آخرین مقالات فرهنگنامه
خانه - فرهنگ نامه

فرهنگ نامه

آناریما (صورت فلکی که توسط واردا ساخته شد)

یکی از صور فلکی بیشماری که واردا در آسمان قرار داد که تا زمان بیداری اولین دسته از الفها در پهنه آن نورافشانی میکرد. اگرچه محل دقیق این صورت فلکی با قطعیت مشخص نیست، اما اینطور بنظر میرسد که نام آن به معنی لبه یا کرانه ی خورشید است و احتمالاً محل آن در کنار مسیر حرکت خورشید در صفحه ...

ادامه مطلب »

آناریون (پسر کوچکتر الندیل)

پسر دوم الندیل و برادر کوچکتر ایسیلدور که با پدرش به سرزمین میانه آمد و در محاصره باراد-دور کشته شد. نکته: تاریخ تولد آناریون فقط در جلد دوازده کتاب تاریخ سرزمین میانه ذکر شده است از اینرو کاملاً قابل اعتماد نیست. تالکین سرمنشأ روشن و صریحی برای نام آناریون ذکر نکرده است و معادل «فرزند آفتاب» برای نام او از ...

ادامه مطلب »

آناریون (پسر ملکه تار-آنکالیمه)

تنها پسر آنکالیمه و هالاکار که پس از جلوس مادرش در مقام اولین ملکه حکمران نومه نور بر تخت، به عنوان وارثش تعیین گردید. خیلی زود و پس از تولد او پدر و مادرش از هم جدا شدند و او در محیطی غمگین و پر استرس بزرگ شد. او سه فرزند داشت که دوتای اولی دختر بودند. اگرچه هر کدام ...

ادامه مطلب »

آناردیل (نامی که وقت تولد به تار-آلداریون داده شده بود)

در دوره حکومت تار-الندیل چهارمین پادشاه نومه نور، فرزندش منلدور صاحب پسری شد. منلدور آن پسر را آناردیل نامید: «وقف شدهی خورشید». شاید به این دلیل اینکه او موهای زرد رنگش را از مادرش آلماریان به ارث برده بود. او به سرعت به جوانی مغرور اما سخاوتمند تبدیل شد که شیفته ی دریا و ماجراجویی بود. همزمان با فراگیر شدن ...

ادامه مطلب »

آناردیل (ششمین پادشاه گوندور)

همزمان با آشکار شدن شکوه و قدرت نومه نور، وارث سلطنت منلدور، صاحب فرزندی شد که او را آناردیل نامید. او ششمین حکمران نومه نور و پادشاهی مشهور بود که هم پیمان گیل گلاد الف شد و اولین پایگاه نومه نوریان در سرزمین میانه را بنا کرد. او در دوران حکومتش با نام تار-آلداریون شناخته میشد. بعد از گذشت سه ...

ادامه مطلب »