در زمانی که تورین در برهتیل تحت نام تورامبار اقامت داشت، براندیر پسر هاندیر ارباب آنجا بود. وقتی تورین از بیشه در برابر گلائرونگ دفاع کرد، براندیر شاهد اتفاقاتی بود که پس از شکست اژدها رخ نمود.نینیل همسر تورین او را در شرایطی یافت که از خون سمی اژدها از پا در آمده بود و گمان برد که او مرده است. گلائرونگ که در حال مرگ بود، توان باقیماندۀ خود را به کار گرفت و بر نینیل فاش کرد که او در حقیقت نیهنور خواهر تورین است، نینیل نیز از وحشت خود را از پرتگاهی به رود تیگلین انداخت.
براندیر نیز پنداشت که تورین مرده است، و اخبار اتفاقاتی را که دیدهبود به نزد مردمان برهتیل برد. بدین ترتیب مشخص شد که کسانی که آنها تورامبار و نینیل مینامیدند، تورین و نیهنور فرزندان هورین بودهاند. براندیر به یاد آنها بر سرزمینش نام جدیدی نهاد: سارخ نیا هین هورین، مدفن فرزندان هورین.
اما تورین نمرده بود، و وقتی بیدار شد خود را کنار پیکر مار بزرگ یافت. وقتی به نزد مردم بیشه آمد، حقیقت را دانست و از فرط خشم براندیر را کشت، پیش از آنکه جان خود را بستاند. بدین ترتیب، یرهتیل نه تنها گور فرزندان هورین، که مدفن اربابش براندیر نیز شد.