تاریخ: متولد شده پیش از ۲۹۵۱ دوران سوم. در قید حیات تا ۳۰۱۹ دوران سوم.(احتمالا در این سال کشته شده باشد.)
نژاد: انسان
تبار: نومهنوری سیاه
القاب: نایب برج باراد-دور، پیک موردور
«سوار یکسره سیاهپوش بود، و کلاهخود بلند سیاه بود؛ و با این حال نه یکی از اشباح حلقه بلکه آدمیزنده بود.»
(بازگشت پادشاه، فصل دهم، باز شدن دروازۀ سیاه)
انسانی با قدرت و اهمیت بسیار در سرزمین موردور. سفیر سائورون، تبار نومهنوری داشت و از اعقاب کسانی بود که در طول دوران دوم به سرزمین میانه آمدند تا از سائورون بیاموزند، از آنها که به نومهنوریهای سیاه مشهور شدند. با شنیدن خبر بازسازی برج تاریک، شتافت تا به فرمانروای موردور بپیوندد. او چنان سرسپردۀ سائورون شد که بعدها میگفت حتی نام خودش را فراموش کرده است. رتبهاش فزونی یافت و در زمان نبرد حلقه به نیابت برج باراد-دور رسیده بود.
سائورون او را برای رویارویی با فرماندهان غرب، پیش از آغاز آخرین پیکار از نبرد حلقه، به دروازههای سیاه فرستاد. اگر سرورش در این جنگ پیروز میگشت، او مسئول بازسازی آیزنگارد، مقر سارومان میشد. اتفاقی که رخ نداد و به نظر میرسد که در جنگ از پای درآمده باشد، هر چند سرنوشت قطعی او پس از سقوط باراد-دور نامعلوم است.
در «باز شدن دروازۀ سیاه» خود را با چنین عباراتی به فرماندهان غرب معرفی کرد: «من زبان سائورونم.». این امر قدری مسئله ساز است. چرا که پیش از این در ارباب حلقهها، آراگورن میگوید که سائورون از اسم واقعی خودش استفاده نمیکند و نیز اجازه نمیدهد کسی آن را هجی کند یا بر زبان آورد. (دو برج، مرگ بورومیر). با این وصف سخنگوی سائورون، چندین بار این نام را بدون شرم آشکاری به کار میبرد.
تمام شواهد نشان میدهد که آراگورن به سادگی اشتباه کرده است. نه تنها «زبان سائورون» نام حقیقی سرورش را آزادانه بر زبان میآورد، پیکی که به داین در ارهبور فرستاده شده نیز چنین میکند. این موضوع را از قاصد داین در شورای الروند میشنویم. [سواری در شب، که داین را به دروازه فرا خواند، میگفت که فرمانروا سائورون بزرگ خواهان دوستی است…]. آراگورن در این شورا حاضر بود، پس باید – به قول گندالف – از این نکته غافل مانده باشد.
یک دلیل ممکن برای اشتباه آراگورن، اطلاعات کهنه است. سائورون عمدۀ دوران سوم را پنهانی در حال بازیابی نیروی خود در دول گولدور بود و طبعاً نیاز به مخفی ماندن، باعث میشد که خادمان خود را از به کار بستن نام واقعیاش بازدارد. هرگونه اطلاعات دقیقی که آراگورن دربارۀ او و روشهایش دارد به سفر جاسوسی گندالف در این دوره باز میگردد.
تاریخنامه در مدخل سال ۲۹۵۱ دوران سوم ذکر میکند که: «سائورون حضور خود را آشکار کرد…» بر این اساس، حدود ۷۰ سال پیش از نبرد حلقه، سائورون دیگر نیازی به پنهانکاری احساس نمیکرده و احتمالاً اجازۀ استفاده از نام خود را صادر کردهاست. البته، آراگورن راهی برای پی بردن به این تغییر نداشته و این امر، اشتباهش را توجیه میکند.
آیا تالکین همۀ این موارد را در نظر داشته است؟ احتمالاً خیر. بیشتر به نظر میرسد که سخنان آراگورن لغزشی اتفاقی از قلم نویسنده باشد. توضیحی که اینجا ارائه میدهد، بار حسی مشخصی را به فضای داستان میبخشد.
یادداشتها:
گفته میشود که زبان سائورون پس از بازسازی برج تاریک به خدمت موردور درآمد. که در سال ۲۹۵۱ دوران سوم یا اندکی پس از آن بودهاست. حدود شصت و هشت سال پیش از زمانی که به عنوان سفیر موردور از دروازهها بیرون آمد. حتی اگر چنین پنداشته شود که هنگام درآمدن به خدمت سائورون بسیار جوان بوده است، بایستی در زمان جنگ حلقه هشتاد سال یا بیش از آن داشته باشد. اثر کهولت شاید به علت تبار نومهنوریاش کاهش یافته باشد، با این وجود، به اندازهای که باید، پیر به نظر نمیرسد.
در یادداشتهای اولیۀ تالکین برای پوشش وقایع مربوط به زبان سائورون ، ظاهراً او نامی دارد. دستخط تالکین در این قسمت ناخواناست اما کریستوفر احتمال میدهد که این واژه، موردو باشد. (در صورت درستی تقریباً به معنای تاریکی قیرگون یا شب سیاه است.) این یادداشتها در جلد هشتم تاریخ سرزمین میانه منتشر شدهاند.