انتشارات کاروان بهتازگی با انتشار دو
کتاب وارد حوزهی چاپ کتابهای علمیتخیلی و فانتزی شده است. انتشارات
کاروان نام مجموعهی کتابهای علمیتخیلی و فانتزی و وحشت خود را «ادبیات
گمانهزن» گذاشته است و امیدوار است در آیندهی نزدیک انتشار کتابهای مهم
این ژانر را ادامه دهد.
نخستین کتاب این مجموعه «مورخ»
نام دارد. کتاب «مورخ» داستانی است سرشار از نکات تاریخی و هنری و
دربارهی سرنوشت کنت دراکولا، ولاد صلابهگر، که گویا تا به امروز زنده
مانده است! دختری جوان نیمههای یک شب در کتابخانهی پدرش میگردد که
کتابی قدیمی را پیدا میکند و بستهای کاغذ زردشده. این کاغذها نامههایی
هستند که آغازشان رنگ و بویی منحوس دارد: «به وارث عزیز و بداقبالم…»
این کشف او را به دنیایی میکشاند که حتا به دورترین رؤیاهایش هم خطور
نمیکرد: هزارتویی از اسرارِ گذشتهی پدرش و سرنوشتِ مرموزِ مادرش که علتش
نیروی شرّ عظیمی است که در ژرفای تاریخ نهفته.
در همان لحظات ناخودآگاه خود را در آغازِ راهِ جستجویی برای یافتن
سؤالهایش میبیند که آن را حق خود میداند: جستجو برای دانستن حقیقت
درمورد ولاد صلابهگر، حاکم قرونوسطایی که فرمانروایی وحشیانه و
سبعانهاش شالودهی اسطورهی دراکولا را شکل داد. افسانهی دراکولا با
دنیای امروز چه ارتباطی دارد؟ جواب این سؤال از مرزها و زمان امروز فراتر
میرود و قهرمان داستان را از آرشیو کتابخانهی آکسفورد به استانبول و
بوداپست و از آنجا به قلب اروپای شرقی میکشاند. او نشانههای ظلمانی و
متون پنهانی را رمزگشایی میکند و رازهایی را میبیند که در روایات و
سنتهای صومعههای قرون وسطا هستند و با دشمنانی سهمگین رودررو میشود تا
اینکه گامبهگام به بخشهای پنهان زندگی گذشتهاش نزدیک میشود و درنهایت
مجبور است با خود اهریمن روبهرو شود.
نخستین رمان «الیزابت کوستووا»
کتابی است سرشار از ماجراهای محیرالعقول؛ قصهای مسحورکننده که واقعیت و
خیال، گذشته و امروز، آدمهای حقیقی و خیالی را چنان قاطعانه در هم
میآمیزد که بیگمان داستانی تعلیقآمیز و فراموشنشدنی را در ذهن ما ثبت
خواهد کرد. کتاب «مورخ» تا مدتها در صدر فهرست پرفروشهای بسیاری از
کشورهای جهان قرار گرفت، به ۲۸ زبان ترجمه شد و به سیاق از کتاب راز
داوینچی لقب «راز دراکولا» را به آن دادند. کتاب مورخ یکی از مطرحترین
آثار پرفروش این چند سال در بازار کتاب جهانی بوده. این کتاب علیرغم آنکه
نخستین کتاب نویسنده است نزدیک به ۲۰ میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروش
رفته، به تقریباً سی زبان ترجمه شده و برندهی جایزههایی بوده چون
جایزهی هاپوود در سال ۲۰۰۳ برای بهترین رمانِ در حال نگارش، جایزهی
کوییل در سال ۲۰۰۵ برای بهترین نویسندهی تککتابه، جایزهی بوکسِنس در
سال ۲۰۰۶ برای بهترین داستان بزرگسال و همینطور هم نامزد نهایی جایزهی
اتحادیهی بینالمللی [ادبیات] وحشت برای بهترین رمان در سال ۲۰۰۵. برای
خواندن گزیدهای از این کتاب به این لینک مراجعه کنید.
«آیزاک آسیموف»
یکی از شناختهشدهترین نویسندههای علم به زبان ساده و داستانهای
علمیتخیلی در ایران و البته جهان است؛ بسیاری او را موفقترین و درمجموعِ
کتابهایش پرفروشترین علمینویس دنیا میدانند و آثار علمیتخیلی او
همواره در بین مهمترین آثار «عصر طلایی» این شاخه از ادبیات قرار
میگیرد. او بهخاطر نوشتنِ چنین آثاری تاکنون دهها جایزه و افتخار را
نصیب خود کرده؛ منجمله ۱۴ دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف جهان
گرفت، سیارکی را به افتخار او «سیارک آسیموف ۵۰۲۰» نامگذاری کردند،
جایزهی بنیاد توماس آلوا ادیسون را بهخاطر نوشتن یکی از کتابهای علم به زبان سادهاش دریافت
کرد، بیش از ده بار جوایز هیوگو و نبیولا (مهمترین جوایز ادبیات
علمیتخیلی و فانتزی) را از آن خود کرد و… او تنها کسی است که تاکنون در
تمام ردههای سیستم دیوییِ کتابخانهها (بهجز فلسفه) کتاب نوشته است و
شاید بتوان گفت گستردهترین طیف نوشتهها را درمیان نویسندگان دنیا دارد.
او از نخستین نویسندگانی بود که ادبیات علمیتخیلی را از ژانری حاشیهای و
مخصوص مجلات خارج کرد و به درونمایههایی جدیتر پرداخت. میتوان گفت اگر
امثال او نبودند امروزه قدرت ادبیات علمیتخیلی چنین گسترده نمیشد که
تأثیرش بر ادبیات جریان اصلی تاایناندازه عظیم باشد. در ادبیات
علمیتخیلی، نگاه او به نوع انسان و روابط انسان با مخلوقات تکنولوژیکش،
بهطور خاص روبوتها، چنان دقیق و ملموس بود که به جرئت میتوان گفت
امروزه کسی نمیتواند در این باب قلم بزند و زیر سایهی او نباشد. نگاه
ساده اما دقیق او به مقولات علمی در کتابهای علمیاش، در کنار زبان
شیرینش، الگوی بسیاری از نویسندگان بعدی شد.
«من، آسیموف» زندگینامهی اوست به قلم خودش دربارهی روابطش با نویسندگان
و دانشمندان دیگر، عقایدش، شیوهی نویسندگیاش، روابط خانوادگیاش و غیره.
من، آسیموف به اعتقاد بسیاری در میان بهترین اتوبیوگرافیهای قرن بیستم
جای دارد. آسیموف در مقام نویسندهای پرکار و شناختهشده و صاحبنظر از
وقایع تلخ و شیرین و مشاجرات متعددی میگوید که میان او و نویسندگان دیگر
گذشته؛ درمقام علمینویسی مطرح و مؤثر از شیوهی آموزش دروس در امریکا
میگوید و انتقاد میکند؛ درمقام رییس انجمن اومانیستهای امریکا از سیر
تطور اندیشه در امریکا در طول عمرش مینویسد؛ و از همه مهمتر درمقام یکی
از اثرگذارترین علمیتخیلینویسان تاریخ از هر آن چیزی که به زندگیاش
مربوط است. ضمن آنکه همهی اینها با لحن شیرین و سرشار از طنز آسیموف
همراه است که او را در میان تکرارنشدنیترین نویسندههای تاریخ ادبیات
امریکا جای داده است. برای خواندن گزیدهای از این کتاب به این لینک مراجعه کنید.