به همراه الادان، یکی از دوقلوهای پسر الروند بود که در سالهای ابتدایی دوران سوم متولد شد. هر دو برادر موهای تیره و چشمانی خاکستری داشتند و گفته میشود شباهت آنان چنان زیاد بود که فقط عدۀ اندکی میتوانستند آنها را از یکدیگر تشخیص دهند.
در سال ۲۵۰۹ دوران سوم، مادر الروهیر در کوهستان مهآلود توسط اورکها دستگیر و شکنجه شد. پسرانش برای کمک به او حرکت کردند و موفق شدند او را از دست اورکها نجات دهند و اگرچه اثر سم درمان شد اما دهشت این اتفاق باعث شد او در سالیان بعد به غرب بادبان بکشد. این اتفاق باعث شد حس کینه و دشمنی نسبت به اورکها در آنها تشدید شود، و آنها تصمیم گرفتند با تکاوران به تعقیب اورکها بپردازند.
مدتها بعد، در سال ۲۹۳۳ دوران سوم، آنها با آراتورن دوم و فرماندۀ دونهداین علیه اورکها حرکت کردند. تا این که تیری اورکی به چشم آراتورن اصابت کرد و او را کشت و پسر جوانش را یتیم رها کرد. آن پسر آراگورن بود، او که توسط الروند نگهداری شد و بعد از چند سال به ماجراجویی الادان و الروهیر پیوست
در جنگ حلقه، دوقلوها به عنوان نمایندۀ پدرشان بودند و به لورین فرستاده شدند تا با کلهبورن و گالادریل (پدربزرگ و مادربزرگشان) مشورت کنند. آنگاه چند ماه بعد، زمانی که همراهان حلقه به لورین آمدند، ماموریت آنان آن جا شناخته شد. بعدها الروهیر خودش به باقی ماندۀ گروه پیوست: او به همراه الادان در گروه هالباراد و تکاورانش تاخت. آنها قبل از این که آراگورن از جادههای مردگان عبور کند به او پیوستند و در کنار او در نبرد پهلهنور و دروازههای موردور جنگیدند.
بعد از جنگ، او در تاجگذاری آراگورن حضور داشت و سپس با برادرش الادان به شمال رفت تا خواهرشان آرون را ملاقات کند و او را تا میناس تیریت برای ازدواجش با شاه جدید همراهی کند.
اندک چیزی در مورد ادامۀ زندگی الروهیر ثبت شده، جز این که هر دو برادر برای مدتی پس از رفتن پدرشان از سرزمین میانه در ریوندل باقی ماندند. و سرانجام آنها هم مانند پدر و خواهرشان باید انتخاب میکردند که از طریق دریا به قلمرو قدسی بروند یا مانند فانیان در سرزمین میانه بمانند.