در اصل یک عضو از خاندان سلطنتی دوریات و خویشاوند تینگول. ائول در سرزمین مادری خود ناکام و بداقبال بود. هنگامی که حلقه ملیان سراسر جنگل های دوریات قرار داده شد، ائول آنجا را ترک کرد و به قصد ساکن شدن در جنگل تاریک نان الموت، در شرق میهن خود به آنجا رفت.
ائول یک پیشهور ماهر و استاد آهنگری و شمشیرسازی بود، در میان بزرگترین آثار او دو شمشیر ساخته شده از آهن از یک شهاب سنگ وجود دارد: آنگلاخل و آنگویرل. آنگلاخل به تینگول برای بهای ساکن شدن در نان الموت فدیه داده شد و این شمشیر بعداً به تورین تورامبار رسید. هنر آهنگری ائول به خصوص توسط دورفها ستایش میشد و او یک دوستی نادر با دورفهای نوگرود و بلهگوست در کوههای آبی داشت.
یک روز در اوایل قرن چهارم در دوران اول، ائول هیبتی سپید و درخشان در جنگلش دید. او آرهدل خواهر تورگون بود که از گوندولین بیرون آمده و گم شده بود. ائول افسون خود را برای جلب عمیقتر او به جنگل و به دام انداختنش استفاده کرد. آرهدل همسر او شد و برایش پسری به دنیا آورد: مایگلین.
در اواسط تابستانی از سالها بعد، ائول به کوههای آبی برای جشن با دورفهای نوگرود سفر کرد و وقتی به خانهاش برگشت پی برد که همسر و پسرش دو روز پیش آنجا را ترک کرده بودند. با تجهیز اسبی، او به تعقیب آنها پرداخت و در نهایت نشانی از آنها را در گداری که بریتیاخ نامیده میشد پیدا کرد. وقتی فهمید که آرهدل با پسرش به سمت گوندولین میرود ائول آنها را تعقیب کرد، او جادهی به سمت رودخانه خشک را یافت که این راه مخفی او را به سمت دروازههای گوندولین هدایت کرد .در آنجا او دستگیر و به نزد پادشاه برده شد.
تورگون در ابتدا به عنوان یک خویشاوند به استقبال ائول رفت اما به موجب قانون سلطنتی کسی که راه ورود به شهر مخفی را پیدا میکرد اجازه ترک آن را نداشت مگر به ازای مرگ. ائول که بهخاطر از دست دادن آزادیاش خشمگین بود، برای خودش و پسرش مرگ را برگزید، و زوبینی سمی به سمت مایگلین پرتاب کرد، آرهدل خود را جلوی زوبین انداخت و به زودی پس از آن درگذشت. بدین طریق ائول چیزی که مطلوبش بود را به دست آورد، در مجازات جنایتاش، گوندولیندریم او را از صخرههای بلند کاراگدور به پایین افکندند.
یادداشتها:
۱) نام ائول به اولین شکلهای افسانه سیلماریلیون برمیگردد اما به نظر میرسد از تخیل تالکین بهطور شکلی کامل اما بدون معنای خاصی پدید آمده است. مدتها پس از اولین پیدایشش، تالکین نوشت: «این نام یکی دیگر از نامهای اولیه در س.گ. است – چه در آن زمان و چه اکنون بدون معنای خاصی است…» و اضافه کرد: «واقعا نیاز نیست که حتماً نامها یک معنای خاص داشته باشند.» این یادداشتها از جنگ گوهرها (جلد ۱۱ تاریخ سرزمین میانه) به دست آمده است. و عبارت س.گ. در اینجا اشارهای است به نسخهای قدیمی از داستان سقوط گوندولین دارد که در جلد دوم تاریخ آورده شده است.