زمانی که در دوران دوم سایه بر سبز بیشه بزرگ حاکم شد، الفهای سیلوان جنگل به شمال عقب نشینی کردند. در نزدیکی حاشیه شمال شرقی جنگل، در مدخل رودخانۀ جنگل، تراندویل قلعهای زیرزمینی برای خود و مردمانش ساخت. او در ساخت این تالار از تالارهای تینگول در منهگروت در دوریات در دوران اول الهام گرفته بود و به مانند تینگول او از مهارت دورفها در ساختاش استفاده کرد، هر چند تالار شاه الف-ها در سیاهبیشه، شکوه و جلالی بسیار کمتر از آن تالارهای باستانی داشت.
تالار تراندویل خانۀ همۀ مردمانش نبود، که بیشتر وقت خود را در جنگلهای باز صرف میکردند، اما آنها به عنوان یک کاخ، خزانهداری و دژ مستحکم از آن استفاده میکردند. آنها در درون یک غار در سواحل رودخانۀ جنگل، که ورودی هایش توسط دروازۀ جادویی سنگی محافظت میشد، ساخته شده بودند. در پلکانهای مارپیچ آن راهروها و تالارهایی شامل تالار سلطنتی تراندویل وجود داشت. همانند منهگروتِ تینگول، سقف تالار سلطنتی با ستونهایی تراشیده شده از صخره پوشیده شده بود.
در عمق تالارها، سیاهچالۀ شاه الفها قرار داشت که تورین و شرکا که در حال تلاش برای رسیدن به اره-بور بودند برای مدتی در آنجا نگاه داشته شدند. این دورفها به کمک بیلبو بگینز که با استفاده از حلقه نامرئی باقی مانده بود، فراری داده شدند. در زیر تالار، جریان آبی از رودخانۀ جنگلی میگذشت که برای تجارت با مردان دریاچه لانگ استفاده میشد. دورفها با کمک یک دریچه که آنها را به سمت آن جریان آب هدایت میکرد توانستند فرار کنند. هفتاد و شش سال بعد، همین سیاهچاله برای زندانی نگاه داشتن گولوم استفاده شد، که در نهایت او نیز موفق به فرار شد.
نکات:
۱) الفهای سیلوان در اصل در قسمتهای جنوبی جنگل زندگی میکردند اما بعداً به سمت شمال شرق جابجا شدند. دلیل این خروج و بنابراین تاریخ تأسیس این تالارها کمی نامشخص است. دقیقترین گزارش نشان میدهد که آنها در طول دوران سوم در پاسخ به آمدن نکرومانسر (جادوپیشه) مهاجرت کردند، بنابراین تالارها احتمالاً در نیمۀ دوم دوران سوم ساخته شده است. هر چند یک گزارش متفاوت نشان می-دهد که پدر تراندویل، اوروفر، خیلی قبلتر از آن در دوران دوم، در پاسخ به قدرت رو به رشد خزد-دوم مسئول جابجایی آنها بوده است.
۲) جغرافیای تالار شاه الفها تا حدودی تأمل برانگیز است چون تنها نقشهای که جزئیات آن را نشان می-دهد و به این مکان اشاره میکند (در مقیاس کوچکتر در ضمایم هابیت) ظاهراً این تالارها را در جزیرهای بین دو بازو از رودخانۀ جنگل نشان می دهد.
این به ما سرنخی برای موقعیت مسیر الفی در جنگل میدهد که از جنوب به رودخانه نزدیک میشود. به نظر میرسد معقول است فرض کنیم که مسیر به درهای تالار ختم میشود، به طوری که آنها باید با مسیری که با گذشتن از پل به دروازه ختم میشود، در ساحل شمالی شاخه جنوب رودخانه واقع شده باشند.
از سوی دیگر، در شمال، شاخهای از رودخانه است که احتمالا در زیر تالار قرار دارد که دورفها با استفاده از آن به فرار دست زدند. برایناساس این رود باید قبل از اینکه به مسیر اصلی رودخانۀ جنگل پیوندد و به سمت شرق به سوی دریاچۀ لانگ حرکت کند، در بعضی از نقاط مسیرش از زیر زمین تالارهای شاه الفها عبور کرده باشد.