یک سریال برای فرمانروایی بر همه. مجله VanityFair به مناسبت اولین تیزر تریلر سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت که قرار است در روز ۲۵ بهمن منتشر شود، برای نخستین بار نگاهی به پروژه پرهزینه آمازون داشته است. این مجله با تماشای سه قسمت اول سریال با شماری از دست اندر کاران پروژه از جمله مدیران آمازون و شورانرها صحبت کرده و برای اولین بار تصاویری را از شخصیتها و توضیحاتی را پیرامون داستان آنها منتشر کرده است. متن زیر ترجمه فارسی مقاله VanityFair است که خواندن آن را به همه طرفداران تالکین توصیه میکنیم:
دنیای گالادریل بهسان دریایی خشمگین است. گالادریل در این زمان با خردمندی خود به عنوان ملکه اثیری الفی با بازی کیت بلانشت در فیلمهای پیتر جکسون بسیار فاصله دارد. نقش گالادریل را مورفید کلارک در سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت که استودیو آمازون در حال ساخت آن است، ایفا میکند. او هزاران سال جوانتر است، و همانقدر که خشمگین و متهور، باهوش نیز است، و اطمینان دارد که پلیدی نزدیکتر از آن چیزی است که دیگران متوجه آنند. در قسمت دوم سریال، هشدارهای عینی و غیرعینی گالادریل او را سرگردان میکنند، تا زمانی که وی برای زنده ماندن بر روی یک کلک در حال تلاش دیده میشود؛ بر روی دریاهای جداییافکن همیشه طوفانی. در کنارش یک انسان فانی کشتیشکسته به نام هالبراند (چارلز ویکرز) قرار دارد که شخصیتی است که در این سریال معرفی میشود. گالادریل برای آینده مبارزه می کند؛ هالبراند از گذشته در حال گریز است. سرنوشت درهمبافته این دو تنها یکی از داستانهای سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت است، سریالی که اگر موفق شود، میتواند به پدیدهای جهانی بدل شود. ولی اگر شکست بخورد، می تواند یک درس عبرت باشد و همانطور که جی.آر.آر. تالکین گفته بود، حریصانه بسیار عمیق کاویدند.
سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت آمازون، که در ۲ سپتامبر (۱۱ شهریور ۱۴۰۱) شروع به پخش خواهد کرد، بر اساس یک رمان خاص از تالکین نیست، بلکه بر پشتهداستان گستردهای بنا شده است که او در ضمیمههای سهگانه ارباب حلقهها نگاشته بود. پنج فصل به احتمال زیاد برای استودیو بیش از ۱ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. این نوع بودجه ممکن است اکثر استودیوهای دیگر را با خاک یکسان کند، اما تالکین، مانند سفر فضایی، یک وسواس شخصی برای موسس آمازون جف بزوس به حساب میآید که یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. این یک سرمایهگذاری بزرگی است که به او اجازه میدهد گرانترین سریال تلویزیونی را که تا به حال ساخته شده، خلق کند. هرچند جکسون به این پروژه متصل نیست، فیلمهایش، و همچنین بازی تاج و تخت به عنوان یک وارث معنوی، ثابت کرد که مخاطبان گستردهای برای فانتزیِ فراگیر وجود دارد. البته، بسیارند کسانی که سعی کردهاند همان مخاطبان را جذب کنند و تعداد کمی از آنها جان سالم به در بردهاند.
به دلیل ثروت عظیم بزوس، سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت در واقع کمتر از لحاظ مالی تحت فشار است و مسئله بیشتر حیثیتی است. آمازون قطعا نیاز دارد که نشان دهد میتواند برنامههای عظیم و آبرومند تولید کند، و با این مجموعه، این خطر را به جان بخرد که آیا میتواند به تفسیر و ترمیم نقاط ناقص داستانهای یک قصهگوی مشهور بپردازد یا خیر. شورانرهای سریال، پاتریک مککی و جیدی پین، به شدت از این فشار آگاه هستند. مجوعه آنها ۲۲ ستاره و چندین خط داستان را دنبال میکند، از اعماق معادن دورفی در کوهستان مهآلود تا تدبیرگریهای عظیم قلمرو الفی لیندون و جزیره آتلانتیسمانند انسانها، نومهنور. همه اینها دور وقایعی میگردند که در نهایت نام سهگانه از آن مشتق میشود. مککی میگوید: «ساختن حلقهها، حلقههایی برای الفها، حلقههایی برای دورفها، حلقههایی برای آدمها، و سپس حلقه یگانهای که سائورون برای فریب همه آنان استفاده کرد. این داستان ساخت همه این قدرتهاست، از کجا آمدهاند، و هرکدام چه به دیگر نژادها آموختند.» او درباب سوالی که سریال را پیش میبرد افزود: «آیا ما میتوانیم رمانی را خلق کنیم که تالکین هرگز ننوشت و آن را به صورت یک سریال پرواقعه که رخداد آن تنها امروزه ممکن است نمایش دهیم؟»
نجات یافتن گالادریل در دریا فقط یک نقطه مهم در آغاز سریال نیست – شورانرها به یاد میآورند که این لحظهای بنیادی بر روی صحنه در نیوزیلند در ماه مارس ۲۰۲۰ بود. مککی میگوید: «مورفید کلارک تازه چندین روز بود که نقش گالادریل را بر عهده گرفته بود که احتمالاً اتفاق دلهرهآوری است. او در آب است. جلوههای ویژه بسیاری در کار است. موسیقی و نور در جریان است.» اما با وجود این سکانس بنیادی در پیش روی آنان، تیم تولید سریال به تلفنهایشان خیره شدهاند: ۴۵ دقیقه بیشتر طول نکشید که خبر رسید تام هنکس در نزدیکی استرالیا به کووید مبتلا شده، اِنبیاِی لیگ خود را تعطیل کرده، و سازمان بهداشت جهانی یک همهگیری جهانی را اعلام کرده است. پین میگوید: «همه ما اینطور بودیم که «خدای من، چه باید بکنیم؟ مجبوریم همه چیز را تعطیل کنیم.» همهگیری به سرعت گسترش یافت و دلنگرانیهای بزرگ و کوچک دیگری را رقم زد. او افزود: «وحشتناک بود. «اوه خدای من، آیا کسی متوجه است که ما در حال تلاش برای انجام چه کاری هستیم؟ آیا این پروژه بیش از اندازه بلندپروازانه است؟ هیچ نظری نداشتیم که فردا چه خواهد شد.»
آیا میتوانید بازگشت به دنیای دوستداشتنی فیلمهای پیتر جکسون را با همان استاندارد بالا تصور کنید؟ ما همیشه از این انتظارات عظیم باخبر بودیم.
اما تیم تولید یکی یکی تلفنهایشان را کنار گذاشتند. مککی میگوید: «همه دور صفحهنمایشی که ما در حال تصویربرداری کلوزآپ بودیم جمع شده بودند، صورت گالادریل صفحه را پر کرده بود و در حال اشک ریختن بود، ولی تصمیم گرفت: من باید بجنگم.» بلافاصله پس از اتمام صحنه، بخش ضبط صدا با فریادهای شادی پر شد. پین میگوید: «این یک مثال عالی از چگونگی رسیدن به تالکین و سرزمین میانه است، حتی در تاریکترین و نامحتملترین لحظات.»
هر هرج و مرج دیگری ممکن بود بر سر راهشان ظاهر شود، اما آنها در نهایت میدانستند که در راه درست قدم برداشتهاند. از سه قسمت اولی که ونیتی فیر آنها را دیده، نیز همین بر میآید. سریال مخلوطی سخاوتمندانه از مکانهای جذاب، جادو، جنگ، و اساطیر است – و شگفتیها آنچنان زیاد است که میتواند عامل ساخت هزاران پادکست شود. برخی از شخصیتها آشنا هستند، و تماشای گسترده شدن تارهای سرنوشت آنها از اولین عوامل جذب بینندگان خواهد بود. اما چهرههای جدید نیز در نهایت ممکن است جذابیت بیشتری را رقم بزنند، از آنجایی که سرنوشت آنها را نمیدانیم.
قبلاً این بخش از داستانها نیمه تمام شناخته میشد. پس از موفقیت داستان هابیت، در سال ۱۹۳۷، تالکین توجهش را بخشی از تاریخ سرزمین میانه معطوف کرد که انتشارات آن را رد کرد (نسخهای کاملتر از آن پس از مرگش با نام سیلماریلیون منتشر شد). حال با شعلهور شدن دومین جنگ جهانی در طول زندگانی او، تالکین دست به خلق یک ماجراجویی از جوامعی زد که تفاوتهای خود را کنار گذاشته و در کنار یکدیگر یک پلیدی ابرقدرت را از میان بردند. طبیعتاً این داستان ارباب حلقهها بود.
در این داستان، یارانی نامحتمل عازم سفری به سوی موردور میشوند تا حلقه سائورون را نابود سازند. در طول راه، تالکین میخواست که شخصیتها از کنار مناظر طبیعی آسیبدیده پر از آثار باستانی جوامع از دست رفته و نبردهای گذشته عبور کنند. سفر آنان مقابله با یک خطر جدید نبود، بلکه از میان بردن یک خطر کهن بود – آفتی بدسگال که زمینها را مدتهایی مدید شکنجه داده بود. تالکین پادشاهیهایی را متصور شد و سپس آنها را در پسزمینه فرو انداخت.
تاثیر چنین کاری فراتر از انتظار بود. پس از انتشار یاران حلقه و دو برج – به ترتیب در ژوئیه و نوامبر ۱۹۵۴ – خوانندگان به طرزی افراطی به داستان علاقهمند شدند. تالکین به دوستی در ۱۹۵۶ نوشت: «بسیاری تقاضای نقشههای بیشتر (و بهتر) را دارند، موسیقیدانان نواها و نتنویسی میخواهند. باستانشناسان به دنبال سفالها و فلزگری، ابزارها و کشاورزی هستند…تاریخدانان جزییات بیشتری درباره ساختار اجتماعی و سیاسی گوندور میخواهند.» تالکین به ناشرش گفته بود اگر بخواهد همه آن خواستهها را اجابت کند: «کتابی به بزرگی مجلد اول ارباب حلقهها نیاز است.»
به جای آن، او با قرض گرفتن از سیلماریلیونی که توسط انتشارات رد شده بود، هزاران سال از تاریخ را به صورت یک پینویس، که بعد از آن به عنوان ضمایم نام برده شد، در ۱۵۰ صفحه خلاصه کرد. این سیرهای زمانی، شجرهنامهها و یادداشتها بر زبانها و فرهنگها آنچنان مهم شد که تالکین انتشار جلد نهایی داستان را به تعویق انداخت. تالکین در نامهای در سال ۱۹۶۱ به ناشر خارجی خود چنین گفت: «[ضمایم] نقش مهمی در خلق کل اثر بازی میکنند و حسی قانعکننده از واقعیتی تاریخی را به وجود میآورند.»
پس از مرگ تالکین، پسرش کریستوفر مسئولیت بنیادی را بر عهده گرفت که به حفاظت سختگیرانه درباره اقتباس از آثار پدرش مشهور است، چرا که از تجاریشدن آن هراس داشت. مایکل درات استاد دانشگاه ویتون و محقق تالکین میگوید: «کریستوفر به شدت از اقتباس سینمایی ارباب حلقهها به خاطر تجلیل از خشونت بسیارش متنفر بود. او در سال ۱۹۲۴ متولد شده بود، و فرنچایزهای فیلم با جلوههای ویژه عظیم برایش اهمیتی نداشت. اگر پدرش حق ساخت اقتباس از ارباب حلقهها و هابیت را نفروخته بود تا مالیات بر ارثش را پرداخت کند، به نظرم کریستوفر نیز آنها را نمیفروخت.»
کریستوفر تالکین تا سالها به پیشنهادهای مالی برای خرید حقوق آثار سرزمین میانه توجهی نداشت. اما در سال ۲۰۱۷، زمانی که میخواست بازنشست شود، خانواده تالکین یک مزایده غافلگیرکننده برگزار کردند. آنها میخواستند حقوق ضمایمی را بفروشند که وقایع دوران دوم سرزمین میانه و همه ارجاعات مربوط به این بازه زمانی در خود ارباب حلقهها را در بر میگرفت. اگر با دوران دوم آشنا نیستید، این دوره شامل یک بازه زمانی نسبتا صلحآمیز است که پس از یک دوره هراس و درگیری به آن میرسیم. ارباب تاریکی، مورگوت، شکست خورده و معاونش سائورون ناپدید شده است. وقتی سریال شروع میشود، گالادریل در حال تعقیب آخرین بازماندگان نیروی شر است که ادعا میشود برادرش را از پای درآوردهاند. دوران سوم یعنی داستان فرودو، سم و یاران حلقه هزاران سال بعد از این وقایع رخ میدهد.
قیمت آغازین مزایده بنیاد تالکین ۲۰۰ میلیون دلار بود. اگر صنعت تلویزیون به دنبال جایگزینی برای Game of Thrones نمیگشت، پیدا کردن خریداری که حاضر به پرداخت این مبلغ هنگفت باشد، کار سختی محسوب میشد. و پول تنها مانع نگرانکننده برای خریدار نبود. چندین شخصیت نامیرا مثل گالادریل و الروند باید به عنوان نسخههای جوانتر خودشان در سریال حاضر میشدند، اما دیگر خبری از هابیتها و جادوگران نبود، چون آنها نقش مهمی در دوران دوم نداشتند. بهعلاوه، بنیاد تالکین میخواست درباره مسیر سریال حق نظر دادن داشته باشد.
این نوع بودجه ممکن است اکثر استودیوهای دیگر را با خاک یکسان کند، اما تالکین، مانند سفر فضایی، یک وسواس شخصی برای جف بزوس به حساب میآید.
مزیت این معامله اما دستیابی به سریالی با مخاطبان گسترده بود که میتوانست بقا در عصر جنگ سرویسهای استریم محتوا را تضمین کند. اچبیاو و نتفلیکس از جمله شرکتهایی بودند که در این مزایده مشارکت کردند، اما تیم آمازونِ جف بزوس با پیشنهاد ۲۵۰ میلیون دلاری برنده مزایده شد. جنیفر سالک، رئیس آمازون استودیو میگوید: «[بزوس] شخصا از طرفداران سرسخت تالکین است و نسبت به تمام آثار اشتیاق و اطلاعات فراوانی دارد. تمایل او برای جاهطلبی – و برای ما که با این محتوا جاهطلبانه برخورد کنیم – از روز نخستی که به این شرکت آمدم مشخص بود. این پروژه هم با جاهطلبیهای بزرگ او همخوانی داشت، پروژهای که ساختنش نیازمند همکاری همه بخشهای شرکت بود.»
آمازون بودجه دقیق سریال را تایید نمیکند، اما افزون بر هزینه خرید حق آثار تالکین، دولت نیوزلند پیشتر اعلام کرده بود که هزینه تولید سریال فقط برای فصل اول حدود ۴۶۲ میلیون دلار بوده است. البته این هزینه شامل احداث ساختمانهایی میشود که در فصلهای بعد استفاده خواهد شد. جهت مقایسه میتوانیم به دیگر سریال فانتزی آمازون یعنی The Wheel of Time اشاره کنیم که بودجه هر فصل آن ظاهرا ۸۰ میلیون دلار است. اگر هزینه کارزارهای بازاریابی جهانی و هزینه ساخت فصول بعدی را لحاظ کنیم، هزینه سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت بدون شک از یک میلیارد دلار فراتر میرود.
همانطور که تالکین ماموریت داستانش را به فرودو بگینز و سموایز گمجی سپرد، آمازون هم دو تازهوارد ناشناخته را انتخاب کرد. مککی و پین دوستان دوران دبیرستان یکدیگر در ویرجینیای شمالی بودند که از ۱۳ سال قبل در هالیوود فیلمنامه مینوشتند. سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت اولین اثر رسمی آنهاست که در IMDb پای نامشان ثبت میشود. این دو نفر میدانستند این پروژه فوقالعاده بزرگ خواهد بود. مککی میگوید: «ما قبلا در پروژههای زیادی با افراد جذاب و شگفتانگیز کار کرده بودیم که هرگز پخش نشدند یا پخش شدند و از ما اسمی نبردند. ما افراد ناشناختهای بودیم. و آمازون با هر کسی که میتوانست صحبت کرد، هر کسی که ایدهای راجع به ارباب حلقهها داشت.» پین اضافه میکند: «ما نسبت به محتوا اشتیاق داشتیم و دیدگاهمان با سلیقه و جاهطلبی آمازون هماهنگ بود.» آنها ظاهرا از حمایت جی.جی. آبرامز هم برخوردار بودند چون قبلا بابت نوشتن فیلم استار ترک با آنها همکاری کرده بود.
ارائه یک سریال تلویزیونی ۵۰ ساعته به مدیران آمازون – و در نهایت به خانواده تالکین – کار بسیار دشواری بود، اما هیچچیزی به اندازه خود نوشتن، تولید و حیات بخشیدن به سریال سخت نبود. پین میگوید: «احساس هابیتها را داشتیم. احساس میکردیم دو آدم بسیار کوچک در یک دنیای بسیار بزرگ هستیم که پروژهای بزرگ به آنها محول شده، پروژهای که برای خیلیها اهمیت زیادی دارد.» شورانرها دیالوگ معروف فرودو در انتهای یاران حلقه را یادآور میشوند. پین میگوید: «من و پاتریک معمولا در لحظات چالشبرانگیز سریال به یکدیگر نگاه میکردیم و میگفتیم ‘خوشحالم که با من هستی، سم.’» مککی اضافه میکند: «او سم است. نه شوخی کردم، من سم هستم.»
پروژهای در این حد و اندازه هیچگاه به تنهایی قابل انجام نبود. مدیران آمازون که هنوز نسبت به محتوای مرجع آشنایی کافی را نداشتند، گروه مجربی از افراد را گرد هم آوردند. برایان کاگمن تهیهکننده سریال Game of Thrones به عنوان مشاور به کمک مککی و پین آمد تا پروژه را روی غلتک بیندازد. فیلمساز باتجربه جی.ای. بایونا هم قرار بود با کارگردانی دو قسمت اول لحن کلی اثر را پیاده کند.
بایونا نه فقط با فیلمنامه شورانرها بلکه به خاطر آمادگی آنها برای پذیرش توصیههای مختلف مجذوب پروژه شد. او میگوید: «از همان ابتدا به این دو نفر اعتماد کردم. میدانستم در حال طی چه مسیری هستند و آنها هم میدانستند که من در چه وضعیتی به سر میبرم، چون آیا میتوانید تصور بازگشت به چنین دنیای محبوب و باکیفیتی را داشته باشید که توسط فیلمهای پیتر جکسون شناخته میشوند؟ ما در هر لحظه از حجم بسیار زیاد انتظارات آگاه بودیم.»
آمازون تاکنون عملا هیچ چیزی راجع به سریال نگفته است. این سطح از محرمانگی برخی از طرفدارانی را که به رابطه صمیمانه با جکسون و استودیوهای نیو لاین عادت داشتند، نگران کرده. آیا یک داستان ۶۶ ساله قابل اسپویل شدن است؟ با توجه به این که خیلیها با ضمایم کتاب آشنایی ندارند، بله. ورنون سندرز، رئیس بخش تلویزیون آمازون میگوید: «معتقدیم که همه تلاشها، این همه سختگیری و محافظت از پروژه در نهایت به نفع مشتریان خواهد بود.» جنیفر سالک باور دارد که محرمانگی و کنجکاوی بسیار زیاد طرفداران برای سریال مفید است: «هر کسی که به سریال سخت میگیرد یا دنبال شایعات است یا سعی میکند به نحوی به جزئیات پروژه دست بیاید یا حتی درباره آن گمانهزنی میکند – اینها همه نشاندهنده تعامل و اشتیاق در طرفداران است. ما هم چنین دیدگاهی نسبت به آنها داریم. از گمانهزنی استقبال میکنیم.» محرمانگی در گذشته هم در آثار مارول، دیسی، استار وارز و Game of Thrones دیده شده بود، اما آمازون با تدابیر خاص خود به سطح جدیدی از حفظ اسرار دست یافت. حتی بازیگران هم بدون این که بدانند چه نقشی را بازی خواهند کرد، استخدام شدند.
با این حال، گزارشی در سال ۲۰۱۸ برخی از طرفداران را نگران کرد. تالکینشناس سرشناس سریال تام شیپی ظاهرا بدون هماهنگی با یک سایت طرفداری آلمانی مصاحبه و نظرات خود را درباره این که سریال میتواند شامل چه چیزهایی باشد و نباشد، اعلام کرد. به فاصله کوتاهی شیپی از پروژه کنار گذاشته شد. شیپی و شورانرها از ارائه توضیح درباره این که دقیقا چه اتفاقی افتاد خودداری میکنند، ولی طرفداران نتیجهگیری خودشان را داشتند. مایکل درات تالکینشناس میگوید: «به نظر میرسد که قرارداد عدم افشا (NDA) اساسا به این معناست که اگر به کسی چیزی بگویی، میتوانیم رندهات کنیم.» آمازون از آن پس دیگر نام پژوهشگران خود را منتشر نکرد.
سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت در مسیر خود چند بازیگر دیگر از جمله ویل پولتر و تام باج را هم از دست داد. خروج بازیگرها، در کنار ترک شیپی، ریک هاینریکس (طراح تولید)، و «سوزان تا یگوادو» مدیر واحد ژانر آمازون که از همان ابتدا به عقد قرارداد با بنیاد تالکین کمک کرده بود، این نگرانی را به وجود آورد که تولید به هرج و مرج افتاده است. ولی طرفداران فیلمهای جکسون احتمالا به خاطر دارند که استورات تاونسند حتی پس از حضور در صحنه در نیوزلند با ویگو مورتنسن تعویض شد. در همه سریالهای طولانی، مدیران و شورانرها باقی میمانند، ولی اجتنابناپذیر است که برخی در مسیر از گروه جدا شوند.
پین و مککی به عنوان طرفداران دیرینه این ژانر نگرانی برخی از طرفداران درباره سریال را درک میکنند. مککی میگوید: «میدانیم انتظار کشیدن چه حسی دارد و چرا طرفداران میترسند که سریال چیزی نباشد که برای آن امیدوار بودند. خودمان هم بارها همین حس را داشتهایم.»
بعد از انتشار خبر مربوط به استخدام هماهنگکننده صحنههای جنسی بر سر صحنه در نیوزلند، بعضی از طرفداران ترسیدند که سریال چیزی را از دست داده باشد که تالکین را تالکین میکند. دیمیترا فیمی تالکینشناس و مدرس دانشگاه گلاسگو میگوید: «نگران بودم که سریال به چیزی شبیه Game of Thrones برای دوران دوم بدل شود. این چیزی نیست که بتوانید آن را وفادار با بینش تالکین در نظر بگیرید. این اتفاق انحراف محسوب میشد.»
پس آیا به اندازه سریال Game of Thrones در سرزمین میانه شاهد خشونت و مسائل جنسی خواهیم بود؟ بهطور خلاصه نه. مککی میگوید: «هدف ما ساخت سریال برای همه بوده است، برای بچههای ۱۱، ۱۲ و ۱۳ ساله، هرچند شاید گاهی اوقات لازم باشد که اگر سریال بیش از حد ترسناک شد، جلوی چشمانشان را بگیرند. ما درباره لحن کتابهای تالکین هم صحبت کردیم. این لحن گاهی اوقات ترسناک، گاهی پرتنش، گاهی سیاسی و گاهی بسیار پیچیده میشود، اما همچنین بعضی وقتها دلگرمکننده و در حمایت از زندگی و امیدوارکننده است. این داستان درباره دوستی و برادری و قدرت غلبه بر تاریکی توسط کسانی است که نادیده گرفته شدهاند.»
طرفداران میخواهند بدانند آیا سریال هابیتها را به دوران دوم میآورد؟ بهطور خلاصه نه و بله. مککی میگوید: «یکی از مشخصترین نکات در کتابها این است که هابیتها تا پیش از دوران سوم هیچ عمل قهرمانانه و قابل توجهی انجام ندادهاند. ولی آیا سرزمین میانه واقعا بدون هابیتها یا چیزی شبیه هابیتها سرزمین میانه میشود؟» اجداد هابیتها در این دوره هارفوت نام داشتند. آنها احتمالا در شایر زندگی نمیکنند، اما به اندازه کافی شبیه هابیتها هستند. مککی و پین جامعهای از هارفوتهای روستایی را به وجود آوردند که با تکیه بر محرمانگی و تلاش برای مخفی ماندن زندگی میکنند تا بتوانند در حاشیه اتفاقات بزرگ دنیا نقشی شبیه شخصیتهای نمایش «روزنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند» داشته باشند. دو هارفوت دوستداشتنی و کنجکاو با بازی مگان ریچاردز و مارکلا کاونا با یک مرد مرموز گمشده روبرو میشوند که گذشتهاش میتواند یکی از جذابترین معماهای سریال باشد.
سریال آمازون همچنین ایده کسانی را که در سرزمین میانه زندگی میکردند، گسترش میدهد. یکی از خطوط داستانی اختصاصی سریال مربوط به یک الف سیلوان به نام آروندیر با بازی اسماعیل کروز-کوردوا است که اولین الف رنگین پوست در یک پروژه تالکینی است. او درگیر رابطهای ممنوعه با برانوین شده که یک زن انسان شفادهنده با بازی نازنین بنیادی است. در جایی دیگر، سر لنی هنری نقش یک هارفوت کهنسال و سوفیا نوموت نقش یک شاهدخت دورف به نام دیسا را بازی میکند. نوموت هم اولین زن سیاهپوستی است که در یک اقتباس از ارباب حلقهها نقش دورف را بازی کرده. دیسا در کتابها وجود ندارد. لیندزی وبر، تهیهکننده اجرایی سریال میگوید: «تصمیم طبیعی برای ما این بود که اقتباس از کارهای تالکین هم بازتابدهنده شکل واقعی جهان باشد. تالکین برای همه است. داستانهای او درباره نژادهای خیالیای است که وقتی از کنج خانه و کاشانه خود خارج میشوند و نزد یکدیگر میآیند، تمام تلاششان را به کار میبندند.»
زمانی که آمازون تصاویر بازیگران سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت را حتی بدون اشاره به نام آنها یا جزئیات داستان منتشر کرد، استودیو مورد حمله اینترنتی ترولها قرار گرفت. ماریانا ریوس مالدونادو تالکینشناس میگوید: «طبیعتا انتظار داشتیم که فشارها و انتقاداتی را ببینیم. ولی سوال این بود که از طرف چه کسانی؟ کسانی که از ایده سیاه، لاتین یا آسیایی بودن یک الف تا این اندازه در معرض خطر قرار گرفته و منزجر شدند، چه کسانی بودند؟»
آن دسته از طرفداران سرسخت تالکین که آثار او را مقدس میشمارند، مطمئنا پیام اتحاد را در داستانها دریافت کردهاند. وفاداری به این اصل به اندازه درک تصور تالکین از مکانها و شخصیتهای این دوره کوتاه از قصههای او اهمیت دارد. ما بالاخره شکوه خزد-دوم را میبینیم که در یاران حلقهی جکسون با دیالوگ معروف گندالف همراه شده است: «نمیتوانی بگذری!» سریال این قلمرو را در دورهای نشان میدهد که هنوز پر از نور، غذا و موسیقی بود. همچنین الف آهنگر کلهبریمبور (با بازی چارلز ادواردز) را خواهیم دید که مهارت و جادویش به خلق حلقهها منجر میشود. و شاهد یک معمار و سیاستمدار الف جوان به نام الروند (با بازی رابرت آرامایو) هستیم که در سرزمین اسطورهای لیندون به قدرت میرسد. در یک خط داستانی دیگر دریانوردی به نام ایسیلدور (با بازی ماکسیم بالدری) را داریم که هنوز به یک جنگجو تبدیل نشده و حلقه یگانه را از دست سائورون قطع نکرده تا در دام قدرت آن بیفتد.
در مورد سائورون، این شخصیت شرور نقش مهمی در دوران دوم دارد. در آغاز سریال صرفا اشارههایی به خطر سائورون شنیده میشود. برخی بهوضوح این خطر را میبینند و برخی نمیخواهند آن را قبول کنند. بایونا در ساخت سریال از زمان کودکیاش در اسپانیا استفاده کرده. اسپانیا در آن زمان هنوز در حال بازیابی از یک جنگ داخلی بود که دههها پیش از تولد او رخ داده بود. این کارگردان میگوید: «ما به مدت ۴۰ سال تحت یک دیکتاتوری زندگی میکردیم، بنابراین میتوانستید متوجه پیامدهای جنگ و سایه گذشته شوید.» بایونا خاطرنشان میکند که «سایه گذشته» در واقع نام قسمت اول سریال است: «فکر میکنیم همهچیز به بحث پیامدهای جنگ مربوط است. یکی از ایدههایی که خیلی به روح قصه تالکین وفادار بوده، درک شهودی است. گالادریل درک شهودی دارد که شرایط مطلوب نیست و چیزی هنوز در کمین است.»
این داستان در کتابها در طول چند هزار سال رخ میدهد، اما پین و مککی وقایع را در یک مقطع زمانی فشرده کردهاند. این تصمیم بزرگترین انحراف آنها از متن مرجع بوده، و میدانند که تغییر بزرگی را اعمال کردهاند. پین میگوید: «ما با بنیاد تالکین حرف زدیم. اگر قرار بود کاملا وفادار بمانیم، باید داستانی تعریف میکردیم که شخصیتهای انسان آن هر فصل میمردند، چون [مثلا] ۲۰۰ سال در زمان جلو میروید. بهعلاوه، در آن صورت تا فصل چهارم خبری از شخصیتهای بزرگ و مهم نمیشد. ببینید، شاید بعضی از طرفداران از ما بخواهند مستندی از سرزمین میانه بسازیم، ولی ما میخواهیم یک داستان را روایت کنیم که همه این چیزها را در برمیگیرد.»
شورانرها احترام زیادی برای تالکین قائلند، اما نمیتوانید بدون ریسک کردن یک اقتباس ۵۰ ساعته داشته باشید. پین در پاسخ به این سوال که نگرانیها و گمانهزنیهای طرفداران او را مردد میکند یا نه، میگوید: «فکر میکنیم اثر نهایی در پایان بیانگر همهچیز خواهد بود. مخاطبان قبل از شروع ارکستر با یکدیگر حرف میزنند، اما به محض آغاز شدن موسیقی، با اثر همراه و غرق شنیدن میشوند.»
ایمان صاحبی – الوه
خیلی عالی:)
ممنون بابت این مقاله جامع=)
همه جا نوشته اند که نازنین بنیادی نقش یک انسان رو داره. اما گوش های نازنین تیز بنظر میرسه و شبیه الف هاست…
ممنون که مارو از جهل مرکب رهاندی
در پناه ایلوواتار
بسیار هم عالی مقاله مفید و ترجمه کامل مرسی الوه جان!
درمورد این مقاله میتونم بگم قبل از خوندنش یه سوال داشتم الان هزارتا و مشتاق برای اینده. باشد که زنده باشیم و ببینیم و لذت ببریم
حس خوبی نسب به ساخت این سریال ندارم، احتمالا خوب از آب در نمیاد. از بازیگران معمولی دعوت شده حتی در نقش های اصلی داستان!!
الان بازیگران ارباب حلقه ها در دوران خودشون چقدر معروف بودن؟
مگه همه بازیگرانی معمولی یا قدیمی ولی اکثرا با نقش های حاشیه ایی نبودن؟
یا گیم آف ترن چندتا بازیگر آماتور رو بازیگر کرد؟