ترانهای که توسط نگارندهای نامشخص تصنیف شده و داستان پدیدار شدن خورشید و ماه را از آخرین گل و میوه دو درخت والینور بیان میکند.[۱] جز صرف بودن نارسیلیون، هیچ یادداشتی از آن باقی نمانده و بنابراین نمیتوان از مضمون آن اطمینان داشت اما به نظر میرسد که حداقل، ترتیب روشناییهای جدیدی را که والار پدیدا ساختند و نیز وظایفی را که به آریان مایا و تیلیون سپردند شرح دهد.
این که کنایههای تالکین به امور تاریخی در اصل به اشعار یا داستانهای واقعی برگردد که خود وی نوشت امری معمول است. ولی ظاهراً در مورد نارسیلیون مصداق ندارد. در کتاب چهارم تاریخ سرزمین میانه، کریستوفر تالکین بیان میکند که: «اگر «ترانهی خورشید و ماه» هرگز در کار بوده است…ناپدید گشته است.»
[۱] آلدودنیه، سوگواری برای دو درخت، مشخصاً اثری مربوط به حکایت نارسیلیون بوده است چنانچه از تاریکی سخن میراند که به خلقت خورشید و ماه منتهی گشت. سرود سوگواری برای دو درخت را به الهمیره از وانیار نسبت میدهند، بنابراین به نظر محتمل میرسد که خود او ترانهی خورشید و ماه را به عنوان دنبالهی داستان حماسی مشابهی تصنیف کرده باشد. خالق نارسیلیون هیچگاه توسط تالکین نامیده نشد بنابراین هویت نویسندهی واقعی آن در قلمروی حدس و گمان باقی خواهد ماند.