هابیتهای بومی روستای بری و مناطق اطراف آن که تعامل آنها با انسانهانسبت به زمانی که با عموزادههای کوته نظر خود در شایر ارتباط داشتند چشمشان را بیشتر به دنیای بیرون باز کرد.
خود بری در اصل سرزمین انسانها بود. اولین هابیت در سال ۱۳۰۰ دوران سوم از شرق به آنجا آمد و کاری کرد که آنجا تنها نقطهای در جهان باشد که هابیتها و انسانها بتوانند دوشادوش یکدیگر زندگی کنند. اغلب هابیتها در روستای استادل که بر سراشیبی تپه بری بنا شده بود زندگی میکردند اما برخی دیگر ساکن خود بری بودند که در تپهای بالاتر از خانه های انسانها زندگی میکردند.
سیصد سال پس از اینکه هابیتها برای اولین بار به بری بیایند دونفر از آنها به نامهای فالوهیدز و مارکو به همراه بلانکو گروههایی از مهاجرین غربی را برای ساخت شایر راهبری میکردند. بنابراین هابیتهای بری تا اندازهای تمایل داشتند که عموزادههای خود را در شایر به نظر تحقیر نگاه کنند و آنها را مهاجرین یا غریبهها مینامیدند. هابیتهای بری مدعی بودند که رسم و رسومات اغلب هابیتها از آنها سرچشمه گرفته است؛ و بدون تردید بر این باور بودند که آنها کسانی بودهاند که برای اولین بار خواص علف چپق را کشف کردهاند.
در پایان دوران سوم هابیتها همچنان هرازگاهی از جانب غرب به شایر در سفر بودند، اما در آنجا نسبت به باکلند که بخشهایی از شایر بودند و به سرزمین آنها نزدیکتر بود، کمتر به سفرهای مخاطره آمیز دست میزدند.
درارباب حلقهها کتاب اول بخش ۹ در مهمانخانه اسبچۀ راهوار، تالکین صورتی از اسامی خانوادههای شاخص هابیتهای بریلند را که در زمان جنگ حلقهها در آنجا زندگی میکرده اند، ارائه داده است که عبارتند از: بنکز، بروک هاوس، لانگ هولز، ماگ ورت، سندهی ور، تونلیو آندرهیل. ضمنا در آنجا خانوادهای از هابیتها به نام بنکز وجود داشت که در شایر زندگی میکردند و آندر هیل نیز نام یکی از دهکدههای هابیتون بود، ولی بیش از این چیزی در مورد ارتباط نام این خانوادهها با سرزمینشان به نظر ما نمیرسد.