دورفی پیر، که چون ترور در بیابانهای سرزمین میانه آوره شد تنها همراه او بود. سفر ترور و نار سرانجام ایشان را به تالارهای قدیمی دورفها در موریا کشاند. جایی که پر از اورکها و ترولها بود. ترور با پافشاری، وارد قلمروی باستانی دورفها در خزد-دوم شد.
دیگر هیچ دورفی، ترور را زنده ندید. اورکها، او را سر بریدند و رهبر آنها، آزوگ نام خود را روی پیشانی او داغ زد. اورکها اجازه دادند نار با پیغامی از جانب آزوگ که بر موریا حکومت میکرد نزد پسر ترور، تراین بازگردد، که مسلماً اشتباه بزرگی بود. پیغام نار چنان عصبانیتی میان دورفها انگیخت که جرقهی جنگ بین دورفها و اورکها زده شد. در اوج نبرد نان-دوهیریون، خود آزوگ نیز در میان کشتهشدگان بیشمار دو طرف قرار داشت.