آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - کتابخانه - یادداشت‌ها - ۱۰ شخصیت انیمه‌ای که به شخصیت‌های دنیای تالکین شباهت دارند

۱۰ شخصیت انیمه‌ای که به شخصیت‌های دنیای تالکین شباهت دارند

10 شخصیت انیمه‌ای که به شخصیت ها دنیای تالکین شباهت دارند

انیمه یک سبک از طراحی با دست و پویانمایی رایانه‌ای است که خاستگاه آن ژاپن بوده‌است که معمولاً بر مبنای مانگا یا مانهوا ساخته می‌شود. انیمه‌های بسیاری در ژانرهای متفاوت وجود داردند و در هر انیمه‌‌ای نیز شخصیت‌های متفاوتی وجود دارند. گه گاهی می‌توانیم ببینیم که شخصیت های انیمه‌ای وجود دارند از لحاظ اخلاقی یا ظاهری به شخصیت های در دیگر مجموعه‌های فانتزی شباهت دارند.

از این رو امروز می‌خواهم ۱۰ شخصیت انیمه‌ای که به ۱۰ شخصیت از دنیای تالکین شباهت دارند را به شما معرفی کنم. (خطر اسپویل)

امیدوارم از این مقاله لذت ببرید. – علی مهرنگ

۱- ریومن سوکونا و مورگوت بائوگلیر

ریومن سوکونا و مورگوت بائوگلیر

ریومن سوکونا که اغلب تنها با عنوان سوکونا شناخته می‌شود، یک روح نفرین‌شده بسیار قدرتمند و یکی از آنتاگونیست‌های اصلی مجموعه جوجوتسو کایسن است. سوکونا، طبق افسانه‌ها به عنوان پادشاه نفرین‌ها شناخته می‌شود. او در دوران نخست جادوگری یعنی ۱۰۰۰ سال پیش یک شیطان بود (گرچه در حقیقت یک جادوگر انسان بود) که در آن زمان جادوگران همه توانشان را برای شکست دادن او گذاشتند.

در واقع اخلاقیات سوکونا به بسیار شبیه اخلاقیات ملکور است. آنان افرادی خودخواه، خونسرد و بی اخلاق هستند و از طرفی نیز بسیار باهوش و حیله‌گر هستند. به دلیل قدرت بی حد و حصر خود، به ندرت به عواقب اقدامات خود اهمیت می‌دهند و در واقع از آزار و اذیت دیگران است می‌برند.

این دو شخصیت از قدرت عظیم خود آگاه و نسبت به آن کاملا مغرور هستند. آنها دیگران را از خود پست تر می‌شمارند و آنها را مورد تمسخر و توهین قرار می‌دهند. سوکونا و ملکور از نابود کردن ساخته های دیگران لذت می‌برند و شاید در حقیقت بتوان گفت چیزی جز نابودی نمی‌خواهند.

۲- اوچیها ساسکه و تورین تورامبار

اوچیها ساسکه و تورین تورامبار

اوچیها ساسوکه یکی از شخصیت‌های اصلی مجموعه ناروتو است که در ابتدا به عنوان یک قهرمان معرفی شد اما بعدها به یک یاغی بدل گشت. او یک نینجا و از اعضای تیم هفت از کونوها بود که پس از ترک دهکده به یک نینجای فراری بدل گشت.

ساسکه و تورین شباهت های بسیاری دارند نه تنها از لحاظ اخلاقی بلکه زندگی آنها نیز بسیار شبیه به یک دیگر است. در کودکی خانواده خود را از دست دادند و به افرادی گوشه گیر تبدیل گشتند. هردو به دنبال انتقام بودند و همچین داری نفرینی خانوادگی بودند که بر رو تصمیمات ایشان تاثیر می‌گذاشت.

ساسکه مانند تورین فردی منزوی، عصبی و کینه‌ای بود. هر دو به هنگام عصبانیت کنترل خود را از دست می‌دادند و به دوست یا دشمن خود آسیب می‌رساندند و یا آنان را به قتل می‌رساندند. اگرچه اخلاقیات این دو شخصیت به یک دیگر شباهت دارد اما در نهایت پایان راه آن دو بسیار متفاوت است.

۳- کامادو تانجیرو و فین‌رود فلاگوند

کامادو تانجیرو و فینرود فلاگوند

کامادو تانجیرو شخصیت اصلی انیمه و مانگای شیطان کش: کیمتسو نو یایبا است. او عضو دسته شیطان کش و هدفش برای پیوستن به این این گروه بازیابی فرم انسانی خواهرش است که تبدیل به یک شیطان شده است. قبل از این که او تبدیل به یک شیطان‌کش شود، خانواده‌ی او توسط پادشاه شیاطین یعنی کیبوتسوجی موزان قتل عام شد و خواهر کوچکش تبدیل به یک شیطان شد.

این دو شخصیت بی‌شک از شریف‌ترین شخصیت های دنیای فانتزی هستند. تعهد‌، مسئولیت ‌پذیری، شجاعت و عشق بی‌حد به خانواده از مشخصه های تانجیرو و فینرود هستند که بار ها در آن ها را مشاهده کرده‌ایم. فینرود با وجود غیر ممکن بود خواسته برت نسبت به ابراز دلسوزی کرد و با تمام وجود به او کمک کرد تا آنجا جان خویش را از دست داد یا تانجیرو که بار ها برای کمک به دیگران آسیب دیده و تا پای مرگ پیش رفته است.

مهربان و دلسوزی از دیگر خصلت های آن دو است. درحقیقت می‌توان گفت آنها مهربان ترین شخصیت های دنیای خویش هستند. فینرود به انسان های سرگردان کمک رساند و نسبت به آنها دلسوز و مهربان بود و تانجیرو که نسبت به دیگران همیشه مهربان بوده و حتی برای شیاطین نیز دل می‌سوزاند.

۴- میکائلا هیاکویا و به‌لگ کوتالیون

میکائلا هیاکویا و به‌لگ کوتالیون

میکائلا هایاکویا که اغلب با نام میکا خوانده می‌شود یکی از شخصیت اصلی انیمه اسرافیل پایانی است. او در کودکی به همراه در یتیم خانه زندگی می‌کرد. به خاطر شیوع ویروسی مرموز، تمام انسان های بالای سیزده سال می میرند! حالا فرصت طلایی خون آشام هاست تا از ابهامات بیرون آمده و بر انسان های باقی مانده، یا همان بچه های زیر سیزده سال، حکومت کنند. چهارسال به همین منوال می گذرد تااینکه یوئیچیرو و میکائلا، با چند بچه دیگر، تصمیم به فرار می‌گیرند اما همه بجز یوئیچیرو و میکائلا کشته می‌شوند.

می‌توان گفت این دو شخصیت از جهاتی شبیه به یکدیگر و جهاتی نیز به بی‌شباهت به یکدیگر هستند. میکا در سخت ترین شرایط نیز فردی سرزنده و مهربان بود. او فردی خوش‌اخلاق و مسئولیت پذیر بود که همیشه سعی می‌کرد از دوستان و خانواده‌اش محافظت کند، صفاتی که به‌لگ هم آنها را دارا بود. از رو بسیار شبیه به یکدیگر هستند اما میکا پس از کشته شدن خانواده‌اش تبدیل به فردی گوشه‌گیر و منزوی گشت که در این مورد بی‌شباهت به به‌لگ است.

اما بزرگترین شباهت این دو شخصیت احساسات آنها نسبت به دوستان خود است. آن دو همیشه به دوستان خود وفادار بودند و در سخت ترین شرایط در کنار آنها ایستادن و همیشه به وقت نیاز کمک حال دوستان خود بودن و هردو نیز در این راه جان خود را از کف دادن اگرچه میکا به گونه‌ای نجات یافت ولی همین موضوع باعث تنفر او از خود گشت، زیرا او مرگ را به خون‌آشام بودن ترجیح می‌داد.

۵- میکاسا آکرمن و ائووین

میکاسا آکرمن و ائووین

میکاسا آکرمن یکی از دو قهرمان جانبی مجموعه حمله به تایتان است. بعد از این که پدر و مادر خونی او توسط راهزنان به قتل رسیدند، میکاسا توسط ارن نجات پیدا کرد. او پس از این ماجرا به مدت یک سال با ارن و والدینش زندگی کرد تا این که تایتان‌ها با رخنه به دیوار ماریا به شهر حمله کردند. اگرچه میکاسا فقط خواستار یک زندگی صلح‌آمیز در کنار ارن بود، اما او تصمیم گرفت تا به دنبال ارن وارد نیروی نظامی شود. او در لشکر دانشکده افسری ۱۰۴ام به بهترین فرد کلاس خود تبدیل شد و بعدها برای حفاظت از ارن به واحد شناسایی پیوست.

می‌شود گفت میکاسا و ائووین قوی‌ترین زنان دنیای خویش هستند. شجاعت، قدرت و پایداری از مشخصه های این دو شخصیت هستند. آنان مبارزانی زبردست و توانا هستند که با حریفانی قدرتمند دست و پنجه نرم کرده‌اند. از طرفی نسبت به دوستان و خانواده‌ی خود مهربان و دلسوز عمل می‌کند و برای حفاظت از آنان می‌کوشند.

اگرچه باید گفت میکاسا بسیار گوشه‌گیرتر و جدی‌تر از ائووین زیرا او دارای گذشته‌ای تلخ و تاریک است.

۶- یاگامی لایت و سارومان سفید

یاگامی لایت و سارومان سفید

یاگامی لایت شخصیت داستانی و شخصیت اصلی مجموعه مانگا و انیمه دفترچه مرگ است. یک نابغه جوان اما خسته است که یک دفترچه یادداشت فوق‌العاده با عنوان دفترچه مرگ را پیدا می‌کند، که توسط شینیگامی ریوک به دنیای انسان‌ها انداخته شده‌است. با استفاده از دفتر که به صاحب آن این امکان را می‌دهد کسی را به راحتی با دانستن اسم و چهره‌اش، بکشد، لایت به یک قاتل سریالی به نام کیرا به منظور ایجاد و حکومت یک آرمان‌شهری پاک از مجرمان به منظور خدای جدید تبدیل می‌شود.

سارومان و لایت شباهت های بیشماری دارند. آنها افرادی باهوش، حسابگر، مکار و حیله‌گر هستند. به راحتی دیگران را فریب می‌دهند و اعتماد آنان را به دست می‌آورند و از پشت به آنها خنجر می‌زنند. یاگامی لایت و سارومان حتی داری تایپ شخصیتی یکسان INTJ هستند.

اما مورد دیگر که این دو در آن به یکدیگر شباهت دارند اهداف و زندگی این دو است. در ابتدا هر دو قصد داشتند تاریکی و پلیدی را نابود کرده و دنیایی بهتر بسازند اما رفته رفته خود در این تاریکی و پلیدی غرق گشتند و به همان افرادی که قصد نابودی‌شان را داشتند بدل گشتند، و در نهایت با ناکامی و پشیمانی از این دنیا رفتند در حالی که هیچ کدام از آرزو هایشان محقق نگشته بود.

۷- اوتسوتسوکی هاگومورو و گندالف خاکستری

اوتسوتسوکی هاگومورو و گندالف خاکستری

اوتسوتسوکی هاگومورو که یکی از شخصیت‌های فرعی مجموعه ناروتو است. اوتسوتسوکی هاگومورو که توسط مردم زمین با نام دانای شش طریقت شناخته می‌شود، یک شخصیت خداگونه و افسانه‌ای بود که به خاطر پایه‌گذاری نینشو و خلق دنیای نینجا به عنوان جد شینوبی در نظر گرفته می‌شود.

عاقل، قدرتمند و متواضع قطعا بهترین کلمات برای توصیف این دو شخصیت هستند.  هاگومورو و گندالف در واقع شباهت‌های بسیاری به همدیگر دارند. هر دو افرادی بسیار خردمند و قدرتمند هستند اما با تواضع نسبت به دیگران رفتار می‌کنند. بسیاری آنها را افرادی ساده و معمولی می‌بینند و قدرت حقیقی آنها را نمی‌شناسند. صبر و بردباری از دیگر خصوصیات آنان است. آنها همیشه از روی خرد و بردباری تصمیم می‌گیرند و برای کمک به دیگران می‌کوشند. هاگومورو و گندالف برای نجات دنیای خود تلاش می‌کنند و در این راه دیگران را با خود همراه و آنان را رهبری می‌کنند. آنها حتی پس از مرگ هم برای نجات دنیا و کمک به دیگران باز می‌گردند.

بی‌شک این دو از بی‌نظیرترین شخصیت های جهان خویش هستند.

۸- کانکی کن و فرودو

کانکی کن و فرودو

کانکی کن شخصیت اصلی مجموعه توکیو غول است. در گذشته یک انسان بود و در دانشگاه کامی به فراگیری ادبیات ژاپنی می‌پرداخت. با این حال زندگی عادی او خیلی زود متحول شد و تبدیل به یک غول یک چشم شد. بعد از پیوستن به کافه آنتیک به عنوان یک پیشخدمت پاره وقت، او یاد گرفت که چطور مانند یک غول زندگی کند. افرادی مهربان و ساده که سعی می‌کردند زندگی خود را به آرامی بگذراندند اما درگیر اتفاق شدند که باعث تغییر زندگی آنان شد. کانکی به یک غول تبدیل شد، موجوداتی که از انسان‌ها تغذیه می‌کنند و فرودو مجبور شد حامل حلقه‌ی فرمانروای تاریکی باشد.

گرچه در ابتدا در تلاش بودند تا خود را با این شرایط جدید وفق دهند و تا حدودی نیز موفق بودن اما رفته رفته فشار وارد بر آنان افزایش یافت و از حد تحمل آن دو فراتر رفت. آن دو زیر این فشار های روحی و جسمی خرد شدند. فرودو و کانکی دچار احساس ضعف شدید گشتند و این احساس ضعف باعث دوری گزینی و انزوا این دو گشت. آنها از دوستان خود فاصله گرفتند و رفته رفته بیشتر در این انزوا فرو رفتند.

این فشار و انزوا باعث شد که این دو حتی تا مرز های فروپاشی هویت پیش روند، گرچه به لطف تلاش و کمک دوستان‌شان دوباره خود را باز یافتند و سعی کردند مجددا زندگی آرام برای خود بسازند گرچه آسیب ها جسمی و روحی آن دو هیچگاه به طور کامل درمان نگشت.

۹- اوچیها ایتاچی و مایدروس

اوچیها ایتاچی و مایدروس

اوچیها ایتاچی یک شخصیت خیالی در مجموعه مانگا و انیمه ناروتو است. ایتاچی برادر بزرگتر ساسکه و نینجایی با استعداد بود که توانست در سنین پایین وارد زمین نبرد بشود. ایتاچی مسئول قتل‌عام تمام خاندان و قبیله اوچیها است و فقط برادر خود ساسکه را زنده نگه داشت. بعد از این ماجرا ایتاچی کونوها را ترک کرده و عضو گروهی جنایتکار به نام آکاتسوکی شد.

این دو شخصیت داری شباهت های بسیاری هستند که در نگاه اول مشخص نیست. اگرچه سبک زندگی، تصمیمات و اهداف این دو شخصیت بسیار با یکدیگر متفاوت است اما برخی از خصوصیات اخلاقی و اقدامات آنان بسیار به یکدیگر شبیه است. ایتاچی و مایدروس افرادی باهوش و عاقل و از طرفی جنگجویان بزرگ نیز هستند، با این وجود ما بار ها شاهد شکست این دو هستیم که آنها نیز به دلیل اشتباهات شخصی یا تاثیرات سوگند بوده است.

یکی دیگر از شباهت های این دو تلاش های آنها برای جلوگیری از جنگ و قتل‌عام بوده است، اگرچه خود آغازگر قتل‌عام ها و جنگ‌ها‌ی بسیاری بوده‌اند. مایدروس و ایتاچی هر دو قاتل خویشان خود هستند و دستان‌شان آغشته به خون ایشان است، اگرچه اهداف ایتاچی بسیار متفاوت از اهداف مایدروس بود اما به هر حال او کشنده خویشاوندان خود می‌باشد.

در نهایت باید گفت با این وجود که این دو شخصیت به یکدیگر شباهت دارند اما تصمیمات و اهداف ایتاچی باعث شد که سبک زندگی او متفاوت از سبک زندگی مایدروس باشد اگرچه پایان آنها به یکدیگر شباهت داشت.

۱۰- گتو سوگورو و سائورون

گتو سوگورو و سائورون

گتو سوگورو از آنتاگونیست های مجموعه جوجوتسو کایسن و پیش‌ درآمد آن است. او یک جادوگر درجه ویژه است که در زمینه جمع‌آوری و کنترل ارواح نفرین‌شده تخصص دارد. گتو در گذشته در دانشکده فنی نفرین توکیو هم‌کلاسی گوجو ساتورو بود. او نفرت زیادی نسبت به غیر جادوگرها دارد به طوری که در یک شب باعث کشته شدن بیش از صد شهروند شد.

این دو شخصیت افرادی باهوش، زیرک، عاقل و حسابگر هستند. در ابتدا هر دو افرادی درستکار و صالح بودند اما تصمیمات و اهداف آنها موجب شد در تاریکی سقوط کرده و رفته رفته تبدیل به افرادی پلید و شیطانی گردند. سائورون و گتو در حقیقت همانند سوکونا یا ملکور به دنبال نابودی یا تباهی نیستند بلکه می‌خواهند دنیا را به دنیا ایده‌آل خود تبدیل کنند.

این دو بسیار زیرک هستند و می‌توانند با نقشه های حساب شده و زیرکانه خود را از هر مخمصه‌ای نجات دهند، اگرچه به هنگامه‌ی خشم و عصبانیت اندکی کنترل خود را از دست می‌دهند. درنهایت هر دو در حالی دنیا رفتند که هیچ یک از آرزو هایشان تحقق نیافتاده بودند و آرمان هایشان شکست خورده و نابود گردیده بودند.

درباره علی مهرنگ

گیل‌گالاد هستم، اواخر سال ۹۷ سایت آردا رو شناختم. معمولا دوست دارم توی میت‌لوند بشینم، چای بخورم و از گالادریل انتقاد کنم.

۵ دیدگاه

  1. گیل‌گالاد هستم، اواخر سال ۹۷ سایت آردا رو شناختم. معمولا دوست دارم توی میت‌لوند بشینم، چای بخورم و از گالادریل انتقاد کنم.

  2. ثمقخخخخخخخخخخخخخخخدخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

    عالی

  3. چقدر شخصیت های فیلم ارباب حلقه های پیترجکسون شبیه شخصیتهای کارتون ارباب حلقه هاست که (کاور مقاله هم هست)
    البته خود پیترجکسون هم اشاره کرده بود که از انیمیشن ارباب حلقه ها الهام گرفته بوده ولی شباهتشون خیلی جالبه..!

    • البته تصویر مربوطه ربطی به انیمیشن ارباب حلقه‌ها نداره. صرفا یه نقاشی هست با استایل استودیو جیبلی. چیزی که جکسون گفته بود برای انیمیشن رالف باکشی هست:
      https://arda.ir/lord-of-the-rings-anime/

      • عالی بود .
        من هم انیمه زیاد نگاه می کنم و هم رمان زیاد می خونم .
        اصلا نمی دونم چرا بعد از خوندن این مقاله این قدر خوشحالم .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*

x

شاید بپسندید

چرا سائورون پس سقوط نومه‌نور نتوانست مجددا کالبدی زیبا بر خود بگیرد؟

چرا سائورون پس سقوط نومه‌نور نتوانست مجددا کالبدی زیبا بر خود بگیرد؟

چرا سائورون پس از مرگش در سقوط نومه‌نور توانایی مجددا کالبد زیبا بر خود گرفتن ...