«بانوی زیبای من، دختر رودخانه خانم، باریک مثل ترکۀ بید، زلالتر از آب»
یاران حلقه، کتاب اول، فصل ششم، جنگل قدیمی
موجودی مرموز – احتمالاً شبحی از جنس آب – که با رودخانۀ ویتیویندل جنگل قدیمی مرتبط است. او مادر گلدبری است، و به همین دلیل به گلدبری دختر رودخانه میگویند.
ما در منظومۀ ماجراهای تام بامبادیل چیزهای بیشتری در مورد بانوی رودخانه میفهمیم. او تا زمانی که بامبادیل دخترش را به همسری گرفت با دخترش در برکهای عمیق در زیر ویتیویندل زندگی میکرد. او از این که در کنج خود تنها رها شده بود غمگین گشت – یکی از آخرین خطهای این منظومه از سوگ او در از دست دادن دخترش گلدبری میگوید.