موجودات خزندهی قدرتمندی که در شمار هراسناکترین خدمتکاران خداوندگار تاریکی بودند. هیچ داستانی از خاستگاه اژدهایان سخن نمیگوید؛ اولین اژدهایی که دیده شد، گلائرونگ، پدر اژدهایان بود که در میانهی دوران نخست، از آنگباند خارج شد. پس از گلائرونگ، اژدهایان بسیاری تا سه دورهی بعد، در میان الفها و انسانها وحشت برانگیختند.
آنکالاگون سیاه : بزرگترین اژدهای پرنده که در آخرین دفاع آنگباند در جریان جنگ خشم، در پایان دورهی نخست شرکت داشت. پس از نبردی طولانی و وحشتناک در هوا، آنکالاگون به دست ئارندیل کشته شد و سقوطش، کوهستان تانگورودیم را از بین برد.
گلائرونگ طلایی: اولین اژدهایی که دیده شد و در بیشتر دورهی اول، بلهریاند را تمام و کمال غارت کرد. در داگور براگولاخ و نیرنائت آرنوئدیاد جنگید و بعدها، شکست نیروهای نارگوتروند را رقم زد.. از شمال گذشت تا به آدمیان برهتیل حمله کند که توسط تورین تورامبار غافلگیر شده و کشته شد.
اسکاتای ثعبان: در دورهی سوم، زمینهای بایر شمال سرزمین میانه به حضور اژدهایان به ویژه نوعی که به نام سرد-دم معروف بود، آلوده شد. اسکاتا یکی از آنان بود. هیولایی که طلای دورفهایی را که در کوهستان خاکستری زندگی میکردند به غارت برد ولی توسط فرم، از ائوتئود کشته شد.
اسماگ طلایی: یکی دیگر از اژدهایان زمینهای بایر شمالی، اسماگ بود که با شهرت تمام، در سال ۲۷۷۰ دورهی سوم در ارهبور فرود آمد و دورفها را به بیابان راند. پس از غارت تنها کوه، اژدها بیش از صد و هفتاد سال همانجا ماند. وقتی تورین سپربلوط، برگشت تا بر پادشاهی پدربزرگش ادعا کند، زنجیرهی وقایعی که رخ داد به هدف قرار گرفتن اسماگ و کشته شدنش به دست بارد کماندار از ازگاروت منجر شد.
اژدهایان هوشمند بودند و توانایی صحبت داشتند و بسیاری از ایشان میتوانستند طلسم اژدهاوش را جاری کنند. طلسمی که گیجی و حیرت برای هر کسی که به چشمان اژدها خیره شود به ارمغان میآورد.
در پایان دورهی سوم، اژدهایان نابود نشده بودند؛ میگویند برخی تا زمان ما ماندهاند ولی کرمها ی بزرگ روزگار پیشین دیگر وجود ندارند.