Album: Old Mornings Dawn (2013) | Track: Caradhras | Band: Summoning |
وقتی بادهای زمستانی سرمایی نافذ دارند
و میان درخت گویج [نوعی درخت] تندبادی میوزد با گامهایی جدی به قله پا گذاشتم که بر درهی کوهستان آویزان شده بود شاخ سرخ؛ سرنوشت تلخ من! جایی که درختان بلوطی که هرگز میوه نمیدهند گرداگردش به هم پیچیدهاند انگور زمستانی (؟) به زیبایی به هم چسبیده و بادهای زوزه کش به آرامش میرسد قندیلهای کریستالی آویزان هستند شاخ سرخ؛ سرنوشت تلخ من! اما هنوز موسیقی وحشی در جریان است درختان خشک شده و رنگ پریده درون شلوغیهای تو و گردهمایی بادها در نوای گرفتهی تو در میان صدای بلند نیلبکها بر فراز سرزمینها بر بلندترین قله(ی کوه)ها من میشنوم (پژواکی از) دنیایی عمیق |
از اسم و لیریک مشخصه که داره در مورد کوهستان کارادراس (کاراذراس) صحبت میکنه، کوهستانی که یاران حلقه تلاش کردن ازش بگذرن اما نتونستن. البته این از زبان یجور مسافر تنها هست
– ترجمه: الوه
- این ترجمه برای اولین بار در تالارهای شورای ماهاناکسار منتشر شده بود: ترجمه سروده های گروه موسیقی Summoning