ارباب حلقهها: حلقههای قدرت دوران دوم تاریخ سرزمین میانه را پوشش میدهد. دورهای که در مقایسه با بقیهی دورانهای رشتهافسانه تالکین اطلاعات کمتری از آن موجود است. بخش بزرگی از جزئیات در کتابهایی مانند سیلماریلیون و قصههای ناتمام قرار دارند اما به دلیل مسائل حقوقی، سریال تنها به ضمائم ارباب حلقهها (با مقداری آزادی عمل بیشتر با تایید بنیاد تالکین) دسترسی دارد. این به این معنی است که سازندگان امکان استفاده از تمامی منابع را ندارند.
این مسئله استفادهی درست از کاراکترهای در چهارچوب آثار تالکین که از قبل وجود دارند مانند گالادریل و سائورون را بینهایت مهم میکند. این موجودات نامیرا رشتههایی هستند که داستان پرایم ویدئو را به ارباب حلقهها که در هزاران سال آینده اتفاق میافتد متصل میکند. یکی دیگر از شخصیتهای نامیرایی که هم در ارباب حلقهها و هم در حلقههای قدرت حضور دارد، الروند نیمالف ارباب خرد و فرمانروای ریوندل است.
در زمان ارباب حلقهها الروند دیگر یک شخص سرشناس است. او داستانِ زمینهی غنی دارد و چیزهای زیادی را در طول هزارهها دیده. حلقههای قدرت با به تصویر کشیدن یک الروند خیلی جوان (خصوصا به عنوان یک الف نامیرا) به سراغ ابتدای این ماجرا میرود. الروندی که به تازگی در حال بدست آوردن مقامش است.
استدیو از مهارتهای تاثیرگذار رابرت آرامایو (بازی تاج و تخت و مرد توخالی) برای به تصویر کشیدن الروند در اقتباس خودشان بهره برده است. آرامایو با ژانر فانتزی ناآشنا نیست، خودش نیز طرفدار تالکین است. رسانه Looper اخیرا مصاحبهای اختصاصی با این بازیگر ترتیب داده است تا جزئیات بیشتری را در مورد به تصویر کشیدن چنین کاراکتر محوری تالکینی بدانیم.
در آغازِ حلقههای قدرت الروند هنوز با گذشتهی خود کنار نیامده است
الروند گذشتهی بسیار دردناکی دارد. ما مقداری ارجاعات را قبلا در تریلر دیدهایم. والدین او قهرمان هستند اما در کنارش نیستند. تو توسط اسیر کنندهای مهربان بزرگ شدی و چیزهایی بسیار بیشتر از این هم وجود دارد. چه مقدار از این ماجراها قرار است بر داستان تاثیرگذار باشد؟ آیا قرار است بخشهایی از آن را ببینیم؟ چه مقدار از آن به تصور کشیده شده است؟
از میان تمام مسیرهایی که در موردشان صحبت کردی، او مشخصا به راهی که انتخاب کرده است نزدیکتر است تا جایگاهی که در شورای الروند داشت. اتفاقات زیادی در این میان باید بیوفتند تا او را به آن جایگاه راهنمایی کنند. در این برهه زمانی او در لحظهی من چه کسی هستم؟ قرار دارد. اون بیشتر به یتیم بودن نزدیک تا یک ارباب، اما او به سختی تلاش میکند که چاووش گیل-گالاد باشد. او هنوز به تمام چیزهایی که در مورد مسیر الفی و مسائل مربوط به آن آموخته است باور دارد.
من احساس میکنم، با خواندن داستان شما میتوانید بگویید که قدرت بزرگ او تواناییاش در دیدن است. [به عنوان مثال] کنار هم جمع کردن مردم توانایی مایدروس است. اما الروند هنوز در آن نقطه نیست. در این لحظه او هنوز مشکلات حل نشدهای با پدر، مادر، گذشته و برادرش دارد.
آیا ما شاهد حضور الروس یا اشاره به اسمش خواهیم بود؟ تا حالا چیزی در مورد او گفته نشده است.
من عاشقش خواهم بود چون دیدنش خیلی جالب میبود. حقیقتا چیزی در این مورد نمیدانم. خیلی جالب است، اینطور نیست؟ فکرکردن به اینکه آنها چه مکالماتی میتوانند با هم داشته باشند یا پس از اینکه الروس میرود تا نومهنور را بسازد چندبار دیگر با هم ملاقات میکنند. رابطهی آنها با هم خیلی جالب است، پس من امیدوارم چنین اتفاقی بیوفتد.
میدانم که بر اساس چیزی که در مورد فشردهسازی زمان شنیدهایم، ۱۰۰۰ سال است، که به این معناست که تو برای نیمی از آن زنده هستی. او [الروند] تا ۵۰۰ سالگی در این دوره زندگی میکند. بنابراین این مثل زندگی کردن یک تاریخ باستانی نیست، این مثل-
تاریخ معاصر در چشمهای نامیرایان است.
الروند به عنوان یک الف … جوان است
یکی از چیزهای جالب در مورد الروند این است که در ابتدای دوران دوم او حدود ۶۰ سال و در انتهای آن ۳۵۰۰ سال سن دارد. با توجه یه فشردهسازی زمان [در سریال] این یک فاصلهی بزرگ است، چون گالادریل از قبل سن بالایی دارد و به سن و سالش افزوده میشود، او در حال بالغتر شدن است. اما تو در آغاز راه هستی و فاصلهی زمانی [فشردهسازی شده] هم به آن اضافه میشود. آیا این مسئله بر چگونگی نمایش کاراکتر تو بر پردهی تصویر تاثیرگذار است؟
همانطور که گفتم در حال حاضر او یک سیاستمدار است. او واقعا تلاش میکند تا به شاهش کمک کند تا وظیفهاش را به نحوی که آن را میبیند انجام دهد، اما لحظاتی درنگ کردن اخلاقی هم وجود دارند، گذشته و احساساتی که از زمان پیش از داستان میآیند. بر اساس معیارهای الفها، او جوان است، اون جوانترین الفی است که در سریال میبینیم. پس بله، او جوان است اما مدتی هم در آن فضا بوده است.
گالادریل در زندگی الروند است، اما آنها به اندازهای که در آینده نزدیک میشوند، به یک دیگر نزدیک نیستند
خب، گالادریل، او بزرگتر است، او مادرزن آیندهی توست اما شما هر دو هنوز جوان هستید. شما قرار است که ماجراهای زیادی را با یک دیگر داشته باشید، اما این مسئله در ابتدای دوران دوم، در ابتدای داستان حلقههای قدرت چگونه است؟ آیا شما از قبل با هم ارتباطی دارید یا قرار است شاهد اتفاقی باشیم که شما را به هم نزدیک میکند؟
این یکی دیگر از موضوعات جالبی است که در موردش صحبت کردیم. او چه زمانی به زندگی من وارد شد؟ این مشخص است که او مدت زیادی در زندگی من بوده و به شدت توسط الروند تحسین میشود. [گالادریل] برای او یک اسطوره بوده و او را تحسین میکرده و این دقیقا جایی است که الروند باید اولین تصمیم سختش را بگیرد، چیزی که برای الروند بسیار پیش میآید که بین دوستی و وظیفه یکی را انتخاب کند، دوستی و تحسین خود برای گالادریل را همزمان با ارادهی پادشاهش حفظ کند و گاهی وقتها این دو با یک دیگر همسو نیستند و این ماجرا را پیچیده میکند.
لایههای زیادی وجود دارد.
گالادریل از بسیار از جهات قدرتمند است. الروند سرسخت بودن او را و چیزهایی که دیده است و کارهایی که کرده است را تحسین میکند. این کار سختی است که چنین موضوعی را نادیده گرفت. او یکی از قهرمانان الروند است.
الروند از نامیرایان به شمار میرود و برای نشاندادن خود تحت فشار است
کاراکتر تو در [فیلم] ارباب حلقهها ارباب خرد و فرزانه است. اما کمی جلوتر در داستان فصل اول سریال، او با مقدار زیادی جنگ و اکشن سر و کار دارد.این موضوع چه تاثیری بر تو در به تصویر کشیدن شخصیتی دارد که قرار است بعدها به ارباب خرد تبدیل شود، اما [اکنون] قرار است که ارتشها را رهبری کند و در تمام این ماجراها شمشیر و نیزه به دست بگیرد و تمام این چیزها؟
برای او تمام این چیزها در مورد وظیفه است. من هنوز مطمئن نیستم که او تاکنون متوجه بزرگترین نقطهی قوتش شده باشد و او بخشهای مختلفی از دستاوردهای مختلفی که در طول زندگیاش کسب کرده است دارد که میتوان به آنها اشاره کرد و گفت این چیز شگفتانگیز است. آن چیز دیگر هم شگفتانگیز است. او این را بدست آورد و این عالی است. این دستاوردها برای او لازم هستند. در این لحظه چیزی که مهم است خدمت کردن به کسی که مهمتر از خود اوست میباشد.
من احساس میکنم که مثل زمانی است که شما از پیش پدر و مادرتان دور میشوید تا به دنیا خدمت کنید، و برادر شما یکی از بزرگترین تمدنهایی که تاکنون وجود داشته است را درست کرده است، با توجه به این چیزها شما به عنوان چاووش گیل-گالاد اینجا هستید. این بار سنگینی است و فشار زیادی دارد. او به چیزی متصل است. بزرگترین تصمیمات او از همین التزام نشئات می گیرد، از احتیاج. این همان جایی است که انتخابهای او از آنجا میآیند، و همینطور عشق، به طور احساسی.
وقتی من در مورد او میخوانم همیشه شیفتهی نحوه توصیف تالکین در مورد الروند در میان نامیرایان هستم، که موضوع بسیار جالبی است با در نظر گرفتن اینکه او لزوما یکی از آنها نیست. از نظر فنی او نامیراست اما برای من مسئلهی جالب اینجاست که میرا بودن برای او چه معنایی دارد و چه نوع میرا بودنی درون او وجود دارد؟ اگر او را از وسط نصف کنیم، نامیراست، اما نیمالف به چه معناست؟ این یکی از جالبترین سوالات در مورد ساختن این کاراکتر بود.
من عاشق این موضوع هستم که او یه مقدار کوچکی از مایار درون خود دارد. و همینطور آراگورن
فکر میکنم یک شانزدهم.
آراگورن مقداری کمتر، اما به هر حال این یک موضوع واضح و مشخص نیست، درست است؟
نه قطعا نه. او چند رگهی رشتهافسانه است و همهچیز به او میرسد، برای همین است که اصلا به او حق انتخاب داده میشود. اگر به خواستگاه الروند نگاه کنیم – چیزی که من آن را خواندهام – او یک شانزدهم مایا و هشتشانزدهم [الف] است. اگر بخواهید خوب به این مسئله فکر کنید این منطقی است که به او چنین انتخابی داده شود.
گیل-گالاد راهنمای الروند است و بازیگر آن بنجامین واکر هم به نوعی برای آرامایو نقش مشابهی دارد
خب، گیل-گالاد. در سیلماریلیون اولین بار به تو و گیل-گالاد در این متن اشاره میشود: «گیل-گالاد پسر فینگون شاهشان بود، و الروند نیمالف، پسر ائارندیل دریانورد و برادر الروس نخستین شاه نومهنور نیز در کنارشان بود». شما از همان شروع داستان در کنار هم بودید. آیا این چیزی است که در سریال شاهد دیدنش هستیم یا خواهیم دید که آنها چطور در کنار هم قرار میگیرند؟
او پادشاه من است. من به او خدمت میکنم، او به من میگوید که کجا بروم و چه کاری انجام بدهم اما همزمان کمی هم نقش راهنما را برایم دارد. اگر به دستاوردهای بزرگ گیل-گالاد نگاه کنید انعکاسی از آنها در بعضی از اعمال الروند به چشم میخورد، چیزی که من و بن هر دو خیلی دوست میداریم . همچنین این نکتهی حاشیهای را در نظر داشته باشید که اینجا یک نوع بازنمایی زندگی واقعی در هنر را داریم چرا که بن هم یکجورهایی راهنمای من است، اما این فوقالعاده است. من واقعا از این ارتباط لذت میبرم و این حتی چیزهای بیشتری را هم درون خود دارد.
در ادامه باید اشاره شود که گیل-گالاد و الروند هر دو به عنوان افرادی توصیف میشوند که وقتی سائورون ظهور میکند، هر دو بدبین میشوند. گیل-گالاد از همان ابتدای محتواهای تبلیغاتی میگوید که چیزی در حال آمدن است و الروند هم گاه و بیگاه اشاره میکند که یک چیزی در اینجا اشتباه است. آیا ما این موضوع را در این شخصیت میبینیم؟ آیا این چیزی است که تو در طول ساخت سریال متوجهاش شده باشی؟
منظورت آقای سین است؟ من حرفت را تکرار میکنم. ارجاعات زیادی از الروند و گیل-گالاد وجود دارد که در مورد افراد مشخصی ابراز نگرانی کردهاند.
الروند در نهایت یکی از حلقههای قدرت را دریافت میکند، اما آیا این واقعا چیز خوبی است؟
تو در نهایت یکی از سه حلقهی الفی را بدست میآوری، ویلیا، حلقهی هوا، حلقهی یاقوت کبود. گفته شده که این حلقه قویترین حلقه در میان سه حلقهی الفی است و تصور میکنم که در طول سریال قرار است که تو آن را بدست بیاوری. این اتفاق در دوران دوم میافتد. در توصیف این حلقهها آورده شده است که برای درک، ساختن و شفا دادن برای حفظ کردن همه چیز بدون لکه و تباهی ساخته شدهاند.این با حلقهی قدرت برای تسلط متفاوت است. این موضوع چه تاثیری دارد با توجه به اینکه تو قرار است در طول سریال یکی از این حلقهها را در دست داشته باشی؟ من از اوین [آرتور] همین سوال را در مورد حلقهی دورفی پرسیدم، جایی که این حلقهها تاثیر فاسد کنندهای دارند. برای تو، این تاثیر مثبت خواهد بود. تا حالا فکر کردهای که این ماجرا چه تاثیری بر شخصیتی که بازی میکنی دارد؟
بله. فکر میکنم در آینده. اما این نکتهی جالب در مورد حلقهها وجود دارد که آنها آنچه از قبل درون تو است را هدایت میکنند که گسترش مییابد و به جادو، یا ایدهای که از جادو است تبدیل میشود. همان ایده از ماشین که آقای تالکین در مورد آن زیاد صحبت کرده است. برای الفها، حلقهها یکجور ماشین هستند و من فکر میکنم که او چه حسی در مورد این موضوع داشت. او بلافاصله این حلقه را دریافت نمیکند، این یکی دیگر از آن لحظات جالب است، یک سوال جالب که امید است سریال پاسخی به آن بدهد که چرا او این را نمیخواهد و چه زمانی خواهانش است. همهی اینها برای آینده است.
من خوشحال هستم که چنین چیزی را از تو شنیدم چون این آسان است که چنین سوالی را با «او این حلقه را در راه مقاصد خوب استفاده میکند» پاسخ داد. اما در قصههای ناتمام او میگوید که کلهبریمبور با نگرشی منفی در اینجا حلقه را برای علم و دانش میخواهد، و در نتیجه این هم اثر ماشین خواهد بود و او این را به این حلقهها هدایت میکند. یک وجههی تاریک حتی برای حلقههای الفی هم وجود دارد، اینطور نیست؟
فکر میکنم همینطور باشد، من این داستان فوقالعاده را خیلی دوست دارم که زمانی کریستوفر تالکین در کودکی با پدرش در مورد یک منظرهی فوقالعاده که در حال تماشایش بوده صحبت میکند، و آنجا قطار کوچکی از میان منظره در حال عبور بوده و از آن دودی بیرون میآمده. کریستوفر میگوید که [این منظره] چقدر زیباست.
تالکین میگوید: «به جز قطار». من حس میکنم که او از این امکان متنفر بود. و این در دنیای فعلی چیز بسیار جالبی است. با توجه به این موضوع که ما با دنیای طبیعی قطع ارتباط کردهایم. او آمدن چنین چیزی را انتظار میکشید. او از قطار دودی متنفر بود. انسانها احتیاج دارند پیشرفت کنند و کارها را سریعتر انجام دهند. این موضوع با شیوهای که چطور هر کدام از خصوصیات این ماشین در هر کدام از کارهایش عمل میکنند نشان داده شده است. مردم تلاش میکنند تا چیزها را جانشین کنند یا جلو بپرند.
تواناییهای درونی الروند ارزش قابل توجهی دارند
در پوسترهای کاراکترها تو با یک حلقه و یک چوگان زرین دیده میشود. آیا آنها چیزهای خاصی هستند؟ آیا ما خواهیم فهمید که آنها چه چیزهایی هستند؟ آیا آنها چیزهایی هستند که میپوشی قبل از اینکه حلقهی الفی جایگزین شود؟
آنها برای او [الروند] خاص هستند، برای گذشتهاش، برای شخصیتش. آن شهر برای گذشته او خیلی مهم است.
من میخواهم که یک سوال دو بخشی مطرح کنم. تو نمیتوانی چیزی را لو بدهی، اما کلهبریان، آیا او زنده است؟ اون همسر آیندهی توست، او چطور قرار است که بر همهی این چیزها تاثیر بگذارد، آیا میتوانی چیزی در این باره بگویی؟
نمیدانم.
این با دانستههای ما جور درمیآید و نشان میدهد که شما [بازیگران] فقط فصل یک را دیدهاید. برای من جالب است که تو چیزهایی را از الان در مورد فصل دو میدانی اما واقعا در دانستن اینکه همهی این چیزها قرار است به کجا ختم شود محدودیت داری، درست است؟
چیز فوقالعاده در مورد این سریال همانطور که قبلا گفتم این است که شما این لحظات را دارید، این نقاط اوج بر روی نقشه دارید و این وظیفهی عوامل است که به طور جالبی ما را بین این نقاط ببافند. من امیدوارم که مردم واقعا از این تجربه لذت ببرند. رشتهافسانه سوالات زیبایی را مطرح میکند چرا که نسخههای متفاوتی از آن وجود دارد و چیزهایی وجود دارد که به طور خاص مشخص نشده است و توضیح داده نشده است که یک فرد چه احساسی در مورد آنها میتواند داشته باشد. به عنوان یک طرفدار یکی از جالبترین چیزهایی که وجود دارد این است که به تعدادی از آن سوالات با تفسیر ما از آنها پاسخ داده خواهد شد. من امیدوارم که مردم از آنها لذت ببرند چرا که به عنوان یک طرفدار، این سوالات بسیار جالب هستند.
ارباب حلقهها: حلقههای قدرت دوم دسامبر [۱۱ شهریور] از پرایم ویدئو پخش میشود. فصل اول شامل ۸ اپیزود خواهد بود و اولین فصل از پنج فصلی بود که در مورد داستان دراماتیک دوران دوم دنیای تالکین هستند. در کنار رابرت آرامایو، سریال بازیگران زیادی دارد که چهرههای قدیمی دنیای تالکین را در کنار چهرههای جدید در سرزمین میانه به تصویر میکشد. برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.