زمانی که پادشاه خردمند تار-پلانتیر درگذشت، چوگان شاهی باید به تنها فرزند دخترش میریل میرسید. اما برادر زاده اش، فارازون سلطنت را غصب کرد و میریل را مجبور به ازدواج با خود کرد. او نام آر-زیمرافل را برای همسرش برگزید.
سالها بعد آر-فارازون، به غرب ممنوعه بادبان در کشید تا قلمرو قدسی را پیدا کند و همسرش در جزیره ماند. وقتی طوفان فرا رسید، آر-زیمرافل تلاش کرد به کوه مقدس منل تارما پناه ببرد اما او و همه همراهانش در حادثه سقوط نومه نور کشته شدند.