گندالف یکی از ایستاری (ساحران) بود که توسط والار برای مقابله با سائورون به سرزمین میانه فرستاده شد. در طی هزاران سال زندگی در سرزمین میانه، گندالف بی وقفه بر ضد نقشههای سائورون که برای تسلط بر سرزمین میانه بودند تلاش میکرد. او در جریان وقایعی قرار گرفت که سرانجام نابودی فرمانروای تاریکی را رقم زد.
-کسب اطلاعات بیشتر از مدخل «گندالف» در فرهنگنامه بزرگ آردا
شخصیت گندالف به عنوان یکی از شخصیتهای مهم داستان هابیت و ارباب حلقههای جی. آر. آر. تالکین شناخته میشود و به همین سبب در اکثر اقتباسهای نمایشی رسمی و طرفداری رشته افسانه تالکین در صحنه حضور دارد. اما ظاهر این شخصیت در این اقتباسها تا چه اندازه مطابق با توصیفاتی است که تالکین برای گندالف خاکستری در مجموعه کتب هابیت و ارباب حلقهها ارائه داده است؟ این مقالهی کوتاه قرار است به این موضوع بپردازد.
بگذارید در ابتدا چند جمله از کتب تالکین را برای تعیین سنجههایی که قرار است با آن گزینههای مختلف را مورد بررسی قرار داده شود را در اینجا بیاوریم:
«پیرمردی بود با یک چوبدست. کلاه بوقی آبیرنگی سرش گذاشته و شنل خاکستریرنگ بلندی پوشیده، و شالگردن نقرهای دور گردنش آویخته بود و ریش سفیدش از روی آن تا پایین کمر میرسید، و یک جفت چکمه سیاه خیلی بزرگ به پا داشت.»
هابیت، میهمانی غیرمنتظره
«پیرمردی آن را به تنهایی میراند. کلاه آبیرنگ نوکتیزی به سر داشت، و شنل خاکستریرنگ بلندی با شال گردنی سیمگون به تن کرده بود. ریش سفید بلندی داشت با ابروانی پرپشت که از لبۀ کلاهش بیرون زده بود.»
ارباب حلقهها: یاران حلقه، دیرزمانی به انتظار میهمانی
«موی بلند سفید و ریش با وقار نقرهای رنگ و شانههای پهنش، به او جلوه پادشاه خردمند افسانههای باستانی را میداد. در چهرۀ سالخوردهاش، زیر ابروان برفگرفتۀ پرپشت، چشمان سیاه او به زغالی میمانست که هر لحظه ممکن است مشتعل شود.»
ارباب حلقهها: یاران حلقه، ملاقاتهای بسیار
«اما چهرۀ سوار را به وضوح میدیدم: انگار برق میزد»
ارباب حلقهها: دو برج، خرت و پرتهای آبآورده
توجه: لطفاً پیش از شمشیرکشیدن و طرفداری از گزینهای خاص، بدانید که این فهرست فقط و فقط براساس چند معیار که در پایین شرح داده شده و میزان وفاداری «ظاهری» به متون تالکین مرتب شده است و مورد پسند بودن نتیجه نهایی یا نظر شخصی شما در خصوص مناسب یا نامناسب بودن نسخهای خاص از گندالف خاکستری جایگاهی در این رتبهبندی ندارد.
ملاک رتبهبندی اینکه کدام گندالف خاکستری در اقتباسهای نمایشی وفاداری بیشتری به نظر تالکین دارد بدین شرح است:
- کلاه نوکتیز و رنگ آبی
- شنل خاکستری بلند
- شالگردن نقرهای
- ریش سفید یا نقرهای تا پایین کمر
- چکمه بزرگ سیاهرنگ
- ابروهای پرپشت بیرونزده از لبۀ کلاه
حال به سراغ رتبهبندی ۸ گندالف خاکستری در اقتباسهای نمایشی از منظر وفاداری ظاهری به متن آثار تالکین برویم:
فهرست
۱. انیمیشن هابیت (۱۹۷۷)
گندالف خاکستری داستان در این اقتباس که به انیمیشن هابیت ساخته رانکین و باس معروف است، کلاه نوکتیز آبیرنگ به سر دارد، شنل خاکستری بلندی بر دوش، ریش سفیدش از کمر او پایینتر است، ابروهایی پرپشت و عجیب دارد که از لبۀ کلاه او بیرون زده است. با داشتن چهار مورد از شش گزینه مطرحشده، این گندالف برنده مقام اول از منظر وفاداری ظاهری به متن آثار تالکین است. از آنجایی که انیمیشن بازگشت شاه (۱۹۸۰) نیز توسط رانکین و باس ساخته شده و گندالف به همان شکل است، تنها به نسخه قدیمیتر اشاره شد.
۲. تلهتئاتر هابیت (۱۹۸۵)
این نمایش تلویزیونی نامی بس طولانی دارد (نام کامل آن «سفر شگفتانگیز آقای بیلبو بگینز، آن هابیت، در میان سرزمینهای بیابانی، از میان جنگل تاریک، آنسوی کوهستان مهآلود. آنجا و بازگشت دوباره» است) که در شوروی ساخته و اکران شده است. گندالف در این اقتباس سه مورد از شش مورد ظاهری ذکر شده را دارد؛ شنل خاکستری بلند، ریشی که کمابیش سفید است و تا پایین کمر او آمده و خصوصیتی جالب که در هیچکدام از هفت مورد دیگر به آن توجه نشده است: چکمههای بزرگ! یک مورد جالب دیگر نیز وجود دارد و آن یکی از خصوصیاتی است که در کتاب دو برج برای گندالف سپید توصیف شده است: چهرهای که برق میزد؛ که تهیهکنندگان سعی در بازسازی آن بر روی صورت و موهای این گندالف داشتهاند. اگر این گندالف کلاه آبی نوکتیزی به سر داشت به خاطر این میزان دقت به جزئیات بدون شک در رتبه اول قرار میگرفت.
۳. انیمیشن ارباب حلقهها (۱۹۷۸)
این انیمیشن شاید مشهورترین انیمیشن مرتبط با دنیای تالکین باشد، انیمیشنی که باعث علاقهمندی پیتر جکسون به آثار تالکین شد و او در اقتباسهای سینمایی خود الهامات بسیاری از این انیمیشن داشت. گندالف در اینجا به راحتی میتوانست در رتبه دوم قرار گیرد و ابروانی پرپشت (گرچه از لبۀ کلاه بیرون نزدهاند) اما به سبب نکات ریز ذکر شده برای مورد بالا، و اینکه رنگ آبی زیادی در جامه او به کار رفته است، متاسفانه باید به جایگاه سوم بسنده کند. این گندالف کلاه نوکتیز آبیرنگ دارد، با شنلی بلند و خاکستری و ریش سفیدی او تا به پایین کمرش رسیده است.
۴. اقتباسهای سینمایی پیتر جکسون
مشهورترین گندالف اقتباسهای نمایشی آثار تالکین نیاز به معرفی ندارد. ایان مککلن با بازی فراموشنشدنی خود نسخهای از گندالف را در ذهن همگان حک کرده است که رسیدن به آن سطح اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. اما هنگامی که به سراغ وفاداری ظاهری برویم، این نسخه از گندالف در اقتباسهای سینمایی پیتر جکسون، تنها میتواند در جایگاه چهارم باشد. او شنلی بلند و خاکستری دارد و این تنها شباهت کامل مستقیم اوست. البته او ابروانی پرپشت دارد (که متاسفانه از گوشه کلاه او بیرون نزده است)، کلاهی نوکتیز به سر دارد (اما رنگ آن به جای آبی، خاکستری است) و ریش بلندی که برخلاف متن کتاب به زیر کمر او نمیرسد و رنگ آن به جای سفید، خاکستری است.
۵. فیلم طرفداری در جستوجوی گولوم (۲۰۰۹)
این فیلم طرفداری با وجود آنکه از بودجه اندکی برخوردار بود، کیفیتی مثالزدنی و داستانی جذاب و بازیگرانی با ظاهری شبیه به اقتباس سینمایی جکسون از ارباب حلقهها دارد و از این رو گندالف آن نیز مشابه گندالفی است که ایان مککلن نقش آن را ایفا کرده است و به خاطر کیفیت اندکی پایینتر در جایگاه پنجم قرار میگیرد.
۶. انیمیشن کوتاه هابیت (۱۹۶۶)
انیمیشن هابیت یک انیمیشن کوتاه و فراموش شده است که تا پیش از بازپیدا شدنش در سال ۲۰۱۲، تنها توسط عده انگشتشمار و بنیاد تالکین دیده شده بود و هدف اصلی آن نه اقتباسی وفادار، بلکه هدفی تاریکتر در پشت آن بود: تمدید قرارداد حق ساخت و فروش آن به قیمت بسیار بالاتر! درست است که از لحاظ تعداد شباهتها، کمابیش مشابه دو گزینه پیشین است و کلاه نوکتیز آبیرنگ و ریش سفید تا پایین کمر دارد، اما داستان مصیبتبار و تقریباً به تمامی بدون ارتباط به کتاب تالکین و مشکلات دیگر نظیر اینکه گندالف خاکستری به کلی آبیرنگ! است و شخصیتش مایه ننگ هر گندالف دیگر در این فهرست است، نمیتواند جایگاهی بهتر از ششم به دست آورد.
۷. مجموعه کوتاه تلویزیونی هابیتیت (۱۹۹۳)
این مجموعه ۹ قسمتی فنلاندی که برخلاف نام آن اقتباسی از ارباب حلقههاست، گندالفی را به تصویر میکشد که با وجود جالب بودن و داشتن جزئیات خوب و کیفیت قابل قبول برای چنین برنامهای، بجز شنل بلند خاکستری و احتمالاً شالی از خز خاکستری هیچ شباهت ظاهری دیگری با گندالف قصههای تالکین ندارد. ریش وَن دایک او انتخاب عجیبی است.
۸. تلهتئاتر حافظان (۱۹۹۱)
خرانیتلی (به معنی نگهبانان، نگهداران، حافظان؛ که اشاره به نگهدارنگان حلقههای قدرت دارد) براساس جلد اول سهگانه ارباب حلقهها، یعنی یاران حلقه در شوروی ساخته شده است. گندالف این مجموعه هیچ شباهت ظاهری با گندالف کتابهای جی.آر.آر. تالکین ندارد و به همین خاطر رتبه آخر را کسب کرده است.
آیا جای گندالف دیگری در اقتباسی نمایشی در این رتبهبندی ۸ گندالف خاکستری در اقتباسهای نمایشی از منظر وفاداری ظاهری به متن آثار تالکین خالی است؟ کاندیدای مد نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.