در ادامه کارزارهای تبلیغاتی آمازون، سریال ارباب حلقهها در مراسم تابستان امسال انجمن منتقدان تلویزیون اقدام به برگزاری یک پنل کرده که در آن سینتیا ادای-رابینسون (میریل)، رابرت آرامایو (الروند)، اوین آرتور (دورین چهارم)، نازنین بنیادی (برانوین)، مورفید کلارک (گالادریل)، اسماعیل کروز-کوردوا (آروندیر)، مارکلا کاونا (الانور “نوری” برندیفوت)، لوید اوون (الندیل) در کنار شورانرها جیدی پین و پاتریک مککی و لیندزی وبر تهیهکننده اجرایی سریال حلقههای قدرت حضور دارند و نکات و موارد جالبی را مطرح کردهاند که خلاصهای مهمترین بخشهای این پنل را میتوانید در سایت آردا بخوانید.
مورفید کلارک:
- با وجود آنکه گالادریل در دوران سوم پیرتر و خردمندتر است، او میخواسته نگاهی نیز به تکبر الفها نیز بیاندازد … سخن او بهجاست، اما گاهی میبایست اندرزهایی را نیز بپذیرد.
- فشاری که بر همه آنها وارد است بدین معنی است که ارباب حلقهها «محبوب» است.
- در کنار تمام بازیگران یک بدلکار و بدل دیگر برای صحیح بودن مقیاس قدی در سکانسهای مختلف وجود داشت و این نقشها به تمام افرادی پشت صحنه تعلق دارد و همه بازیگران متفق القولاند که تمامی بدلها شایسته تقدیر هستند.
- «من بسیار خرسندم که [اکنون] فانتزیهای بسیاری [در تلویزیون] وجود دارد. عالیه.»
- ما با زمینههای مختلفی در کنار یکدیگر آمدیم و همگی خانهای کوچکی در تالکین یافتیم. من ارتباطی معنوی و عاطفی با داستان پیدا کردهام.
- داستان تالکین درباره «خیر در برابر شر» نیست، بلکه «امید در برابر نومیدی» است.
- به شوخی میگوید هنگامی که بازیگران دیگر را در زره میبیند فکر میکند که چقدر به نظر سنگین میآیند، او با بازیگران خاندان اژدها در این رابطه همذاتپنداری میکند.
- تمامی بازیگران تحقیقات گستردهای درباره تالکین کردهاند و به میزان زیادی بر سر صحنه به گفتوگو نشستهاند. او میتوانسته تا ابد درباره بیمرگی تفکر و صحبت کند، البته تصحیح میکند که نه تا ابد، من بیمرگ نیستم.
- درباره بیمرگی با آرامایو بسیار صحبت کرده است و به شوخی میگوید بدین خاطر که الروند «یک جوجه الفـه.»
اسماعیل کروز-کوردوا:
- شما به عنوان یک بازیگر میبایست جوهره آن نقش را بیابید و به تصویر بزرگتر فکر نکنید.
- کوردوا کودکی دشوار خود در پورتوریکو را به یاد میآورد و از چگونگی پسانداز کردن برای خرید اولین دیویدی خود سخن میگوید: ارباب حلقهها. او غرق در این دنیا میشود و این بسیار شگفتانگیز است که همگان میتوانند به تالکین تمسک بجویند.
سینتیا ادای-رابینسون:
- فیلمبرداری ارباب حلقهها و هم اسپارتاکوس که در آن نقش داشت در نیوزیلند انجام شده بود؛ اسپارتاکوس کاملاً جلوی پردهی سبز فیلمبرداری شده بود، اما بخشهای بسیاری از حلقههای قدرت به صورت واقعی و قابل استفاده ساخته شده بود. نومهنور شهری کاملاً ساختهشده با بندرگاه و قایقها و دیگر عناصر یک شهر است.
- ما سه قسمت اول از سریال را دیدهایم و تمایز این سریال با هر چیز دیگر بسیار آشکار است و شبیه هیچ چیزی نیست که پیشتر دیدهاید. اگر شما طرفدار فانتزی باشید یا فقط یک داستانسرایی خوب، الان زمانهی بسیار خوبی برای شماست.
رابرت آرامایو:
- همیشه یک طرفدار تالکین بوده است اما پس از شروع کار در سریال غرق آن شده. او و چند نفر دیگر یک گروه طرفداری داشتند که در کنار یکدیگر برای نوشیدنی جمع شده و به بحث و گفتوگو درباره رشتهافسانه میپرداختند.
- از اینکه آنها میتوانستند برای نشان دادن شخصیتها انتخاب داشته باشند و بخشی از خود را به آن افزایند خشنود است.
- در پاسخ به سوال احساس او درباره رقابت میان بازی تاج و تخت و ارباب حلقهها چیست میگوید که «من رقابتی احساس نمیکنم، حداقل نه از سمت من» و برای دیدن سریال خاندان اژدها هیجانزده است، او هر دو دنیا را دوست دارد، اما به نظرش این دو با هم «تا حد زیادی تفاوت دارند».
- همانند کلارک میگوید که من یک طرفدار فانتزی هستم و بسیار عالیست که اکنون سریالهای فانتزی بیشتری وجود دارد.
نازنین بنیادی:
- مقاله تالکین بر داستان پریان را خوانده است و عاشق آن است که فانتزی بیزمان و جهانی است. اینکه تمام این شخصیتها یک کهنالگو و به سبب آن همگانی هستند، برای او بسیار دلنشین است.
- داستانهای فانتزی میپرسند که «انسان بودن بر چه قسم است؟ و برای من این موضوعی جاودانه است.»
مارکلا کاونا:
- به یاد میآورد که شخصی گفته بود هیچ فرد بدون آسیب ماندگاری پیدا نمیشود که با تالکین آشنا باشد؛ اثر او درباره این آسیب ماندگار به عنوان یک انسان سخن میگوید.
لوید اوون:
- به شوخی میگوید که فکر میکند آیا زرههای سریال خاندان اژدها نیز جیرجیر میکنند یا خیر، چرا که زره او جیرجیر میکند.
پاتریک مککی:
- آنها تمام تلاش خود را کردهاند داستان را به احساسات و روابط شخصیتها پیوند دهند. برچسبهایی نظیر نومهنوری یا دورف بخش سرگرمی ماجراست، اصل داستان مربوط به ارتباطات احساسی است.
- اگر خندیدن ما را میبینید، ما همینقدر دیوانهایم، خانوادهای دژدیس از اسباببازیهای وصلهپینهشده که این سریال دیوانهوار را ساختهاند! او به خاطر شوخطبعی پنل عذرخواهی میکند.
- زبانها، دنیا و شخصیتهای تالکین در این سریال حضور دارند، اما داستان سریال برایتان غیرمنتظره خواهد بود.
- سریال ممکن است برای یازدهسالهها ترسناک باشد، اما اگر کودکی به آن سن رسیده که کتابهای تالکین را بخواند، میتواند سریال را نیز ببیند.
- درباره مقایسه جهان بازی تاج و تخت و ارباب حلقهها میگوید «هرچه بیشتر بر روی سریال کار میکردیم، بیشتر میخواستیم که به جهان تالکین وفادار بمانیم.» همچنین افزود: «ما آنچنان به ژانر یا دیگر سریالهایی که ممکن است وجود داشته باشد توجه نداشتیم، تنها نقطه توجه ما تالکین و ثمره عمر او که خلق این جهان است، بود. این سرزمین میانهی تالکین و نواحی فراتر از آن است، تنها هدفمان وفادار ماندن به اینها بود و ما چنان در کار غرق شدیم که فراموش کردیم در جایی دیگر و قلمرویی دیگر ممکن است چه خبر باشد… آثار تالکین به طور ابدی و قراتر از فرهنگها و زمانها اطلاقپذیر است و از اینکه توانستیم در زمانهی ما آن را به تصویر بکشیم بسیار خرسندیم.»
- سریال حلقههای قدرت چه برای طرفداران بزرگ و چه برای کسانی که هیچ از تالکین نمیشناسند مناسب است.
- در پاسخ به بخشی از سوال یکی از خبرنگاران که سریال ارباب حلقهها را «اندکی مرتبط» به آثار تالکین خوانده بود و با فیلمهای ارباب حلقهها که «براساس متون چاپشده» است مقایسه کرده بود به شدت واکنش نشان داده و گفت: «ما چنین احساسی به کار نداریم. ما احساس میکنیم این سریال ریشههایی عمیق در کتابها و تالکین دارد و اگر چنین احساسی به کارمان نداشتیم، از نشستن در این بالا هراس میداشتیم. ما احساس میکنیم که این داستان به ما تعلق ندارد. ما کارگزاران داستانی هستیم که در برابر ما قرار گرفته در کتابها در انتظار بوده تا به تصویر درآید. ما احساس نمیکنیم که داستان سریال “اندکی مرتبط” باشد. ما عمیقاً احساس میکنیم که با آن ارتباط داریم و هر روز برای نزدیکتر شدن به آن تلاش میکنیم.»
جیدی پین:
- تالکین درباره عصاره بشریت سخن میگوید و تمام ۲۰۰ کشور در سرزمین میانه خلاصه شدهاند.
- چه چیزی طرفداران تالکین را سورپرایز خواهد کرد؟ آنها به نواحی کاویدهنشده داستان خواهند پرداخت، اشعار و ترانهها را خواهند خواند و تاریخ پراکنده در میان متون را خواهند دید. وظیفه آنان به عنوان یک قصهگو کاویدن دنیایی فراتر صفحات کاغذ است.
- تنها ارتباط سریال با روزگار امروزی این است که همیشه یک تاریکی در دنیا وجود خواهد داشت.
- تالکین به اطلاقپذیری علاقه داشته و نه همتانگاری، بدین سبب داستانهایش بیزمانند.
- اگر در جایی از خطوط داستانی سریال شباهت و انطباق با یکدیگر داشت، تلاش میکردند با افزودن جزئیات بیشتر آنها را از هم متمایز کنند.
- اگر چیزی متناسب با زمان امروز است، آن امید در دنیای تالکین است که اکنون در دنیای خودمان بسیار به آن نیازمندیم.
لیندزی وبر:
- آثار تالکین بااستعدادترین افراد را جذب میکند و از محققان تالکین بسیاری که در سریال همکاری داشتهاند، نظیر جان هو و سیمون تالکین، تقدیر میکند.
- امیدوار است ندانستن اینکه داستان دقیقاً به کجا خواهد رفت لذتی جدید برای مخاطبان داستانهای تالکین باشد.
دیگر موارد مطرحشده در این پنل:
- اوین آرتور و رابرت آرامایو بیشتر از بقیه نیازمند انجام فیلمبرداری در جلوی پرده سبز بودند چرا که نقش دورف و الف را در کنار هم بازی میکردند و مقیاس قدی بدین شکل رعایت میشد که آرتور بر روی زانوانش بود و آرامایو بر روی یک پله.
- رابرت آرامایو و اوین آرتور سکانسهای زیادی با هم داشتند و این باعث شد دوستی الروند و دورین چهارم بر روی صحنه بهتر نمایش داده شود.
- لوید اوون و سینتیا ادای رابینسون برای اولین بار در سکانسی که بر روی یک «کوه نامشخص» فیلمبرداری میشد با یکدیگر دیدار داشتند. عوامل پشت صحنه با ترس پرواز با هلیکوپتر ادای-رابینسون شوخی میکردند، اما او از این احساس ترس در آن صحنه استفاده کرد! و اوون سعی داشت که او را آرام کند.
- شورانرها میگویند ریشهی کار آنها برای داستان به ۲۵ سال پیش بازمیگردد و از نزدیک با تالکینشناسان بسیاری که عمر خود را در این راستا نهادهاند همکاری داشتهاند.