سهگانه ارباب حلقهها ساخته پیتر جکسون به اندازه گنجینهی اژدها دارای لحظات به یاد ماندنی و زیباست. کیست که تلاش سموایز گمجی برای شنا کردن به سوی فرودو را با وجود بلد نبودن شنا فراموش کند؟ یا آمدن گندالف در اولین پگاه از پنجمین روز که نتیجه نبرد شاخ آواز را به طور کلی تغییر داد؟ اینها لحظاتی تاثیرگذار با بار احساسی عظیم هستند که با گذشت قریب به ۲۰ سال هنوز به همان اندازه در اولین تماشا، گران هستند.
اما در میان همه این اتفاقات ریز و درشت، لگولاس چگونه توانست آنگونه سوار اسب شود؟ این مقاله سعی دارد با کمک هنرمندان جلوههای ویژه و فیزیکدانها به پاسخ این سوال برسد!
در سکانس حمله وارگها در فیلم دو برج، لگولاس که جلوتر از بقیه برای دیدن دشمن جلو رفته است، هنگامی که روهیریم به او میرسند، گیملی را سوار بر اسب احساس کرده، چرخیده، بخشی از طوقه مرکب در حال چهار نعل رفتن را گرفته، و سپس در جلوی اسب تاب خورده، در هوا چرخیده، و روی زین و جلوی گیملی فرود میآید.
این یک هنرنمایی شگفتانگیز است که نشان از چابکی و زورمندی یک الف در فیلم دارد، و همچنین یک دستاورد عظیم در جلوههای ویژه برای وتا دیجیتال است. حال این سوال پیش میآید که آیا الزامی بود او به این شکل خاص سوار اسب شود؟ و اینکه آیا به صورت علمی آیا امکان چنین کاری برای یک انسان یا الف وجود دارد؟
مسلما یک دانشمند و افراد مشغول وتا دیجیتال میتوانند به این سوال پاسخ دهند، مگر نه؟
چگونه لگولاس را با جادو سوار یک اسب کنیم
به هنگام انتشار نسخه اکستندد دو برج، یک بخش نیم ساعته برای کارهای وتا دیجیتال وجود داشت که سرآغاز چگونگی آن سکانس را توضیح میداد. در آن اورلاندو بلوم و پیتر جکسون در کنار مت آیتکن، جو لتری و جیم رایگیل از وتا دیجیتال به طور مختصر به توضیح آن سکانس میپردازند. آیتکن که هنوز سرپرست جلوههای ویژه در وتا دیجیتال است، در صحبت با پالیگان پرده از جزئیات بیشتری از چگونگی ساخت آن سکانس برمیدارد.
همانطور که از آن بخش در محتوای افزوده دیویدی نسخه اکستندد مشخص است، آنگونه سوار شدن لگولاس پس از افتادن اورلاندو بلوم از روی اسب و شکستن یکی از دندهها و ناتوانی او در اجرای بلدکاری برنامهریزی شده، برنامه اصلی آنها نبود. فیلمسازان تنها صحنه ضبط شده از رسیدن روهیریم به لگولاس را در اختیار داشتند که در آن اورلاندو بلوم همزمان با اندکی پریدن، یک دست خود را بالا میبرد، اما نیاز بود که این صحنه کامل شود؛ به همین خاطر پس از شنیدن درخواست جکسون از نحوه سوار شدن جدید لگولاس (که در ویدیو شرح داده شده است) در اتاق تدوین تصمیم بر این شد که از یک بدل دیجیتال استفاده کنند.
امروزه استفاده از بدل دیجیتال بسیار رایج است و هنرمندان جلوههای ویژه، من جمله وتا دیجیتال به دستاوردهای عظیمی رسیدهاند، نظیر: خشمگین ۷، مرد ماه جوزا، و حتی سکانس اوج فیلم انتقامجویان: پایان بازی. اما در زمان تولید سهگانه ارباب حلقهها، وتا دیجیتال تازه در حال آزمایش با این تکنولوژی بود، نظیر سکانس عبور مینیاتورهای دیجیتالی یاران از پل خزد-دوم در فیلم یاران حلقه. اما در مورد سوار شدن لگولاس بر روی اسب کاری بسیار سختتر در انتظار وتا دیجیتال بود: انتقال از بازیگر حقیقی به نسخه کاملا جدید دیجیتالی و انجام یک حرکت پیچیده.
آیتکن به پالیگان گفت: «اگر به تاریخ وتا دیجیتال نگاه کنیم، به نظرم این اولین سکانس بزرگ با بدل دیجیتالی ما بود. این یک تکنولوژی بود که ما در حال کار بر آن بودیم. ما کارهایی نظیر فیگورهای کوچک در مقیاس کل فریم را انجام داده بودیم، اما در این مورد کاراکتر مورد نظر بسیار بزرگتر و تقریبا تمام فریم بود. اینکه سکانس از نظر مخاطب طبیعی جلوه کند، به نظرم یک نقطه عطف برای ما بود.»
ساخت یک مدل تمام فریم کاملا دیجیتال که به نظر باورپذیر بیاید کاری بسیار طاقتفرسا بود. آتیکن گفت: «[در] طول ۲.۵ ماه کریستوفر هاتالا، [یک انیماتور که قبلا در وتا دیجیتال مشغول به کار بود] حدود ۳۵ نسخه مختلف از انجام آن حرکت خلق کرد، او لگولاس را از یک سوی اسب با کمک رکاب بالا برده بود. در یک نسخه دیگر او یک پشتک چرخان در هوا زده و در پشت گیملی بر روی زین فرود میآید. در دیگری او پایش را بر روی سم روی هوای اسب گذاشته و مانند یک پله از آن به بالا میپرد.»
در نهایت او چیزی را ساخت که شما در فیلم آن را مشاهده میکنید، گرچه آیتکن اذعان دارد که «اگر شما به آن صحنه از هر زاویه دیگری نگاه کنید، مسخره به نظر خواهد رسید. چرا که قوانین فیزیک را نقض میکند. به نظرم [لگولاس] از درون زمین عبور کرده و از میان اسب دقیقا بر روی سر گیملی فرود میآید!»
در آن زمان وتا دیجیتال نیاز به ایجاد فضایی داشت که المان سهبعدی لگولاس بتواند در آن حضور داشته باشد. آیتکن توضیح میدهد: «ما تپه را داشتیم، یک ترسیم سهبعدی از اسب را نیز داشتیم. ما یک نسخه کم کیفیت از گیملی بر روی اسب را نیز داشتیم، و همچنین نسخه بدل دیجیتالی لگولاس را نیز در اختیار داشتیم. دپارتمان دوربین این صحنه را به گونهای ساختند که گویی در حال یک بازی سهبعدی رایانهای هستید، و این دقیقا منطبق با چیزی بود که فیلمبرداری شده بود.» این تکنیک، انطباق حرکت کردن، به وتا دیجیتال اجازه داد تا بدل دیجیتالی لگولاس را ماهرانه در آن صحنه ادغام کند.
علاوه بر صرفاً تمرکز بر حرکات، عوامل بسیار دیگری در کنار هم باعث شد که آن صحنه باورپذیر به نظر بیاید. نورپردازی بر روی مدل دیجیتالی میبایست دقیقاً مطابق با نورپردازی حقیقی در روز فیلمبرداری باشد، شبیهسازی مو و لباس میبایست مطابق با یک اجرای زنده باشد، که خودشان باید به هنگام وارد شدن بدل دیجیتالی از روی شات حذف میشدند. همه این عوامل بر روی هم سبب شد تا یک کاراکتر CGI باورپذیر در اوج آن صحنه اکشن به وجود بیاید.
نسخه CGI لگولاس تنها عامل دیجیتالی آن صحنه نبود. آیتکن گفته بود که: «[اورلاندو بلوم] یک تیز نیز پرتاب میکند که آن نیز دیجیتالی است. یک چیز که میتوانم به شما اطمینان بدهم این است که [اورلاندو بلوم] هرگز یک تیر واقعی در هیچ کجای ارباب حلقهها پرتاب نکرده است. همه آنها بعداً توسط CGI اضافه شدهاند.»
چگونه لگولاس را با علم سوار یک اسب کنیم
درک چگونگی ساخته شدن آن صحنه یک چیز است، اما مشخصا این امر برای یک انسان غیرممکن است، مگر نه؟ مگر اینکه… رت آلین، که دارای دکتری فیزیک است و یک مشاور علمی مجموعه مکگایور است، با پالیگان در مورد عوامل حقیقی مرتبط با پرش لگولاس بر روی اسب صحبت کرده است.
اولین مشکلی که به نظر آلین رسید، میزان نیرویی است که حرکت او بر بازوی یک انسان وارد میکند، «شما به یک دست به آن میچسبید، و سپس شما از در زمانی بسیار کوتاه از سرعت ۰ به ۱۰ مایل بر ساعت میرسید. این نیرویی بسیار عظیم بر روی بازوی شماست. اگر من چنین کنم به نظرم شانهام از جا در برود.»
مشکل دیگر ناشی از چگونگی انجام انیمیشن آن توسط هنرمندان است. با وجود اینکه در حرکت بسیار هیجانانگیز به نظر میرسد، آلین میگوید: «به نظر نمیرسد این از لحاظ فیزیکی واقعبینانه باشد، اما از لحاظ فرم آن هم سعی دارم درک کنم چرا آنها انیمیشن را به آن شکل طراحی کردهاند. حتی از لحاظ جلوههای بصری نمیتوانم توجیهی برای آن پیدا کنم. اگر او اسب را بگیرد، او در سمت راست اسب است. به نظرتان میرسد که او میخواهد از سمت راست اسب چرخیده و بالا برود، اما به جای آن او در جلوی اسب بر خلاف جهت مورد انتظار تاب خورده و از آن سوی اسب سوار میشود.» نه تنها یک انسان به شدت بازوی خود را در انجام چنین کاری آسیب میزند، براساس گفته آلین بیشتر احتمال دارد که بتواند از سمت راست اسب بالا بپرد یا در حال تلاش به دنبال اسب کشیده شود.
اما لگولاس دقیقا یک انسان نیست. آیا امکان دارد که الف بودن او کمکی در نظریهپردازی ما داشته باشد؟
آلین میگوید: «بگذار بگوییم او یک الف است و الفها به سنگینی انسانها نیستند، یا الفها به زورمندی انسانها نیستند، که هیچکدام از آن دو را نمیدانیم [مترجم: اگه سیلماریلیون رو خونده بود سوالش در مورد زورمندی الفها حل شده بود :دی] اگر آنها توانی بسیار زیاد به نسب وزنشان داشته باشند، احتمال دارد که او بتواند این کار را انجام بدهد.»
اما وزن الفها چقدر است؟ برای تعیین وزن لگولاس، صحنهای در یاران حلقه وجود دارد که میتواند راهنمای ما باشد. به هنگام تلاش یاران برای عبور از گذر کارادراس، به سبب برف عظیمی که بر روی زمین نشسته است، همه آنها به سختی در حال جلو رفتن هستند – مگر لگولاس، که توانایی الفی خود از راه رفتن بر روی آن حجم از برف را نمایش میدهد و تنها رد پایی محو از او باقی میماند. در سال ۲۰۱۷ کایلی هیل از کانال یوتیوب Because Science از این عوامل استفاده کرده بود تا نشان دهد چگالی بدن لگولاس در حدود ۷۲ کیلوگرم بر متر مکعب یا کمتر است.
با داشتن این اطلاعات، آلین میگوید: «وزن او احتمالا، و من صرفا حدس میزنم، ۲۰ کیلوگرم یا چیزی اندک در آن حدود است. این باعث میشود او راحتتر خود را از اسب بالا بکشد، چرا که تغییر گشتاور برای یک جرمهای کمتر آنقدر زیاد نیست» حتی با در نظر گرفتن این موضوع، اگر با دقت مسئله را وارسی کنیم، این هنوز با علم نمیتوان به پاسخی قابل قبول برای آن رسید. آلین میگوید: «من میگویم که این حرکت مشخصاً به چشم آمده و عجیب است. این چیزی است که از مرزهای انتظارمان فراتر میرود.»
با این وجود حتی اگر سوار شدن لگولاس بر روی اسب اندکی غریب به نظرم برسد، تاثیر آن بر فیلم دو برج انکار ناپذیر است. سکانسی است که از هر لحاظ بینندگان را راضی میکند. و برای وتا دیجیتال، این یک صحنه مهم در تاریخ کاری آنان نیز است. چیزی که اثبات کرد میتوان در سکانسهای پیچیده از بدل دیجیتال به جای بازیگر حقیقی استفاده کرد.
آیتکن میگوید: «بدلهای دیجیتالی بخشی از هسته اصلی کاری است که در تقریباً هر برنامهای که بر روی آن کار میکنیم از ما درخواست میشود، و این یک نقطه نقطه عطف برای اثبات تواناییهای ما بود. به عنوان یک مجموعه جلوههای ویژه که توانست در آن سکانس به چنین دستاوردی برسد، به فیلمسازان نشان داد که این گزینه برای نه تنها کمک به آنها وجود دارد، بلکه میتواند آنان را از موقعیتهایی سخت که ممکن است در آن گرفتار شده باشند برهاند، همچنین شخصیتهای آنها را به کارهایی بگمارد که انجام آن در توان بازیگران نبوده یا آن را امن ندانند. ما بسیار هیجانزده بودیم که توانسته بودیم چنین کاری را به سرانجام برسانیم و دوست دارم فکر کنم [جکسون] از کارمان بسیار راضی بوده.»
شاهکاری که لگولاس به انجام آن دست زد ممکن است که برای آدمیان یا الفها امکانپذیر نباشد، اما هر چه که بود، لگولاس توانست بر روی آن اسب سوار شود.
منبع.
به نظرم از دیدگاه مخاطب«اینه که مهمه! :)»، خیلی هم ممکن و واقعی به نظر میاد و با توجه به اشاراتی که به تفاوت کلی الف ها و انسان ها شد مسئله منتفیه?
من خیلی سال پیش شنیده بودم که اول تلاش کردن به صورت واقعی این رو بگیرن که دنده بلوم شکسته و بعدش دیجیتالیش کردن :دی
نگو قضیه دقیقا اونطوری نبوده :دی