پسر آراگورن دوم، الهسار و آرون، ستاره شامگاهی؛ تقریباً هیچ چیز از زندگی او مشخص نیست اما او پس از مرگ پدرش در سال صد و بیست دوران چهارم، فرمانروای پادشاهی دوباره متحد شده گردید.
برای چنین شخصیت مهمی تقریباً هیچ چیز از زندگی یا اعمالش شناخته شده نیست.
تنها بخش قطعی در مورد او از پدرش نشأت میگیرد، نظری که در مورد او در داستان آراگورن و آرون (آمده در ضمیمۀ ارباب حلقهها) داده این چنین است: «کاملاً آماده برای سلطنت». اجداد آراگورن تمایل داشتند وظیفۀ انتقال حکومت به وارث بعدی را در حدود نود سالگی انجام دهند: اگر آراگورن نیز این الگو را دنبال کند، تولد او باید اطراف سال سی دوران چهارم باشد.
الداریون پادشاهی خود را با رفتاری که به عنوان سنت باستانی نومهنور نامیده میشد به ارث برد: پدرش آراگورن قوانینش را به او رساند و سپس با میل و علاقه زندگی را ترک گفت، مانند اجدادش که این کار را هزاران سال قبل انجام میدادند. مادر پادشاه جدید، آرون او را برای حکمرانی تنها گذاشت و به سرزمین لورین که اکنون متروک مانده بود رفت، تا جایی که عمر بلندش به پایان رسید. مانند وارث ایسیلدور و شاه برین، نژاد الداریون از طریق الروند و آرون او را پادشاه سرزمین های الفی باقی مانده در سرزمین میانه ساخت. این واقعیت به نظر میرسد منشأ نامش باشد که ظاهراً به معنای «نسلی از الدار» است.
این که این نام بزرگ در عمل چه معنایی میدهد اکنون قابل شناسایی نیست. منابعی در تاریخ سرزمین میانه موجود است که به طور حتم مشخص میکند که او تباری از خود برای فرمانروایی بر جای گذاشت اما جز این جزئیات دیگری از زمان الداریون به عنوان شاه برین وجود ندارد.