منظور سرگذشتنامه بازگشت بالین به موریا در سال ۲۹۸۹ از دوران سوم همراه با گروهی از دورفهای قوم ریشدراز است. او ماجرای نبرد با اورکهای بالین را که در تالارهای خزد-دوم منزل کرده بودند و نهایتاً در نبرد فاتح شدند را به تفصیل شرح داده است. آنها در تالار بیست و یکم بالای دروازه شرقی مستقر شده بودند و بالین از اتاق قدیمی که به آن اتاق مزربول نیز میگفتند بر مناطق تحت نفوذ خود فرمان میراند. طی پنج سال آینده به نظر میرسید که دورفها با موفقیت کامل توانستند در اقامتگاه جدید خود که آنجا را در حد فاصل دامنه کوهها تا محدوده دروازه غربی کشف کرده بودند، مستقر شوند. آنها تبر دورین را همراه با برخی اقلام بسیار گران قیمت دیگر که از میتریل درست شده بود، نیز بدست آوردند.
فرمانروایی بالین عمری کوتاه داشتو اوری که در موریا با او همراه بود درصفحات پایانی کتاب گزارش داده است که چگونه یک سپاه از اورکها به طور غیر منتظره از شرق آمدند و بالین را در خارج از دروازههای شرقی به قتل رساندند. دورفها از خودشان دفاع کردند ولی از جانب شرق توسط اورکها و از جانب غرب توسط نگهبانان مرموز آبها محاصره شدند. آخرین مقاومت آنها در اتاق بالین یا اتاق مزربول بود که نهایتا اورکها بر آنها غلبه کردند و آنجا را ویران نمودند.
اورکهای پیروز به نظر میآید که اهمیت کتاب مزبور را درک نکرده بودند چون به جای آنکه آن را به دور اندازند و یا اینکه آنرا نابود کنند آنرا در طاقچه اتاق رها کرده بودند تا خاک بخورد. کتاب مزبور بیست و چهار سال بعد توسط گروه (یاران) حلقه پاره پاره، سوزانده پیدا شد. اما هنوز بخشهایی از آن قابل خواندن بود. گندالف پس از آنکه چیزی از آن سر در نیاورد آنرا به گیملی سپرد تا به پادشاه داین باز گرداند. اگر گیملی قادر بود که این کتاب را در طول نبردهایی که در پیش رو داشت حفظ کند و آنرا با ابزاری که در پارت گالن داشت خراب نمیکرد امکان داشت که آنرا در سفرش به سرزمین میانه همراه خود ببرد و سرانجام آنرا به وارث داین یعنی تورین سوم باز گرداند.