یکی از چندین شاخه انسانهایی که با اجداد اداین خویشاوند بودند (بنابراین به زبانی که وابستگی دوری با گویش عمومی داشت صحبت میکردند) اما سفر به سوی غرب و بلریاند را به پایان نرساندند. اجداد مردم دریاچه دراز در سرزمین های جنوب تنها کوه اقامت گزیدند، این مردم در دو سکونتگاه اصلی جمع شدند: دیل در درهی کوه، و اسگاروت در دریاچه دراز در امتداد رود دروان.
از لحاظ سیاسی، مردم دریاچه از نظر دارا بودن دموکراسی در سرزمین میانه متفاوت بودند. برخلاف خویشاوندانشان در دیل، آنها شاه نداشتند و به جای آن ارباب خود را از میان خردمندان خویش انتخاب میکردند.
مردم دریاچه دراز تاجر و بازرگان بودند، آنها با ثروتمندان همسایه خود در شمال (نه تنها مردم دیل، بلکه با دورفهای تنها کوه) و همچنین با الفهای بیشه در غرب و انسانهای سایر سرزمینهای جنوبی (مثل دوروینیون) داد و ستد داشتند. در اصل این مردم در شهری مشهور در کناره دریاچه دراز زندگی میکردند، اما در اواخر دوران سوم این شهر بزرگ و اصلی رو به ویرانی نهاد و به جای آن اسگاروت در دریاچه ساخته شد که با ستونهای بزرگ چوبی و پل بزرگ محافظت میشد.
در سال ۲۷۷۰ دوران سوم اسماگ اژدها دیل را نابود کرد و بسیاری از مردم آنجا به جنوب و میان مردم دریاچه آمدند. بارد از نوادگان شاه گیریون اهل دیل ازمیان همین مردم بود که در نابودی اسماگ شرکت داشت و با تیر سیاه خود به زیر شکم و نقطه ضعیف بدن او زد و اسماگ روی شهر دریاچه افتاد و سکونتگاه مردم دریاچه را ویران کرد.
بعد از شکست اسماگ، دیل و ارهبور بازسازی شدند، و تجارت شمال دوباره از سرگرفته شد و مردم دریاچه دوباره به شکوه رسیدند. برای مدتی، مردم دریاچه مستقل ماندند و به انتخاب اربابان خود پرداختند، اما در زمان براند نوهی بارد به نظر میرسد که اسگاروت جزئی از سرزمین توسعه یافته دیل شد.