدان بود. ایمراهیل سربازان خود را برای پیوستن به روهیریم فرماندهی می‌کرد. مردان روهان به سوی خطوط هارادریم هجوم برنده بودند، اما داشتند با شکست مواجه می‌شدند: اسب های آنها جرئت نزدیک شدن به موماکیل بزرگ را نداشتند، و گروه‌های جدید ایسترلینگ‌ها، واریاگ‌ها و هارادریم نیروهایی را که علیه آنها قرار گرفته بودند تقویت می‌کردند. این دشمنان جدید قسمت عقبی ارتش روهیریم را پوشش دادند و ائومر و مردانش را در محاصره دشمن گذاشتند.

 

پایان نبرد

با هجوم دشمنان جدید به میدان، مدافعان میناس تی‌ریت محاصره شدند و به سختی تحت فشار قرار گرفتند، و در همان حال که آنها در موضعی ناامیدانه می جنگیدند، کشتی‌های دزدان دریایی در آندوین پدیدار شدند که ظاهراً متحدان بیشتری از سائورون را وارد میدان می‌کردند. با این حال، زمانی که پرچم کشتی‌ها گشوده شد، درخت سفید روی زمینۀ مشکی، پرچم سلطنتی باستانی گوندور نمایان گشت. این کشتی‌ها توسط آراگورن با کمک مردگان تسخیر شده بودند، و اکنون لشکر او از دونه‌داین شمالی و گوندوریان به کمک مدافعان شهر آمدند.

موج نبرد اکنون به نفع مدافعان برگشته بود، اما مبارزه هنوز به پایان نرسیده بود. ایمراهیل شوالیه‌های قوی خود را به سمت شرق در سراسر میدان هدایت کرد و مهاجمان را مجبور کرد به سمت رودخانه عقب‌نشینی کنند، در حالی که ائومر و روهیریم او به سمت جنوب حرکت می‌کردند و دشمن را به سمت اسکله هل می‌دادند. از آنجا، آراگورن و ارتشش به سمت شمال جنگیدند، تا اینکه دو فرمانده در میانۀ نبرد به هم رسیدند. با غروب آفتاب، میدان‌های په‌له‌نور خالی از دشمنان بودند: بیشتر آنها تا آخر جنگیدند و در میدان کشته شدند، اگرچه برخی از آنها در تلاش برای فرار از طریق رودخانۀ بزرگ غرق شدند.

 

پس از نبرد

بدین ترتیب محاصرۀ بزرگ میناس تی‌ریت شکسته شد و دشمن شکست خورد. مردگان را در تپه‌های بزرگ در دشت، نزدیک رودخانۀ بزرگ دفن کردند، اما هیولای غول‌پیکری که شاه جادوپیشه سوار آن شده بود، سوزانده شد و زخم تیره‌ای در مزرعه به‌جای گذاشت که تا مدت‌ها بعد باقی ماند.

میناس تی‌ریت استحکامات برجسته‌ای بود که از گذرگاه موردور از آندوین به غرب محافظت می کرد. اگر نیروهای سائورون شهر را تصرف کرده بودند، راه برای ارباب تاریکی باز می‌شد تا ارتش خود را به سمت غرب در سراسر سرزمین میانه بفرستد، بنابراین دفاع موفقیت آمیز آن مطمئناً مانعی برای نقشه‌های تهاجم‌های او بود. با این وجود، سائورون همچنان نیروهای زیادی را ذخیره نگه داشته بود، و بدون شک مدتی بعد برای بار دوم میناس تی‌ریت را مورد محاصره قرار می‌داد، این بار اما بدون امکان سر رسیدن نیرویی دیگر برای کمک به دفاع از آن.

اگر اینها نقشه های سائورون بود، هرگز به نتیجه نمی‌رسید. فرماندهان غرب که موفق به نگه داشتن شهر شده بودند، توانستند ارتشی را تشکیل دهند و برای حمله به دروازۀ سیاه موردور لشکرکشی کنند. این حیله از نظر نظامی محکوم به شکست بود: شکست آنها کاملاً اجتناب ناپذیر بود و خروج آنها میناس‌تی‌ریت را عملاً بی‌دفاع می‌گذاشت. سائورون نفهمید که این لشکرکشی برای پرت کردن حواس او بود، و خیلی دیر متوجه شد که در حالی که ارتشش با گوندوری ها در مورانون می جنگیدند، حلقه حاکم او به نقطه نابودی رسیده بود. بنابراین پیروزی در میدان های په‌له‌نور مستقیماً به پایان حلقه و سقوط باراد-دور منجر شد.

یادداشت‌ها:

اندکی سردرگمی در مورد اینکه دقیقاً چه چیزی باعث زخم فارامیر شده است وجود دارد. در توصیف اولیۀ این حادثه، پرتابه به عنوان یک پیکان (دارت) توصیف شده است، اما بعداً آراگورن اینطور قضاوت می‌کند که زخم ناشی از یک تیر جنوبی بوده است. دارت و تیر سلاح‌های بسیار مشابهی هستند، اما با یکدیگر یکسان نیستند (در واقع انواع مختلفی از «دارت» وجود دارد، اما این کلمه معمولاً به نیزه‌ای کوتاه پرتاب شده با پرهایی مانند تیر اشاره دارد). از آنجایی که این راوی است که اسلحه را دارت می‌نامد، در حالی که آراگورن به اعتراف خودش فقط حدس می‌زند که اسلحه تیر بوده باشد، به نظر محتمل‌تر می‌رسد که فارامیر مورد اصابت دارت قرار گرفته باشد تا تیر.

درباره الوه

x

شاید بپسندید

«ارثیه‌ی فرودو» اثر دوناتو هیانکولا

برندگان جایزه انجمن تالکین ۲۰۲۴ اعلام شدند

جایزه انجمن تالکین که چندین سال است با هدف شناسایی آثار برتر خلق شده در ...