جنگهای دورهی نخست میان نولدور و متحدانش، یعنی سیندار و اداین، علیه نیروهای مورگوت در آنگباند. در میان این جنگها، پنج نبرد اصلی بود: نبرد نخست، داگور نویین گیلیات، داگور آگلاریب، داگور براگولاخ و نیرنائت آرنوئدیاد.
نبرد نخست: (۲۹ سال پیش از اولین طلوع خورشید) مورگوت پس از آن که به سرزمین میانه بازگشت برای تدارک حمله به مردم آن وقت تلف نکرد. کمتر از بیست سال پس از بازگشت، حملهی طاقتفرسایی را علیه سیندار و متحدانش آغاز کرد. در شرق، سیندار و الفهای اُسیریاند موفق شدند به بهایی گزاف و با کمک دورفهای کوهستان آبی ارتش ارکها از شکست دهند. ولی در غرب ارکها شکست نخوردند و نبرد با محاصرهی کیردان در بندرگاه فالاس خاتمه یافت. این زمان، دوریات در حصر کمربند گذرناپذیر ملیان بود و در مقابل حملههای آینده از آن محافظت میکردند.
داگور نویین گیلیات: (اندکی پس از نبرد نخست) اندکی پس از نرد نخست، فیانور و نولدور به سرزمین میانه بازگشتند و در سرزمین میتریم، میان بازوان کوهستان سایه اردو زدند. مورگوت که به پیروزی سریع امیدوار بود ارتشی را از شمال گسیل کرد و ارکهایی که کیردان را در محاصره داشتند برای حملهای به فیانور از سمت جنوب، بازگشتند. شمار ارکها بسیار برتر از الفها بود و نبرد ده روز به طول انجامید ولی در نهایت فیانور پیروز شد و ارتش ارکها را نابود کرد. نبرد مذکور در تاریکی پیش از طلوع ماه و خورشید درگرفت و به همین دلیل آن را داگور نویین گیلیات، یعنی نبرد زیر ستارگان میخوانند.
داگور آگلارب: (سال ۶۰ دورهی نخست) پس از آن که مورگوت در داگور نویین گیلیات شکست سختی خورد برای آمادگی در حملهی بعد به بلهریاند وقت صرف کرد. در سال شصتمی که از طلوع خورشید میگذشت دوباره از جانب شمال حمله آورد و ارتشهایش را برای تهاجم به دورتونیون از غرب و شرق اعزام کرد. نیروهای نولدور آماده بودند و هر دو ارتش عظیم ارکها به دست الفها از بین رفتند. نبرد مذکور را «نبرد افتخار» یا به زبان الفی، داگور آگلارب میخوانند و آغاز حصر آنگباند توسط نولدور نیز در همین زمان بود. با برقراری حصر، مورگوت تا چهار قرن دست به هیچ مبارزهی مهمی نزد.
داگور براگولاخ: (۴۵۵ تا ۴۵۶ دورهی نخست) مورگوت از قرون حصر برای آماده کردن تلافی عظیمی علیه دشمنانش بهره برد. شبی زمستانی، رودهای شعله از شمال روانه شد و ارتشهای عظیم ارکها به رهبری بالروگها و گلائرونگ اژدها محاصرهی نولدور را در هم کوبید. با شکست حصر آنگباند، نیروی الفها و اداین متفرق شد و شمار اندکی از دفاع آنها باقی ماند. نبرد را به دلیل آتشی که از آنگباند درگرفت داگور براگولاخ یا نبرد شعلهی ناگهانی میخوانند.
نیرنائت آرنوئدیاد: (۴۷۱ دورهی نخست) پس از فاجعهی داگور براگولاخ، الفها و اداین دوباره متحد شدند و ضدحملهای قاطعانه علیه آنگباند را تدارک دیدند. نیروهای فینگون از غرب و مائدروس از شرق برای انتقام براگولاخ به یکدیگر پیوستند. نقشههای آنها قرین به موفقیت بود ولی از بخت بد و خیانت، در نهایت حملهی ایشان به شکست انجامید و مورگوت پیروزی کوبندهای کسب کرد. به دلیل خسران سهمناک این نبرد، آن را نیرنائت آرنوئدیاد، نبرد اشکهای بیشمار میخوانند.
جنگ خشم (۵۴۵ تا ۵۸۷ دورهی نخست)
پس از نینائت، مقاومت برابر مورگوت به چند شهر و قلمروی پنهانی محدود بود و اینها نیز یکی پس از دیگری نابود شدند تا آنجا که تنها گروهی از پناهجویان باقی ماندند و به دهانهی سیریون، در منتهیالهیه جنوبی بلهریاند رانده شدند. ظاهراً کسی نمیتوانست جلوی نیروهای مورگوت را بگیرد ولی ارباب باقیماندهی الفها و آدمیان، ائارندیل، پسر تور، امیدی اندک داشت. به مدد قدرت سیلماریل، موفق شد از دریای بزرگ بگذرد و از خود والار درخواست کمک کند. والار درخواست او را پذیرفتند و نیروی عظیمی به سرزمین میانه ارسال کردند. ماحصل جنگ خشم که به آن نبرد بزرگ نیز میگویند فاجعهبار بود. زمین دریده شد و بیشتر بلهریاند از بین رفت. در نهایت، آنگباند ویران گشت و مورگوت را اسیر کرده و از دنیا بیرون بردند. بدین ترتیب نبردهای بلهریاند به انتها رسید و همراه با آن، اولین دورهی جهان خاتمه یافت و آخر کار خود بلهریاند نیز رقم خورد.
نکته:
میگویند که جنگها با اولین نبرد آغاز شد و میان مورگوت و الفهای بلهریاند بود پیش از آن که نولدور به سرزمین میانه بازگردد. در سیلماریلیون، هیچ تاریخی برای چنین واقعهای ذکر نشده ولی سالنامهی خاکستری میگوید که در والیان، در سال ۱۴۹۷، یعنی حدود سی سال پیش از طلوع ماه رخ داده است. سالنامهی خاکستری، جلد یازدهم تاریخ سرزمین میانه، جنگ گوهرها قرار دارد.