همان طور که گفته شده بود، مجله امپایر در شماره جدید خود بهطور ویژه به سراغ سریال «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» رفته و محتواهای مختلفی شامل مصاحبه با عوامل و بازیگران سریال را منتشر کرده است. ما هم در آردا این محتواهای جذاب را بهطور کامل به فارسی ترجمه و آن را در قالبی شبیه خود مجله برای شما آماده کردیم که میتوانید فایل PDF آن را از کانال تلگرام ما دانلود کنید. البته محتوای آن به طور کامل و به صورت متنی در پایین آمده است. خواندن این مجله و مشاهده تصاویر آن را به منتظران سریال پیشنهاد میکنیم.
جهان تغییر کرده است
این جمله را زمانی یک الف خردمند به نام گالادریل گفته بود. و درست میگفت، چون با فرا رسیدن ارباب حلقهها: حلقههای قدرت، بزرگترین سریال تاریخ، سرزمین میانه به شکل اساسی احیا میشود. خالقان سریال به ما میگویند که چرا در مواجهه با اثری با سرزمینهای جدید و خطرات جدید، باید کمربندها را محکم ببندیم.
قبلا کجا این داستان را شنیدهایم؟
دو قهرمانِ دور از انتظار. بسا دور از صلح و صفای منطقهای که آن را خانه مینامند. سرنوشت سرزمین میانه در دستان آنها و سفری خطیر در پیش رویشان است. جی.دی. پین با خنده زمانی را به خاطر میآورد که او و پاتریک مککی – دوستان دوران کودکی از منطقۀ مکلین، ایالت ویرجینیا – اخباری را دریافت کردند مبنی بر اینکه آنان برای نوشتن فصلی جدید از عظیمترین اساطیر فانتزی که جهان تا به اکنون به خود دیده است، مورد اعتماد قرار گرفتهاند: «ما واقعاً احساسی مانند احساس فرودو و سام داشتیم که مأموریت حلقه بر دوش آنان قرار گرفته است.» درست همانند هابیتهای دلیرِ حماسههای ادبی جی.آر.آر. تالکین، و بعدها اقتباسهای مورد تحسین قرار گرفتۀ پیتر جکسون، آنها انتخابی تعجببرانگیز برای این پویش بودند. مککی با اشاره به بزرگی این پروژه اقرار میکند: «افراد بسیار زیادی بودند که برای این سریال رزومههایی را ارسال کرده بودند، که بر روی کاغذ، برای پروژهای به این عظمت مناسبتر بودند.» او و پین، تنها با معدود کارهایی که نامشان بخاطر آنها برده میشد، مثل بازنویسی فیلمهایی همچون «فراتر از پیشتازان فضا» و «گشتوگذار در جنگل»، کمابیش به عنوان دو ناشناس این مأموریت و ماجراجویی را آغاز کردند. و همچون سموایز و فرودو، این شورانرها هم باید پویش خود را تحت نظارت هوشیارانهای هم پایه با چشم سائورون به سرانجام برسانند.
سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت به عنوان بزرگترین، و مورد انتظارترین سریال تاریخ معروف شده است. بنا بر گزارشها، فصل نخست حلقههای قدرت به تنهایی برای آمازون، که روی سریال به عنوان یک سریال پرچمدار برای سرویس پرایم ویدیوی خود سرمایهگذاری کرده، ۲۵۰ میلیون دلار بابت حق و حقوق، و هزینۀ سرسامآور ۴۶۲ میلیون دلار برای ساخت (منهای حجم عظیمی از تخفیف مالیاتی) خرج برداشته است. برای نخستین بار در تاریخ تلویزیون، این سریال به جای اینکه تنها به سادگی نثر تالکین را برگردان کند، کاراکترها و اتفاقاتی جدید در جهان سرزمین میانه را به صحنه خیال مینشاند. در ۲۴ ساعت نخست پس از انتشار تیزر تریلر سریال، این تیزر تریلر ۲۵۷ میلیون بار بازدید خورد تا رکوردها را بشکند. میزان کنجکاوی مردم به فراتر از قلههای کارادراس رسیده است: این سریال همان سریالی است که میخواهد نبردهای دنیای سرویسهای استریم را از یک پیکار کوچک به جنگی عظیم همچون گودی هلم برساند، و طرفداران را دوباره با مشهورترین قلمروی فانتزی همدل کند. جای تعجب ندارد که پین و مککی – که صرفاً جهت اطلاع، در این قیاس به اندازه کافی از همتایان هابیتشان بلند قدتر هستند – احساسی همچون احساس سام و فرودو داشتهاند. بار سنگینی روی دوش آنها قرار گرفته و فرصتی ارزشمند پیش پایشان دیده میشود.
ولی شباهتها میان سفر هابیتها به کوه هلاکت و مسیر ساخت سریال حلقههای قدرت همان جایی است که تشابه با فیلمهای جکسون پایان میپذیرد. مککی میگوید: «نمیخواستیم نسخه تلویزیونی [فیلمهای] ارباب حلقهها را بسازیم. میخواستیم داستانی در سرزمین میانه داشته باشیم که در کنار رمانها و فیلمها لایق جایگاه خودش در قفسه آثار محبوب طرفداران است. باید اطمینان پیدا میکردیم که محتوای تازهای را به داستانها وارد میکنیم و نقشه را بسط میدهیم. ما علاقهای به دنباله، پیشدرآمد، بازسازی یا نوستالژی نداشتیم. سریال باید به عنوان اثری وفادار به کتابها که جنبههای مخصوص به خودش را دارد، روی پاهایش میایستاد.»
حلقههای قدرت سریالی است که باید از یادداشتهای ضمایم تالکین در بازگشت پادشاه – تکههایی از پیشزمینه داستان که نویسنده آنها را درون متن اصلی کتابها قرار نداده، چون فکر میکرد داستان را کُند میکنند – استفاده کند و آنها را به نحوی کنار هم قرار دهد تا به یک جادوی تلویزیونی تبدیل شوند. سریال نمیتواند دوباره روایتگر داستان ارباب حلقههایی باشد که پیشتر از لنز دوربین دیده شده بود. اما باید همان گرمی و احساسی از تالکین را داشته باشد که فیلمهای جکسون به خوبی به آنها دست یافته بودند. اگر این تلاش موفقیتآمیز باشد، پین، مککی و یاران فیلمسازشان از شهریور امسال به این افسانه قدم میگذارند. اگر شکست بخورند، سرزمین میانه – یا حداقل امید طرفداران برای یک ورود هیجانانگیز دیگر به یکی از بزرگترین داستانهای شمشیری و جادویی تاریخ – به ورطه تاریکی سقوط میکند. ولی به راستی چگونه میتوان برای بازگشت به سرزمین میانه به چنین تعادلی دست یافت؟
ظاهراً نکته اینجا بود که اصلا نباید به سرزمین میانه برگشت. حداقل نه آن سرزمین میانهای که به خاطر دارید.
بد نیست برای کسانی که آشنایی کافی ندارند، مرور کوتاهی داشته باشیم. رویدادهایی که در فیلم ارباب حلقهها به تصویر کشیده شد، فقط برش کوچکی از خط زمانی بزرگ سرزمین میانه است. پین توضیح میدهد: «رشتهافسانه تالکین پرده نگارین عظیمی است که ۹ هزار سال به درازا میکشد.» در ابتدا دوران اول وجود داشت: در طول چندین قرن خونریزی، الفها با مورگوت، اولین ارباب تاریکی، نبرد کردند. دوران سوم عصری است که به جنگ حلقه از ارباب حلقهها اختصاص دارد و رویدادهای فیلمهای جکسون در آن رخ میدهد. در این اثنا دوران دوم را داریم که پین میگوید شامل برخی از بزرگترین داستانها از اساطیر تالکین است: «این داستانی است که طرفداران همیشه میخواستند آن را ببینند، اما تاکنون فقط زمزمهوار روایت شده بود.» سریال حلقههای قدرت این زمزمهها را برداشته و آنها را به نوای کرکنندهی یک رجزخوانی تبدیل کرده است. این سریال که قرنها قبل از ماجراجویی بیلبو بگینز اتفاق میافتد، میخواهد به مدت پنج فصل چگونگی خیزش سائورون، سقوط جزیره اسطورهای نومهنور و ساخت ۱۹ حلقهای را روایت کند که در نهایت سرنوشت سرزمین میانه را رقم میزنند.
جی.ای. بایونا، کارگردان فیلم «جهان ژوراسیک: سقوط پادشاهی» که کارگردانی دو قسمت نخست سریال را برعهده داشته، میگوید: «این بازه زمانی بسیار جالب توجه است. جنگ پایان یافته، اما صلح هنوز به تثبیت نرسیده است. شخصیتهایی وجود دارند که احساس میکنند کار نیروی شر هنوز تمام نشده است. آنها با مخالفتهای زیادی روبرو میشوند. در تمام سرزمینهای مختلف، شخصیتهایی را میبینید که با اثرات به جا مانده از جنگ سروکله میزنند و نسبت به وقوع جنگهای بیشتر نگرانند.»
یکی از نقشهای اصلی سریال مربوط به گالادریل، بانوی اثیری بیشههای طلایی است که ایفای نقش آن در سهگانه پیتر جکسون برعهده کیت بلانشت بود. اینجا او جنگجویی تشنه است که از مبارزه با یکی دو هیولای برفی هراسی ندارد و در درگیریها وارد میشود. مورفید کلارک، ستاره ولزی فیلم ترسناک Saint Maud که نقش گالادریل را در سریال بازی میکند، میگوید: «[حضور در سریال] مثل حضور در اردوی مدرسهای بود. من در این نقش شنا، سوارکاری و صخرهنوردی کردم… گالادریل افسانهای است. کیت بلانشت در نقش گالادریل هم افسانهای بود. و خود تالکین نیز افسانهای است!» این بازیگر ۳۳ ساله میگوید این نسخه از گالادریل باید در طول سریال چیزهای زیادی بیاموزد: «باید برای کسی که جاودانه است اما هنوز همه چیز را تجربه نکرده، یک جور تعادل برقرار میکردم. انتظار دیدن شخصیتی را که در آینده به وجود میآید، نداشته باشید.»
این مسئله میتواند درباره سایر اسامی آشنای داستان ارباب حلقهها هم گفته شود. الروند نیم-الف، به شکلی که در سهگانه جکسون با او آشنا شدیم، یک رهبر الف خردمند و نسبتا خسته از جهان بود. نسخه جوانتر او که در سریال حلقههای قدرت حضور دارد، فقط حدود ۱۰۰۰ سال دارد و به گفته رابرت آرامایو، این شخصیت «کمی ترشروتر و آماده قدم گذاشتن در ناشناختههاست.»
شخصیت متفاوت بعدی گیل-گالاد، آخرین شاه برین نولدور در سالیان متأخر است که به عنوان یک فرمانروای دوران دومی و کمتجربهتر اطمینان کمتری به خودش دارد. بنجامین واکر، بازیگر نقش گیل-گالاد در این باره میگوید: «پادشاه الفها! جذاب نیست؟ او در دوران جنگ به فرمانروایی رسید و در دوران صلح در تلاش است تا صلح را حفظ کند. این یعنی گاهی اوقات او از مردم به نفع خودش استفاده میکند، اما – به نحوی که آرزو داریم سیاستمداران دنیای خودمان عمل کنند – گیل-گالاد سعی دارد بهترین ویژگیهای هر کس را به کار بگیرد.»
این شخصیتهای محبوب از عصر یاران حلقه در سریال حلقههای قدرت در سرزمین میانه گشت و گذار میکنند، و با شخصیتها و رویدادهایی مواجه میشوند که یا بر اساس یادداشتهای تالکین در ضمایم به وجود آمدهاند یا برای سریال ساخته شدهاند. در دسته اول گروهی از هارفوتها را داریم که اجداد هابیتها هستند. رهبر آنها پیرمردی به نام سادوک با بازی لنی هنری است و همراهش شخصیت ماجراجو و آزادهای به نام نوری با بازی مارکلا کاونای استرالیایی وجود دارد. کاونا درباره نقشش که میان تعهد به خانواده و اشتیاق برای جستجو در جهان برای یافتن روشهای بهبود زندگی هارفوتها دو پاره شده، میگوید: «او خیلی کنجکاو و ثابت قدم است. او مشتاق ماجراجویی است و همین خصوصیت گاهی اوقات خوب یا بد وی را به یک دردسرساز تبدیل میکند.»
لنری هنری با خنده میگوید که او باید با قد ۱۹۰ سانتیمتری بلندقدترین هابیت تاریخ باشد. او درباره جامعه هارفوتهای سریال اضافه میکند: «ما قبیلهای کوچنشین هستیم که براساس وضعیت آب و هوا و باروری زمین نقلمکان میکنیم. ما کاروانهایی بزرگ بر چرخهایی چوبی داریم و در مسائل مخفیکاری و پنهان شدن استادیم، چرا که آدمها از ما بزرگتر هستند و برایمان دردسر درست میکنند. ما همان آدم کوچولوهای شناختهشده تالکین هستیم. در این دنیا مرسوم است که مردم کوچک در کنار رقمزدن صحنههایی کمدی، به طرز وصفناپذیری شجاع نیز باشند. شما در این ماجراجویی ما را در گسترهای غنی از احساسات و کردارها مشاهده خواهید کرد.»
واژه «هارفوت» دقیقا هفت بار در متون تالکین ظاهر شده است. پس چگونه پین و مککی تمام جزئیات لازم برای ساخت این نژاد مهم در سریال حلقههای قدرت را به دست آوردهاند؟ پین توضیح میدهد: «مثل این بود که تالکین ستارههایی را در آسمان قرار داده باشد تا ما صورتهای فلکی را رسم کنیم. تالکین در نامههایش [بهویژه در یکی خطاب به ناشرش] گفته بود میخواهد اسطورهای بر جای بگذارد که همچنان به دیگر ذهنها و دستانی که در زمینه نقاشی، موسیقی یا داستانگویی فعالیت دارند، فضای کار بدهد. ما هم همان کاری را میکنیم که تالکین میخواست. میدانیم تا زمانی که ابداعاتمان به جوهره اصلی اثر وفادار باشند، در مسیر درست قرار داریم.»
سریال حلقههای قدرت در کنار شخصیتهای جدید و شخصیتهای آشنایی که جدید به نظر میرسند، لوکیشنهایی را به تصویر میکشد که تاکنون هرگز در اقتباسهای سرزمین میانه یا حداقل به این شکل دیده نشده بودند. سریال مخاطبان را به قلمرو دورفی موریا میبرد که در سالهای متأخر یک معدن متروکه بود، اما در دوران دوم خانهای پررونق برای دو شخصیت کلیدی است: شاهزاده و شاهدخت دورفی دورین چهارم و دیسا، فرمانروایان قلمرو زیرزمینی خزد-دوم. سوفیا نوموت که نقش دیسا را بازی میکند، میگوید: «[این قلمرو] از نظر بصری متفاوت با هر چیزی است که قبلا دیدهایم. [خزد-دوم] بسیار دیدنی است.»
«متفاوت با هر چیزی که قبلا دیدهایم» عبارتی تکراری است که مدام از زبان کسانی که در ساخت این سریال نقش داشتهاند، شنیده میشود. این مقایسه با فیلمهای موفق دهه ۲۰۰۰ صورت میگیرد که ۱۷ جایزه اسکار بردند. با این حال، پیتر جکسون هیچ نقشی در این سریال نداشته و هنوز حتی شورانرها را ندیده است. مککی میگوید: «هر کسی که به سراغ نمایش ارباب حلقهها برود، نمیتواند به این فکر نکند که [جکسون] چگونه بخشهای مختلف اثر را به این خوبی درآورده است. ولی ما صرفا از دور او را تحسین میکنیم. سریال حلقههای قدرت سعی ندارد با جکسون رقابت کند.»
این یعنی چه؟ سریال مستقل از ارتشهای حماسی سهگانه جکسون به دنبال روشهای جدیدی برای ایجاد هیجان در مخاطبان خواهد بود. پین میپرسد: «محاصره گودی هلم چنان برجسته و شگفتانگیز است که از خودمان پرسیدیم ‘چه کار دیگری میتوانیم بکنیم که همچنان حس سرزمین میانه را داشته باشد اما برای این داستان منحصر به فرد باشد؟’» مککی ادامه میدهد: «سریال اکشن زیادی دارد، بیشتر از هر سریال دیگری که در تلویزیون یا سرویسهای استریم دیدهایم. هر قسمت صحنههای پیچیده و پرهزینه، هیولاها، جنگها و نبردهای ترسناک و نفسگیری دارد. ولی به جای جنگ ۱۰ هزار اورک با ۱۰ هزار انسان، چه میشود اگر یک اورک مقابل چهره شما قرار بگیرد و به آشپزخانهتان بیاید؟ وقتی تا به حال هیچ اورکی نکشتهاید، تقلا برای کشتن یک اورک چه حسی دارد؟»
سریال حلقههای قدرت نمیخواهد صرفا خودش را از سایر اقتباسهای سرزمین میانه متمایز کند. این سریال میخواهد از تمام سریالهای تاریخ فراتر برود. جی.ای. بایونا با چهرهای به جدیت آراگورن در مقابل دروازههای سیاه موردور میگوید: «حلقههای قدرت صرفا یک سریال تلویزیونی نیست. ما در حال خلق یک قالب جدید هستیم.»
یک سریال تلویزیونی چه زمانی دیگر یک سریال تلویزیونی نیست؟ زمانی که یک فیلم ۵۰ ساعته جای آن را میگیرد. مککی میگوید: «ما در حقیقت با این رویکرد به سراغ حلقههای قدرت رفتیم.» او توضیح میدهد که چگونه آمازون این سریال را برخلاف سایر سریالهای تلویزیونی که هر فصل با توجه به امتیازهای دریافتی بقای فصل بعدی خود را تضمین میکنند، برای پنج فصل آماده کرده و این دو نفر نقشه راه کامل سریال را ترتیب دادهاند. پین میگوید: «ما حتی میدانیم که آخرین صحنهی آخرین قسمت سریال چه خواهد بود. حقوقی که آمازون خرید برای یک سریال ۵۰ ساعته بود. آنها از ابتدا میدانستند که اندازه بوم نقاشی چقدر است. داستان ما یک قصه بزرگ با شروع، میانه و پایان معلوم است. اتفاقاتی در فصل اول میافتند که نقش واقعی آنها تا فصل پنجم مشخص نمیشود.»
توجه فوقالعاده زیادی که به این برداشت جدید از سرزمین میانه شده قطعا به نظر میرسد که از استانداردهای اکثر سریالهای تلویزیونی فراتر رفته است. یکی از تهیهکنندگان سریال به نام «ران ایمز» که در آثار مختلفی از «آواتار» گرفته تا «انتقامجویان: عصر اولتران» کار کرده و این سریال را احتمالا به عنوان بزرگترین اثر کارنامه خودش معرفی میکند، میگوید: «ما برای ساخت سریال حلقههای قدرت وارد غارها شدیم و روی تودههای یخی ایستادیم.» او اظهار میکند که در زمان فیلمبرداری سریال در نیوزلند (فصل دوم به بریتانیا میرود) «میخواستیم هر نژاد و هر بخش از سرزمین میانه متمایز و متفاوت از دیگری باشد، بنابراین باید به همه ارجاعات فرهنگی آنها فکر میکردیم. برای مثال من عاشق قلمرو دورفی هستم. آنها چگونه توانستند جامعهای زیر زمین بسازند؟ چگونه غذای آنها را تامین میکنید؟ تهویه هوا چطور صورت میگیرد؟ کجا کانال آب میزنید و نور از کجا وارد میشود؟» تیم خالقان سریال برای یافتن پاسخ این سوالات غارهای سراسر نیوزلند را بررسی کردند. در یک صحنه دیگر که شامل رویارویی با یک ترول برفی بود، سازندگان سریال با هلیکوپتر به بازدید از یک آبشار یخزده رفتند تا چیدمان صحنه را ترسیم کنند.
دکورهایی که برای فیلمبرداری دو ساله فصل ۱ ساخته شد بسیار عظیم بودند، چون سریال میخواست به جای اتکا به جادوهای کامپیوتری از جلوههای واقعی استفاده کند. پین میگوید احساسی که از توانایی قدم زدن در این لوکیشنهای تمام و کمال پیدا میکنید، فراواقعی است. مورفید کلارک میگوید: «وقتی برای اولین بار در [بندرگاه الفی] لیندون قدم میگذارید و همه شخصیتها را با لباس کاملشان میبینید، این احساس را پیدا میکنید که به یک جهان دیگر منتقل شدهاید.» بازیگر گالادریل مدعی است: «نمیدانستم تصوراتم چقدر محدود است تا این که روی صحنه قدم گذاشتم. با خودم فکر میکردم تصوراتم در مقایسه با کار این تیم مانند یک کیسه کاغذی است!»
پس آیا بزرگترین بودجه تاریخ برای یک فصل از یک سریال تلویزیونی به این معناست؟ پین بدون تایید یا رد اعداد و ارقامی که درباره بودجه فصل اول گزارش شده، با خنده میگوید: «خب…فکر میکنیم ضروری است که بودجه را نسبت به کلیت اثر در نظر بگیرید. این [فصل] در واقع یک فیلم هشت ساعته است. این مدت زمان معادل سه فیلم مارول است که در بازه زمانی ساخت دو تا از این فیلمها و با بودجه یکی از آنها ساخته شده. به این دید ببینید که واقعا چه چیزهایی خلق شده و بعد میتوانید بگویید که معامله خوبی صورت گرفته است.»
شاید بودجه سریال حلقههای قدرت واقعا باید همین قدر زیاد میبود. چرا که دوران جنگ نیازمند پشتیبانی توپخانهای قویتر است. این سریال پاییز امسال با یک سریال پیشدرآمد دیگر رقابت میکند که با الهام از سرزمین میانه ساخته شده اما حالا خودش رقیبی برای کسب تاج پادشاهی دنیای فانتزی است: خاندان اژدها، اسپینآف سریال بازی تاج و تخت. آثار تالکین در هشت سال اخیر پس از اکران هابیت: نبرد پنج سپاه در آرامش نشسته بودند، در حالی که قصههای وستروس جورج آر.آر. مارتین ژانر فانتزی را در تلویزیون وارد عرصههای تاریکتر و خونبارتری کردند. آیا رویکرد پین و مککی نسبت به سریال حلقههای قدرت به خاطر این چشماندازِ تغییریافته عوض شد؟
مککی میگوید: «میتوانید سعی کنید شبیه بقیه باشید، ولی یکی از اصول ما این بود که همیشه به محتوای مرجع برگردیم. اگر تالکین بود چه کار میکرد؟ برخی از آثار رقیب فقط در اجرای یک اکتاو بسیار خوب عمل کردهاند، اما تالکین همهی نتهای پیانو را با هم اجرا میکرد. او لحنهای متنوعی را به کار بسته بود. این داستان مثل هری پاتر از دوستی میگوید، سرگرمکننده است و شوخی میکند اما مفاهیم عمیق، پیچیده، سیاسی، تاریخی و اسطورهشناسی را هم دربرگرفته است. بنابراین هدف ما این بود که به جای فکر کردن به کاری که بقیه انجام میدهند، در داستان خودمان عمیقتر شویم.»
البته اشتباه نکنید، داستان حلقههای قدرت هم جنبههای تاریک دارد. پین میگوید: «ما در سریال با یکی از بزرگترین شخصیتهای شروری طرف هستیم که تاکنون برای سائورون خلق شده است. و یکی از اصلیترین شخصیتهای این داستان کاراکتر کلهبریمبور [چارلز ادواردز] است. او یک الف آهنگر است که برای ساخت حلقههای قدرت فریب داده میشود. هیجانزدهایم که او را به سرزمین میانه بیاوریم. کلهبریمبور شخصیت بسیار مرموزی است.»
تاریکی با داستان ارباب حلقهها آمیخته است. اولین ریشههای آن زمانی به وجود میآید که تالکین در حال مبارزه در نبرد «سوم» در جنگ جهانی اول بود. مککی میگوید: «اما یکی از چیزهایی که این داستانها را خاص میکند خوشبینی و نوعدوستی مؤید بر زندگی است.» پین تایید میکند: «داستان ارباب حلقهها از کنار تاریکی نمیگذرد. این داستان شما را به پلکان کیریت اونگول و کنام شلوب میبرد، جایی که دوستان به یکدیگر خیانت میکنند و شخصیتها به سمت موردور کشیده میشوند. اگرچه این داستان یک تجربه هراسانگیز است، اما در پایان همیشه ستارهای در آسمان وجود دارد که به شما میگوید ‘ادامه بدهید’. ما میخواستیم این روحیه را در سریالمان پیدا کنیم.»
لنی هنری احساس میکند تاثیر این سریال میتواند بسیار شگرف باشد. او که در شهرستان میدلندز غربی انگلیس بزرگ شده و فاصله کمی با محل رشد تالکین داشته، عاشق فانتزی بود اما به خاطر بیرون ماندن افراد رنگینپوست از این داستانها نسبت به آنها حس بیگانگی میکرد. هنری میگوید تنوع بیشتر در بازیگران سریال حلقههای قدرت یک اصلاح مسیر خوشایند را برای این ژانر ارائه میکند: «اگر نمیتوانی یک چیز را ببینی، نمیتوانی خودت را جای آن تصور کنی. کودکان بالاخره در این سریال میتوانند مردم رنگینپوست را ببینند که در دل یک مجموعه فانتزی حضور دارند. ما در این دنیا بسیار نمایانیم و این بسیار هیجانانگیز است.»
مورفید کلارک هم آرزوهای بزرگی دارد. او که در سال ششم مدرسه هابیت را خواند، وسوسه حضور در شایر و رنگهای سرزنده نثر تالکین را به یاد میآورد: «اولین کتاب رده سنی بزرگسال بود که خواندم. به عنوان یک ولزی با اساطیر و داستانهای جادویی بزرگ شده بودم، بنابراین به خوبی با داستان ارتباط گرفتم.» کلارک امیدوار است که وقتی سریال شهریور امسال پخش شد، یک بچه ۱۲ ساله دیگر همان حس الهامآمیز بودن و هیجانی را داشته باشد که او وقتی برای اولین بار هابیت را خواند، داشت: «دوست دارم افرادی که سریال را میبینند بخواهند بخشی از این دنیا باشند.»
پین و مککی هم چنین امیدی دارند. آنها عملا به همین دلیل این پروژه را در دست گرفتهاند، تا دیگران را به دنیایی معرفی کنند که خودشان تقریبا یک عمر شیفته آن بودهاند (مککی کلاس هفتم کتابها را پیدا کرد، اما پین بعد از تماشای فیلمهای جکسون غرق این دنیا شد). مککی میگوید: «گر احساس نمیکردیم داستانی اینجا وجود دارد که از ما نیست، تحت این همه فشار دیوانه میشدیم. این داستان از یک جای بزرگتر آمده، داستان مال تالکین است و ما فقط کارگزاران آنیم. ما فوقالعاده زیاد به این ایدهها اعتماد داریم چون آنها ایدههای ما نیستند. ما در بهترین حالت نگهبانان این داستانیم.»
آنها پیش از پایان یک بار دیگر قیاس فرودو و سم را به کار میگیرند تا درباره امیدشان برای آینده این اقتباس متفاوت از تالکین توضیح دهند. مککی میگوید: «در حال حاضر حس میکنیم در حال بالا رفتن از کوهستان هستیم. سوال همیشگی این بود که وقتی به بالای کوه رسیدیم چه میشود؟ حالا میدانم که ماجراجویی واقعی آنجا شروع میشود.»
سریال ارباب حلقهها: حلقههای قدرت ما را به سرزمین میانه متفاوتی خواهد بود که مطابق میل سازندگان سریال است. اگر بپرسید قبلا کجا این داستان را شنیدهایم؟ پاسخش این است: هیچجا.
سریال حلقههای قدرت ۱۱ شهریور بهصورت هفتگی از آمازون پخش خواهد شد.
انچنان موفقیتی رو برای این سریال پیش بینی میکنم که به سریال شماره ۱ جهان تبدیل بشه .
خوش به حال کسانی که تلویزیون 4k دارن و این سریال رو 4k میبینن ….ای خداااااا
عجب عکس قرار دادین فوق العادست این عکس تیتر
کاش برای “هابیت” هم اینکار رو انجام بدید، حالا چه مجلهٔ “انترتیمنت ویکلی” باشه چه همین امپایر