عهد: ۴۴۲ د.ا – ۴۷۱ د.ا
نژاد: انسانها
شاخه: اداین
فرهنگ: انسانهای دور-لومین
خاندان: خاندان هادور
معنی: قویدل
تلفظ: hoo’or
هور، پسر کوچکتر گالدور، فرمانروای دور-لومین، و نوه هادور لوریندول بود و همچنین پدر تور و پدربزرگ ائارندیل دریانورد. گفته شده که هور موهایی بور داشت و از قدبلندترین انسانهای خاندان هادور بود که تنها پسرش تور از او بلندقامت تر بود. طبق سنت آن زمان انسانها، هور و برادرش هورین به فرزندخواندگی دائیشان، هالدیر از هالادین، فرمانروای هالادین در جنگل برتیل پذیرفته شدند و لذا در زمان داگور براگولاخ در سال ۴۵۵ دوران اول در همان جنگل زندگی میکردند. با وجود کمی سنشان (هور در آن زمان سیزده ساله و برادرش هورین شانزده ساله بودند) به همراه هالادین برای نبرد با لشکری از اورکها که به جنگل وارد شده بودند رفتند. اورکها نابود شدند و جنگل برای مدتهای طولانی در صلح و آرامش به سر برد، اما هورین و هور از بدنه سپاه جدا شده بودند. اولمو توده ای مه برای آسان کردن فرارشان فرو فرستاد و آنها در پوشش مه از بریتیاخ به دیمبار شمالی در سایه کریساگریم، کوههای احاطه گر گوندولین عقب نشستند. توروندور با دیدن درماندگی آنها دو تا از عقابهایش را فرستاد تا آنها را از کریساگریم عبور داده و به قلمرو پنهان تورگان ببرند. اولمو برای تورگان پیام فرستاده بود که چشم به راه مردانی از خاندان هادور باشد و لذا تورگان برادرها را به گرمی پذیرفت و آنها به مدت نزدیک به یک سال نزد تورگان ماندند. با وجود قانون گوندولین مبنی بر اینکه هیچ یک از کسانی که به شهر وارد شده بود حق خروج از آنرا نداشت، تورگان با توجه به آنکه عقابها دو برادر را به گوندولین آورده بودند و آنها نمی دانستند که گوندولین در کجا واقع شده است، استثنائی برای آنها قائل شد و به آنها اجازه داد که شهر را ترک نمایند. عقابها آنها را از شهر بیرون بردند و آنها نزد مردمان خاندان هادور در دور-لومین بازگشتند. تورگان از آنها سوگندی مبنی بر سکوت گرفته بود و لذا آنها هرگز به کسی نگفتند که این یک سال را در کجا به سر برده بودند. هنگامی که هور به سن مردی رسید، با ریان، دختر بلگوند ازدواج نمود و از او صاحب فرزند پسری شد که پیش از تولد، نام او را تور انتخاب کرده بود. دو ماه پس از ازدواج، اربابان الف لشکری برای حمله به مورگوت تدارک دیدند و هورین و هور نیز در سپاه دور-لومین حضور داشتند. این نبردی بود که بعدها به نیرنائت آرنوئدیاد، نبرد اشکهای بیشمار معروف شد. نیروهای هورین و هور، در پای برج پادشاه برین نولدور، فینگون، در باراد ایتل ایستادگی می کردند. نیروهای دو برادر بر جنگلهای دامنه شرقی ارد وترین صفوف خود را آراسته بودند و مورگوت نمی توانست تعداد آنها را بفهمد. تورگان نیز برای اولین بار پس از بنای گوندولین به همراه ارتشش از شهر خارج شد تا در این نبرد شرکت جوید. پس از شش روز نبرد، مورگوت بر الفها پیروز شد. تورگان به سمت تالارهایش در گوندولین عقب نشینی کرد، در حالی که هور و هورین، به همراه باقی مانده سپاه دور-لومین از او پشتیبانی میکردند تا مسیر بازگشت او را امن نگاه دارند. پیش از جدا شدنشان هور پیشگویی کرد که از آندو امیدی تازه متولد خواهد شد، با این لفظ که …از میان من و تو ستاره ای طلوع خواهد نمود. این گفته هور بعدها به واقعیت پیوست چرا که تور پسر هور با ایدریل کلبریندال دختر تورگان ازدواج کرد و پسر آنها ائارندیل خجسته بود.
سپس آخرین مردان ایستاده دور-لومین، گذرگاه سیریون را در مقابل فوج اورکها و موجودات دشمن نگاه داشتند. آنها به آرامی عقب نشینی کردند تا به آبگیرهای سرچ و نهر ریویل رسیدند و در آنجا مقاومتی سخت نشان دادند. زمانی که آن روز و آن جنگ مایوس کننده به پایان می رسیدند، هور با تیری سمی که بر چشمش نشسته بود جان سپرد.