یکی از پنج اسبچهای که به مریادوک برندیباک تعلق داشت و فرودو و همراهانش در ابتدای سفر به ریوندل از آنها استفاده میکردند. پس از سفری مشکل در جنگل قدیمی به خانهی تام بامبادیل رسیدند و اسبچهی خود تام، لامپکین چاقه را دیدند که با اسبچههای آنها دوستی پابرجایی برقرار کرده بود. تام اسبچهی گمشده را جورابسفید نامید و پس از این که هابیت در بلندیهای پشته گم شدند، تام جورابسفید را با خواندن نام تازهاش فراخواند.
جورابسفید همراه دیگر اسبچههای مری با هابیتها به بری رسید و در اصطبل اسبچهی راهوار بود. پس حملهی ناگهانی شبانه، جورابسفید و اسبچههای دیگر فرار کردند و هرگز به ریوندل نرسیدند. در عوض راهشان را به سمت لامپکین چاقه پیمودند و در نهایت به بارلیمن باتر در مهمانخانهی اسبچهی راهوار رسیدند و در خدمت او باقی ماندند.