Album: Stronghold (1999) | Track: Long Lost to Where No Pathway Goes | Band: Summoning |
ستارهام ، من آن را دور و بلند مرتبه دیدم در فراق از مسیر نوری بر لبهی شب بیرونی مانند نقرهی گداخته در جایی که جهان کروی به پایین سقوط میکند مسیری مستقیم و قدیمی به راه خود ادامه میدهد همانند پلی نادیدنی قوس بر میدارد به سوی سواحلی که هیچ انسانی از آن نمیداند من نمی توانم قلعهها و شنهای آتشین را پیدا کنم در قلمرو خورشید، همارودی برفهای مرگبار نیست جستجو در کوهستانهای تاریک و زمینهای نادیدنی بیهوده خواهد بود برای انسان راهی طولانی است که فرجامی ندارد در کجا آن گل های لطیف میشکفند ؟ در کدامین آب و هوا و در کدامین زمین میرویند ؟ چه کلماتی از دنیای آن سو شنیدهام ؟ اگر به دنبالش بروی خواهی فهمید در قایقی بنشین دوست من، بادبان بکش میبایست که در دریا تقلا کنی و چیزهایی دور از ذهن در میابی: چیزی در مورد من نخواهی فهمید آنجا تضادی دوگانه خواهی یافت، در لفافه گرگ و میشی خیالی و هزارتویی تاریک و اهریمنی من نمیتوانم قلعهها و شنهای آتشین را پیدا کنم در قلمرو خورشید ، همارودی برفهای مرگبار نیست جستجو در کوهستانهای تاریک و زمین های نادیدنی بیهوده خواهد بود برای انسان راهی طولانی است که فرجامی ندارد |
بیشتر اشعار این آهنگ از یکی از شعرهای تالکین به نام «مرگ سنت برندن» برداشته شده است. برای اطلاعات بیشتر این تاپیک را بخوانید.
– ترجمه: torambar
- این ترجمه برای اولین بار در تالارهای شورای ماهاناکسار منتشر شده بود: ترجمه سروده های گروه موسیقی Summoning