اندر باب هابیتها
تالیف از «تضاد»
«روی برگهی سفیدی با خطِ بد نوشتم: «در سوراخی، در زمین، هابیتی زندگی میکرد.» نمیدانستم و نمیدانم چرا.»
نامههای تالکین، شمارهی ۱۶۳، خطاب به دابلیو.ایچ. اودن.[۱] مورخ ۱۹۵۵
روایت خود تالکین از خلق واژهی «هابیت» چنین است. وقتی که در حال تصحیح اوراق امتحانی بود واژه را ساخت. تاریخی برای این ماجرا ارائه نمیکند ولی از سرنخهایی که به دست میدهد میتوان احتمال داد که در یک تابستان، اواخر دههی ۱۹۲۰ بوده است. از همین روز تابستانی، یکی از گیراترین مجموعههای داستان ادبیات امروز ما شکل میگیرد زیرا بدون این واژه، کتاب هابیت نوشته نمیشد. بدون، هابیت، ارباب حلقههایی نوشته نمیشد و بدون ارباب حلقهها، سیلماریلیونی در کار نبود.
توضیح خاستگاه این واژه ساده نیست و در عین حال هم هست. یک استاد دانشگاه که حوصلهاش سر رفته، خلق الساعه کلمهای میسازد. تا اینجا مشکلی نیست ولی وقتی توجه دنیا به این واژهی دو هجایی جلب شد بحث بالا میگیرد. برخی حتی ادعا کردند که تالکین این واژه را از کسی یا جایی گرفته است ولی ظاهراً به نظر خود تالکین مهمتر از ریشهی کلمهی هابیت، تاریخ هابیت در سرزمین خودش بود و من نیز بیشتر به مورد اخیر میپردازم.
برای مطالعه متن کامل مقاله این فایل را دانلود کنید:
آقا دستمریزاد ؛)
چه مقاله عمیق و سختی:دی خیلی خوب بسط داده شده بود.
این مقاله رو باید به بقیه هابیت ها نشون بدم تا جبهه مناسبی براش داشته باشیم:دی
به نظر من نامه های استاد در باب ریشه انسانی هابیت برام عجیبه! چرا باید ما هابیت ها با نسلی مشترک باشیم؟
مطمئنم اگه استاد چند سال دیگه زنده میموند یه نامه توجیحی / اصلاحی من باب هابیت میداد.
و اینکه هابیت ها تاریخ مکتوب نداشتن، انسان ها چی؟ اونها هم چنین چیزی رو از یاد بردن؟
من این نظر رو کامل نمیدونم!
واقعا ممنون بابت مقاله
واقعا ممنون بابت مقاله تضاد عزیز
تضاد جان خیلی از مقاله خوندنی و جالبت لذت بردم.
یه نکته ای هم موقع خوندن مقاله به نظرم رسید که فکر کنم بد نباشه مطرحش کنم:
اونجایی که درمورد were-worms صحبت میکردی به نظرم رسید این کلمه were شاید داره به هوشمندی اون مارها( که مهمترین ویژگی اژدهاهای دنیای تالکینه) اشاره میکنه.
ممنون از دوستان :”> بگینز جان، به نظر میاد انسان ها چندان علاقه ای به ثبت وقایع دیگران نداشتند و مخصوصاً از وقتی از الف ها جدا شدن این خصلت تشدید شد بنابراین هابیت ها، که در واقع به نظر نمی آمد انسان های خارق العاده هم باشن از دایره ی آگاهی بیرون رفتن. اما نکته ای که مطرح کردی نکته ی جالبی هست. پیشنهاد میکنم این رو ببری تو فروم تا بیشتر راجع بهش صحبت کنیم.
خدمت آگاروائن عزیز، شاید اشاره ی غیرمستقیمی به این موضوع هم باشه اما چون خود مفهوم گرگ-انسان رو هم تالکین چندان باز نکرد نمی تونم با قاطعیت اظهار نظر کنم 🙂
با سلام من هر چه قدر می زنم کارتون باب بابت نمی اید لطفا کارتون باب وبابت را اول صفه بگزارید با تشکر
خیلی خیلی مختصر و مفید. بسیار ممنون.
ساده لوحانه ست اگه فکر کنیم تالکین وقتی حوصلش سر رفته بود واژه ی هابیت رو اختراع کرد. خودش میگه داستان های خوب لایق شاخ و برگ گرفتن هستند و به نظر می رسه خودشم همین کار رو کرده باشه.
یه وجه تشابهی بین ” رابیت = خرگوش ” و هابیت می تونه باشه !!!!
اولین باری که ارباب حلقه ها رو دیدم و خونه بگینز ها یاد سوراخ های داستانهای خرگوشی افتادم !!!
عالی بود به شخصه لذت بردم! ممنونم