به گزارش ایبنا، کتاب سیلماریلیون اثر سترگ پروفسور تالکین با ترجمه آقای حسین ترکمن نژاد در دو جلد و در قطع پالتویی از طرف نشر غنچه منتشر شد. این ترجمه در عرض ۱۰ روز به چاپ دوم رسیده است. ترکمن نژاد آنطور که در پیشگفتار آورده، کوشیده است تا زبان فاخر «سیلماریلّیون» را در ترجمه بازتاب دهد. در صفحه ۱۱۰ جلد نخست کتاب میخوانیم: «فینوی، ایندیس زیبا را به عنوان همسر دوم خویش برگزید. وی از تبار وانیار و از خویشان شاهنشاه اینگوی بود؛ او گیسوانی زرین و قامتی بلند داشت و از هر نظر با میریل متفاوت بود. فینوی عمیقا او را دوست میداشت و دوباره شاد و سرخوش گشت؛ اما سایه میریل از سرای فینوی و دل او رخت بر نبست و نزد وی همواره فیانور از همه عزیزتر بود».
از ویژگیهای این ترجمه داشتن شجره نامه و فهرست اعلام هست، که نیمی از جلد دوم کتاب را به خود اختصاص میدهد.
سیلماریلّیون را انتشارات «غنچه» با شمارگان یکهزار جلد، در دو جلد، قطع پالتویی کوچک و به بهای ۲۴۰هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
پیش از این نیز کتاب سیلماریلیون توسط رضا علیزاده و مریم واثقی پناه به فارسی ترجمه شده بود.
این ترجمه به لحاظ ادبی بسیار غنی هست توصیه میشه ازدستش ندید
آقا چطور میتونم کتاب ها رو تحیه کنم کسى آدرس یا تلفن کتاب فروشى که این ها رو داشته باشه نداره؟ ممنون میشم اگه بدید
بعضی از کتاب رو می تونید از این سایت تهیه کنید.
http://www.iketab.کم
به شهر کتاب مراجعه کنید اغلب کتاب ها موجود هست.
حسین ترکمن نژاد هم دانشکدهای من بود. همکلاسیهاش بهش میگفتن استاد! خیلی زبان و ادبیاتش عجیب و غریب خوبه!
سلام
یه سوال داشتم دقبقا نمیدونستم کجای سایت باید مطرحش کنم .ببخشید اگه اشتباه اینجا مینویسم
تو قسمت دوم ارباب حلقه ها وقتی که فرودو تو اوزگیلیات جلوی سوارسیاه حلقه رو درمیآره و سم فرودو رو نجات میده سواره سیاه میفهمه که حلقه تو میناستریثه درسته؟پس چرا تو بازگشت پادشاه پیپین اون گوی رو وقتی که گاندولف خوابه برمیداره و سایرون بزور ازش سوال میکنه بعدش گاندولف میگه خوشبختانه پیپین هیچی درباره حلقه و فرودو به سایرون نگفته؟منظورم اینه که سواره سیاه حلقه و فرودو رو تو اوزگیلیات دید پس منظور گاندولف چی بود؟و اینکه چرا اصلا پیپین رو باخودش برد میناستریث.چون موقع رفتن مری به پیپین گفت اونا فکر میکنن حلقه پیشه تو هست و میان دنبالت؟ولی قبلش سوارسیاه فرودو رو تو اوزگیلیات دیده بود.درسته یا من اشتباه میکنم
مرسی
اول اینکه این مشکل فیلم هست که جای این دو واقعه رو تغییر داده. توی کتاب اول پیپین گوی رو برمیداره.
دوم اینکه مواجهه فرودو و نزگول به شکلی که توی فیلم داده شده توی کتاب وجود نداره.
سلام دوست عزیز
میدونی که سایرون وابسته به حلقس
بعدش که سوار سیاه فرودورو تو ازگیلیاد دید دنبالش گشت اما به سایرون چیزی نگفت
چون خیال خیانت در سر داشت
حمله به میناستریت زدن اخرین پایگاه انسانی بود شاید سایرون فک میکرد حلقه اونجاس
اما نه ویتچ ن سایرون نتونستن فرودرو پیدا کنن
تا وقتی که به دروازه سیاه حمله کردن دهن سایرون سوار اسب رو ی بدن میاد زره توریشو نشون میده میگه فرودوو کشتم حلقه هم دستمه
دوست عزیز درسته که سوار سیاه حلقه رو میبینه ولى از اون جا که سائرون و بقیه متحدینش حتى یک درصد هم احتمال اینکه این ها بخوان حلقه رو نابود کنتد رو نمیدن و فکر میکنن که فارامیر از ایسگیلیا اون ها رو به میناس تریس میبره و وقتى پپین رو میبینه مطمئن میشه که حلقه در راه نابودى نیست امید وارم تونسته باشم شما رو قانع کنم
شاید بخاطر اینکه نزگول ها دید بینایی کمی دارند و وابستگی بیش از حد به حلقه های قدرت اونها رو کورکرده بود اونها حضور حلقه رو به راحتی درک می کردند اما نه کامل . درک کامل مربوط به زمانی هستش که کسی حلقه رو دست کنه . توی برج نگه بانی وقتی که نزگول ها دارن با هابیت ها می جنگند وقتی که فردو حلقه رو دستش میکنه چهره واقعی اونا رو میبینه یعنی یکی مثه اونا میشه برخلاف اینکه حلقه یک نفر رو از دید الف انس و ارگ مخفی می کنه اما یک آشکار کننده در مقابل نزگول ها خواد بود . همونطور که وقتی فردو حلقه رو در دست کرد باقی نزگول ها کنار رفتند تا خود ویچ کینگ سراغ فردو بره .اگر دستش نمی کرد قابل تشخیص نبود . بحث خیانت نگول تو کتاب نیامده بود چون نزگول معتاد به قدرت حلقه چطور می تواند جلوی سایرون بزرگ قد علم کند
این ترجمه انقدر خوندنیه که از دیروز که خریدمش نتونستم بذارمش زمین. نثرش بینظیره. از نظر وفادارى به متن اصلى هم یه مقایسه کردم دیدم خیلى نزدیکه.
حسین ترکمن نژاد هم دانشکدهای من بود. همکلاسیهاش بهش میگفتن استاد! خیلی زبان و ادبیاتش عجیب و غریب خوبه!
دلیل تغییر لوکیشن فیلم با تخیولات نویسنده اینکه کارگردان باید بتونه فیلمشو طوری جمع کنه که بیننده سردر گم نشه
فصل اول کتاب ارباب حلقه ها مری و پپین تو درختی گیر میکنن سم میخواد اتیش بزنه مری داد میزنه اتش نزن اگه بزنی له میشیم
فرودو گریه کنان بی جهت میدوه دنبال کمک تا ی نفر میاد کمکشون
این صحنه تو فیلم طبق کتاب نبود
البته فکر نمی کنم تصوری برای خیانت نزگول به سایرون وجود داشته باشه چون وجود اونها وابسته به حلقه و سائرون بوده پس به فرض با گرفتن حلقه چه کاری می تونسته بکنه وقتی تحت کنترل اون هست؟ اینجا فکر می کنم تو فیلم با اون صحنه این ایده دنبال شده که حامل حلقه به شهر سفید رفته و پس از تصرف شهر حلقه کشف خواهد شد.
چند روز پیش از کتاب فروشی افق توی خیابان انقلاب خریدم ، ترجمش خیلی خوبه
از ترجمه آقای علیزاده هم بهتره آخه طی ۱۰ روز به چاپ دوم رسیدن مال کتابایی هست که تیراژشون در بهترین حالت از ۱۰۰۰ تا هم کمتره
با سلام
میزان فروش یک کتاب کاملا بستگی داره به سیاست های انتشارات مربوطه و تقریبا هیچ ارتباطی به کیفیت کتاب یا ترجمه اون نداره خصوصا در چاپ اول. چون بالاخره در چاپ اول کسی از محتوا یا کیفیت ترجمه آگاهی نداره.
اما در باب مقایسه ترجمه واقعا باید نشست و متون رو مقایسه و بررسی کرد. که کاریست زمان بر و از عهده هر کسی بر نمیاد. من هم این کتاب رو ندارم که بتونم مقایسه رو انجام بدم اما در همین چند خطی که در خبر گذاشته شده میتونم با قاطعیت بگم ترجمه جناب آقای علیزاده برتر، دلنشین تر و نزدیک تر به متن کتاب هست.
با این حال از آقای ترکمن نژاد بابت اهمیتشون به این کتاب و همچنین ترجمه قابل قبولشون تشکر میکنم و بهشون تبریک میگم برای ما هم، چنین فعالیت هایی در کشور مایه مباهاته.
متاسفانه جمله ای که توی خبر از کتاب آورده شده مطلقا نشان دهنده نثر و ترجمه کتاب نیست. تعجب میکنم چطور “با قاطعیت” فهمیدید که ترجمه آقای علیزاده بهتره؟!!
خب من ترجمه رو ندارم و نمیشه نظر کلی رو بدم اما به طور مثال تلفظ Finwë یا Fëanor یا Ingwë به هیچ صورتی فینوی، فیانور و اینگوی نمیشه. حالا مترجم هم دلیلی برای این کار میتونه داشته باشه اما با تلفظ اصلی متفاوت هست و شخصا دوست ندارم تفاوت تلفظی رو در هیچ جایی.
به هرحال پسندیدن و نپسندیدن یه اثر هنری (اینجا ترجمه) برای هر شخص متفاوت هست و نمیشه یه فرمول کلی ارائه داد اما اگه بخوایم اون رو به دیده ی مقایسه نگاه کنیم و بگیم چیزی بهتر از چیزی هست و اون نظر رو گسترش بدیم، نیاز به یک سری چهارچوب ها داریم (مثلا همین نزدیکی تلفظ یا اینکه اگه این پاراگراف نشون دهنده نباشه یعنی چی؟ ترجمه یکدست هست اصولا و از نشانه های خوب ترجمه اینه که یکدست باشه) که بشه با توجه به اونها در یک محیط بحث کرد.
سلام تور جان
فکر نمی کنی یکم متعصبانه نظر می دی ؟؟؟؟
با تمام احترامی که برای آقای علیزاده وسایر مترجمانی که کارهای تالکین رو ترجمه کردند، دارم.باید بگم که ما هنوز این ترجمه رو نخوندیم ونمی تونیم از پیش داوری کنیم.
پس باید بعد از خوندن این ترجمه ومقایسه با کار آقای علیزاده نظر بدیم.
با تشکر
سلام بر شما
خیر. بنده پیش داوری نکردم. خودم هم گفتم که ترجمه رو نخوندم. و گفتم که نظر قطعی رو باید بعد از بررسی ها داد. فقط همین جمله ای که اینجا اومده رو گفتم که آقای علیزاده بهتر ترجمه کردند. وقتی ترجمه رو بخونم میتونم نظر نهایی و قطعی بدم.
راستی دوستان یک کتاب شبیه به ارباب حلقه ها کسی میشناسه که دقیقا همون سبک رو دنبال کنه بعضی ها میگن وارکرفت ولی کسی از اون بهتر سراغ داره.
ترجمۀ آقای علیزاده از همین بخش رو قرار می دم:
“و چنین واقع گشت که فینوه برای بار دوم با ایندیس زرینموی پیوند زناشویی بست. او وانیا بود، از خویشان نزدیک اینگوه، شاه برین، زرینموی و بلند بالا، و از هر نظر بیشباهت به میریل. فینوه او را بسیار دوست میداشت و دوباره شاد بود. اما سایۀ میریل هیچگاه خانۀ فینوه و نیز دل او را ترک نگفت؛ و از همۀ چیزهایی که فینوه دلبستۀ آنها بود، فئانور سهم عمدۀ اندیشهاش را به خود مشغول میداشت”.
من خودم ترجمۀ آقای علیزداه رو به ترجمه های خانم واثقی پناه و آقای ترکمن نژاد ترجیح می دم.
شما ترجمه آقای ترکمن نژاد رو خوندید؟
ساده تر از آقای علیزاده نوشته شده
سلام
مرسی 3DMahdiعزیز
مرسی مصطفی عزیز
بابت جواب
3DMahdiآره میدونم تو کتابش همچین چیزی نیست.ولی چون تو فیلم اینجوری بود پرسیدم.احساس میکردم اشتباهی رخ داده تو روایت خطی داستان که آقا مصطفی گفتن ویچ کینگ چون قصد خیانت داشت به سایرون نگفت.
هر چی باشه ساده تر از آقای علیزاده نوشته شده
آقا من تقویمه سرزمینه میانرو می خوام کسی اینجا می تونه کمکم کنه ؟
میشه بگین نثر این ترجمه چطوریه؟؟؟نثرش سادست ؟
سلام
خب، هر ترجمه ای کیفیت خاص خودش رو داره، که در اولویت اول هر ترجمه اس هست
آقای علیزاده تصلت بسیاری روی آثار تالکین داره و یکی از تالکین شناسان ایران است که یک امتیاز بالاتر از مترجم پارسی کارهای تالکین است.
منم این نسخه کتاب رو نخوندم؛ اما ترجمه آقای علیزاده ادبی تره و طرفدارهای خودش رو داره
ترجمه این آقای عزیز هم سبک خودش رو داره و به نظر می رسه نسبت به ترجمه ی آقای علیزاده سبک ترجمه اش ساده تره و برای کسایی که حوصله سنگین بودن ادبیات رو ندارن، مفید باشه
این فقط یک نظره، نه چیز دیگه یا نتقاد از یک ترجمه
امروز به لطف یکی از دوستان این ترجمه سیلماریلیون(که نمیدونم چرا براش تشدید گذاشته شده!) رو دیدم و چند صفحه اش رو خوندم. ترجمه معمولی هست و به هیچ عنوان به زیبایی و شیوایی ترجمه علیزاده نیست. از اشتباهات تلفظی که دوستان اشاره کردن که بگذریم میرسیم به جمله بندی ها که برخلاف ادعایی که از طرف مترجم نقل شده اصلا نتونسته زبان فاخر سیلماریلیون رو منتقل کنه. برای مثال یک جمله ی زیبای دو خطی از تالکین که بسیار سنجیده نوشته شده تبدیل شده به ۵ جمله کوتاه فارسی! اگر تالکین میخواست خودش بلد بود اینها رو ۵ جمله مجزا بکنه اما هنر و زیبایی قلم تالکین تونسته این ۵ جمله ساده و کوتاه رو به شکل یک جمله بلندتر و زیباتر و پر آهنگ تر دربیاره. این زیبایی رو توی ترجمه علیزاده میبینیم اما توی ترجمه آقای ترکمن نژاد خیر.
مشکل دیگه کتاب هم اصرار بیش از حد به سره نویسی هست که خوانایی کتاب رو به شدت کم میکنه.
همچنان با قاطعیت میتونم اعلام کنم که ترجمه رضا علیزاده بهترین و بی نقص ترین ترجمه ممکن از سیلماریلیون هست که زیبایی های نثر تالکین رو به دقیق ترین شکل منتقل میکنه.
تایید شد .
به نظرم توى فارسى امروز که ترجیح با جملات کوتاهتره این قوت یه متنه که از جملات طولانى و با اطناب خوددارى کنه و به روون بودن متن کمک میکنه. ضمنا اگر به یادداشت تلفظ آخر سیلماریلیون مراجعه کنید میبینید که کریستوفر تالکین تاکید کرده که وقتى واژگان الفى دو حرف پشت سر هم دارن مشدد خونده بشه. یعنى سیلماریلیون حتما باید با تشدید خونده بشه و اگر اینطور نباشه غلطه. در مورد بقیه تلفظ ها هم چون مثلا حرف “اى” در الفباى انگلیسى با دو نقطه، بنا به همون یادداشت باید به صورت کسره کشیده تلفظ بشه به همین خاطر نزدیکترین معادلش توى فارسى همون ى میشه و به نظرم مثلافیانور انتخاب خیلى دقیقتریه تا فه آنور.
با سلام
نه اینی که میفرمایید بطور کامل صحیح نیست. از جمله تلفظ e با دو نقطه که بصورت “ـه” فارسی خونده میشه یا همون کسره آخر. جایی گفته نشده که معادل “ای” فارسی هست. شما نسخه صوتی کتاب رو هم اگر گوش بدید متوجه عرض بنده میشید.
این صحبتی که میفرمایید برای روزنامه و اخبار درسته نه متن ادبی. مترجم باید متن رو به همون صورت که هست به زبان مقصد منتقل کنه نه اینکه بیاد و هر نوع نوشته رو برای روون تر شدن به یک شکل واحد ترجمه کنه. هر کتاب نثر مخصوص خودش رو داره و باید به همون شکل خودش ترجمه بشه. کاری که آقای علیزاده در مورد هابیت، ارباب حلقه ها و سیلماریلیون انجام داده و تفاوت نثر سه کتاب به خوبی مشخصه.
در مورد تشدید فکر کنم منظورم رو درست نرسوندم. بله اگر دو حرف یکسان پشت سر هم در یک کلمه بیان باید مشدد باشن اما من منظورم مورد خاص کلمه «سیلماریلیون» هست. اگه ضمیمه ث بازگشت شاه رو ببینید تالکین میگه این قاعده در انتهای کلمات رعایت نمیشه. سیلماریلیون هم از ترکیب «سیلماریل + ایون» به وجود اومده و به نظر من نباید ل در سیلماریلیون مشدد باشه چون در انتهای کلمه است. همونطور که سیلماریل و روهان بدون تشدید تلفظ میشن.(در غیر اینطورت اونها هم باید مشدد باشن و مثل «فنّ» در فارسی تلفظ بشن).
در مورد حرف e هم که نیاز به توضیح نیست و صدای خود تالکین در ترانه ناماریه گویا است که چطور Ai laurië رو در ابتدای شعر تلفظ میکنه. حرف ë باید به صورت کسره تلفظ بشه:
https://arda.ir/sdm_downloads/tolkien-reads-galadriels-song/
همونطور که میبینید lassi اینجا با تشدید تلفظ شده و درسته چون در میانه یک کلمه واحد اومده.
در نهایت جمله اول کتاب و ترجمه های مختلف رو میذارم تا دوستان بتونن مقایسه کنن.
متن اصلی:
There was Eru, the One, who in Arda is called Ilúvatar; and he made first the Ainur, the Holy Ones, that were the
offspring of his thought, and they were with him before aught else was made. And he spoke to them, propounding to
them themes of music; and they sang before him, and he was glad.
ترجمه رضا علیزاده:
آینولینداله
آهنگ آینور
آنک ارو، آن یکتا که در آردا او را ایلوواتار می نامند؛ و او نخست آینور را آفرید، قُدسیان را، که ثمره اندیشه اش بودند، و با او بودند پیش از آن که چیزهای دیگر در وجود آید. و او با آنان سخن گفت، نغمه های آهنگ را بر ایشان خواندن گرفت؛ و آینور در برابر وی خواندند، و او شاد بود.
ترجمه حسین ترکمان نژاد:
آینولیندالی
موسیقیِ آینور
او ارو نام داشت؛ ارویِ یکتا که در آردا، ایلوواتار خوانده می شود. او در آغاز آینور، موجوداتِ سپند، را آفرید که زاده اندیشه ی وی و نخستین آفریدگان او بودند. ایلوواتار با آینور سخن گفت و نغمه هایی را به ایشان آموخت و آن ها در مقابل سریر او آواز می خواندند و او شادمان بود.
متاسفانه در همین جمله اول یک اشتباه وجود داره. یکتا، لقب ارو نیست. یکتا معنی خود کلمه ارو هست. توی متن انگلیسی به صورت عبارت معترضه اومده تا نشون بده که معنای کلمه ارو هست اما متاسفانه در ترجمه آقار ترکمن نژاد به صورت لقبی برای ارو (ارویِ یکتا) ترجمه شده.
به هر حال از نظر من که متن زبان اصلی کتاب رو چندین بار خوندم ترجمه آقای علیزاده برگردان بهتری هست هر چند که ترجمه آقای ترکمن نژاد هم بد نیست و به مراتب از ترجمه خانم واثقی پناه بهتره.
به هر حال من قضاوت در مورد این ترجمه رو می زارم برای زمانی که به طور کامل خوندم.
دوستان گرامی احتمالاً این وبسایت متعلق به آقای علیزاده است. منکر خوب بودن ترجمه آقای علیزاده نیستم (در رابطه با سیلماریلیون) اما حرف بنده اینه که اگر یک کاری واقعاً بهتر از کارهای ایشان در ایران ترجمه شود (در رابطه با تالکین) بازهم کاربرانی در این وبسایت هستند که کارهای آقای علیزاده را قویاً مورد تکریم و ستایش قرار دهند و کار مترجم دیگر را قویاً سخیف دانسته و یا در لفافه (اگر نتوانند زیاد روی کار آن مترجم ایراد بگیرند) آن را نفی کنند و با عبارات “ترجمه آقای علیزاده برگردان بهتری هست” و یا ” ترجمه جناب آقای علیزاده برتر، دلنشین تر و نزدیک تر به متن کتاب هست.” در این وبسایت نظر میدهند.
خوبه که من با مدرک حرف زدم وگرنه چه برچسبهایی که نمیزدید. ما اگه میخواستیم جانبداری بکنیم اصلا این خبر رو روی سایت نمی آوردیم. همین خبری که ما رفتیم شاید از همه تبلیغاتی که ناشر و مترجم و دوستانشون کردن موثر تر باشه چون عمده مخاطبین تالکین به اینجا سر میزنن. همین الان اسم آقای حسین ترکمن نژاد رو توی گوگل سرچ کنید میبینید که اولین لینکی که میاد مربوط به همین خبری هست که ما گذاشتیم(که یک هفته هم از انتشارش نمیگذره). پس اگه قصد تخریب این ترجمه رو داشتیم خیلی راحت میتونستیم این خبر رو منتشر نکنیم.
من برای اثبات صحت تلفظ ها صدای خود تالکین رو گذاشتم. دیگه فکر نمیکنم معتبر تر از خود تالکین کسی باشه. وقتی تالکین ë رو به صورت کسره تلفظ میکنه من نمیتونم قبول کنم که باید ی تلفظ بشه. حالا شما دوست داری اسم این رو جانبداری بذاری به خود شما مربوط میشه و من اصراری ندارم شما رو قانع کنم.
در مورد دقیق بودن ترجمه هم متن انگلیسی و ترجمه هر دو عزیز رو آوردم تا خود مخاطب ها مقایسه کنن. از نظر من ترجمه علیزاده بهتره. حالا هر کس میتونه نمونه ترجمه رو ببینه و هر کدوم به نظرش بهتر اومد تهیه و استفاده کنه.
امیدوارم در آینده قبل از اینکه مطلبی رو بیان کنید قبلش کمی تامل کنید.
با توجه به سبکی که سیلماریلیون داره، ترجمه آقای علیزاده، زیباتر و امینتره. شاید ترجمه آقای ترکمن نژاد در باقی اثرات، با موفقیت بیشتری همراه باشه.
سلام.
کسی حق نداره همچین حرفی بزنه. اما یک مثال می زنم.
این روزها همه کلمه ” سپند ” یا اسپند را به اسفند می گیرن.
به جلمه زیر توجه داشته باشین:
and they sang before
علیزاده: و آینور در برابر وی خواندند
ترکمان نژاد: آن ها در مقابل سریر او آواز می خواندند
در ترجمه ترکمان نژاد کلمه سریر اضافه آمده. فکر کنم به خاطر همین کلمات اضافه است که دو جلد شده.
ندیدم آقا مهدی هم تهمت بزنه، فقط مثال آورده .
با توجه به متن اصلی و مقایسه دومتن ترجمه شده در کل ترجمه آقای علیزاده ترجمه نزدیک تری به متن اصلیست و حال و هوای متن اصلی را بیشتر نشان می دهد.
با درود و تبریک به مناسب فرا رسیدن جشن باستانی نوروز
با سرچ عنوان این مقاله خیلی اتفاقی با اینجا آشنا شدم … خیلی وب سایت جالبیه. موفق باشید دوستان عزیز
همان موقع که شنیدم ترجمه جدید ازش اومده رفتم خریدمش. واقعا حرف نداشت این ترجمه. مطمین باشید اگه صفحه اولشو بخونین تا آخر دنبالش میکنین. بخرینش. پشیمون نمیشین.
ولی ترجمه رضا علیزاده بیشتر زبان تالکین رو منتقل میکنه.
سلام
این کتاب رو از کجا میشه تهیه کرد؟ منظورم اینترنته از کدوم سایت؟ یا جایی که سفارش تلفنی بگیرن؟
آقا این ترجمه واقعن عالیه متنش خیلی ادبی ترجمه شده و در کل عالی منم از کتاب فروشی افق توی انقلاب خریدمش
با درود.
دوستان این هم شماره تماس انتشارات غنچه
من تماس گرفتم و خریدم.
تلفن تماس: ۶۶۴۸۸۲۹۷-۰۲۱ – ۶۶۴۸۴۳۹۱-۰۲۱
این ترجمه رو از دست ندین. بینظیره. بعضى جاهاش اشک منو درآورد. دو جا شعرها رو به نظم ترجمه کرده انصافا باحال شده بود. من تابحال هرجا ترجمه شعر خونده بودم فقط زور میزدم که تمومش کنم ولى شعراى این خیلى خوندنى شده بود. کلا حرف نداشت.
اگر واقعا این طور باشه فوق العادس
سلام
من ترجمه اقای ترکمن نژاد رو خوندم باور کنید ترجمه ایشون با سبکی جدید انجام شده بسیار لطیف ، ادبی و خوندنیه…
سلام دوستان.دنبال فروشگاهی در مشهد میگردم که سیلماریلیون رو داشته باشه.راهنماییم کنین لطفا.مرسی
سلام 🙂
خیابان سعدی – پاساژ مهتاب (فکر میکنم طبقه -۱) شهر کتاب
معذرت میخوام ولی کسی میدونه از کجا میشه کتاب رو با این ترجمه تهیه کرد ؟
این ترجمه رو دو سال پیش خوندم و باید بگم که برگردان آقای علیزاده از متن سیلماریلیون به مراتب بهتر از این ترجمه هست. کاش با وجود ترجمه بینظیر و تقریبا بی نقض آقای علیزاده از این کتاب، مترجمان دیگر وقت و انرژی شان را بر روی آثاری از تالکین بگذارند که تا به حال ترجمه نشده مثل برن و لوتین و یا کتاب های جانبی که درباره جهان آردا و تالکین نوشته شده.