خدمتگزاری از خاندان هادور. در دوران جوانیاش، در زمان حکمرانی هادور لوریندول، گفته شده است که در سرزمینهای بلریاند سفر کرده است و به خوبی با جادهها و گذرگاهها آشنا بوده است. به همین دلیل، در دوران کهن سالیش، توسط مورون انتخاب گشت تا به عنوان یکی از دو رهنما به همراه پسرش تورین به دوریات سفر کنند. آنها در این مأموریت موفق شدند، و تورین به کاخ تینگول برده شد، اما بر گریتنیر برخلاف یار دیگرش گترون، هیچگاه میهنش در سرزمینهای شمالی را دگربار ندید. او بیمار گشت و پیش از آنکه موفق به سفر بازگشت شود فوت کرد.
یادداشتها:
ما هیچ تاریخچۀ دقیقی از گریتنیر نداریم، اما میدانیم که در زمان زندگانی هادور او جوان بوده است (هادور در سال ۴۵۵ دوران اول و در هنگام داگور براگولاخ از پای درآمد)، و کهنسال هنگامی که به همراه تورین در سال ۴۷۳ دوران اول به جنوب فرستاده شد. این تواریخ پیشنهاد میکنند که او (بهطور بسیار تخمینی) متولد سال ۴۰۰ دوران اول بوده باشد. تاریخ مرگ او نیز همچنین کمی مورد شک است: ما فقط میدانیم که او پس از رسیدن به منهگروت در سال ۴۷۳، برای مدتی در آنجا باقی ماند (قصههای ناتمام، بخش اول، فصل دوم). اینکه «برای مدتی» دلالت بر چند هفته یا اینکه چند سال داشته باشد نامشخص است، اما اگر گریتنیر در سال ۴۷۳ دوران اول نمرده باشد، پس از آن هم به مدت زیادی زندگی نکرده است.
نام گریتنیر توضیح داده نشده است، اما بسیار محتمل است با کلمۀ انگلیسی کهن grið که به معنای «امنیت» و «حفاظت» است مربوط باشد، به ویژه در خصوص یک ملازم. اگر گریتنیر به معنای «کسی که امنیت را میجوید» باشد، کاملاً با مأموریتی که داشته منطبق است.