-نوشته: مازیار یگانه
همان طور که میدانیم آمازون قرار است سریالی پنج فصلی بر اساس داستانهای ارباب حلقهها بسازد، حالا جمعه هفته گذشته این شبکه یک نقشه از سرزمین میانه منتشر کرده است. اما آیا این نقشه میتواند سرنخی از داستان سریال به ما بدهد؟ آمازون نخست توئیتی به نقل از خود پروفسور تالکین منتشر کرد که میگفت :
«من [کارم را] خردمندانه از نقشهها شروع کردم.»
جی.آر.آر. تالکین
این عبارت در نامه ۱۴۴ از سری نامههای تالکین برای نائومی میچیسون است. تالکین شرح میدهد که آغاز داستان با کشیدن یک نقشه شروع شده و قصه را با آن مطابقت داده است. آمازون نیز به تقلید از او همین کار را کرده و اول نقشه را برای طرفداران دنیای تالکین منتشر کرده تا هیجانی میان آنها ایجاد کند. آیا این اقدام میتواند چیزی دستگیرمان کند و سر نخی به ما بدهد؟
بیایید نگاهی دقیقتر به این نقشه داشته باشیم و آن را بررسی و تحلیل کنیم. نخست از تعیین دورهی نقشه شروع میکنیم.
با توجه به نقشهی منتشر شده از آمازون قطعاً میدانیم که داستان مربوط به دوره اول رشته افسانه تالکین نیست چرا که سرزمین بلریاند در آن دیده نمیشود. این سرزمین در پایان دوران اول، طی جنگ خشم، به زیر آبها رفت و البته قرارداد آمازون با بنیاد تالکین بر سر امتیاز ارباب حلقهها بوده، نه سیلماریلیون! اما این نقشه مرتبط با کدام دوران از جهان آرداست؟ دوران دوم؟ دوران سوم؟ یا دوران چهارم؟
سازندگان سریال بارها گفتهاند که داستان سریال وقایع پیش از اتفاقات یاران حلقه را در بر میگیرد (یعنی پیش از دوران سوم) در نتیجه به راحتی میتوانیم دوران چهارم را خط بزنیم. اما دو دوران باقی میماند، دوران دوم یا دوران سوم؟
در نگاه اول با خود میگویید چندان تفاوتی بین نقشههای این دو دوران نیست و نمیتوان حقیقت را دریافت. اما اگر آمازون بخواهد به درستی و طبق کتاب اقتباس خود را بسازد و نقشه را با توجه به همین قضیه منتشر کرده باشد، میتوانیم گمانهزنیهایی داشته باشیم.
نخستین چیزی که در این مورد باید به آن توجه کرد «انحنای شرقی» است.
انحنای شرقی، تورفتگی وسیعی در جنوب شرقی جنگل میرکوود است که به دلیل قطع درختان آن منطقه توسط مردمان شمالی در دوران سوم ایجاد شده بود و شکلی تقریباً مربعی داشت. در دوران دوم بیشهها و پوشش جنگلی بسیاری بر مناطق سرزمین میانه حکمفرما بود اما در انتهای دوران دوم بیشتر آنان از بین رفت، درختان قطع شدند و هرگز ترمیم نشدند. پس با این حساب میشود گفت که این نقشه میتواند در دوران سوم باشد.
نمایان شدن شرق در نقشه آمازون
با کمی کند و کاو در نقشه، میتوانیم نکته قابل توجه دیگری را پیدا کنیم. برخلاف نقشههای منتشر شده در کتابها، شرق با کرانههای دریای رون پایان نمییابد بلکه در این نقشه قسمت دیگری به آن بسط داده شده که یک جنگل محصور شده توسط کوهستانی مرتفع و کشیده در شرق را شامل میشود که از نام دقیق آن بیاطلاعیم. اما میشود در مورد آن گمانهزنیهایی کرد. آن کوهستان میتواند اوروکارنی یا همان کوهستان سرخ بر فراز کوئیوینن باشد، آنجا که کوئندی برای نخستین بار بیدار شدند. البته این را باید یادآور شد که این بخش از نقشه ابداعی از استودیوی آمازون نیست و پیشتر در سهگانه ارباب حلقهها وهابیت این قسمت از نقشه را مشاهده کرده بودیم. ولی آیا این نمایان شدن میتواند سرنخی از داستان سریال باشد؟ یا فقط ساخته و پرداخته ذهن ماست و حضور آن اتفاقی بوده است؟
گُلباد نقشه
در گوشهی نقشهی منتشر شدهی آمازون میتوانیم گلبادی را که چهار جهت آن با حروف کیرت آراسته شده ببینیم، حروفی که در ادامه توضیح میدهیم معنای آنها چیست.
نومِن = غرب
رومِن = شرق
هیارمِن = جنوب
فورمِن = شمال
نقل است که در دیرباز، این دایرون خنیاگر و حکیمِ شاه تینگولِ دوریاتی بود که کیرت را ابداع کرد. در سرزمین ارهگیون از الفبای دایرون استفاده میشد و این زبان از طریق آنها به موریا منتقل گشت و نزد دورفها به محبوبترین الفبا بدل گردید. حال بیایید نگاهی به داستان سریال بیندازیم.
زندگی آراگورن جوان
پیش از این سایت «حلقه یگانه» اعلام کرده بود که فصل اول سریال عظیم آمازون مربوط به جوانیهای آراگورن وارث ایزیلدور خواهد بود. آراگورن هنگام وقایع یاران حلقه ۸۷ سال سن داشت اما او در جوانی خود ماجراجوییهای زیادی داشته که شرح داستان آنها در ضمیمهی بازگشت شاهِ ارباب حلقهها آمده است. البته آمازون رسماً این خبر را تایید نکرده اما اینکه داستان زندگی آراگورن جز گزینههای سریال باشد بدیهی است. چرا که آمازون حق اقتباس از کتاب ارباب حلقهها را دارد و داستان زندگی آراگورن جزئی از همین کتاب است. در زیر قسمتی از زندگی آراگورن جوان را نقل میکنم.
«نزدیک به سی سال از جان و دل بر ضد سائورون کوشید؛ و با گندالف خردمند دوستی به هم زد و از او حکمتِ بسیار آموخت. با او دست به سفرهای خطرناک بسیار زد، اما با گذشت سالها غالباً تنها به سفر میرفت. راههایی که میپیمود سخت و طولانی بود، و سیمایش عبوس و خشن به نظر میرسید، مگر هنگامی که تصادفاً لبخندی بر آن مینشست؛ با این حال وقتی چهرهی راستینش را پنهان نمیکرد، در نظر مردم شایستهی احترام مینمود، به سان پادشاهی که در تبعید روزگار میگذراند. با قیافههای مبدل گوناگون به این سو و آن سو رفت و شهرتش با نامهای مختلف همه جا پیچید. در سپاه روهیریمها اسب تاخت و برای فرمانروای گوندور در زمین و دریا جنگید؛ و سپس به گاه پیروزی رفت و مردمان غرب را از خود بیخبر گذاشت و تا دوردستهای شرق و اعماق جنوب سفر کرد، و دل مردمان نیک و بد را کاوید، و از نقشهها و دسیسههای خادمان سائورون پرده برگرفت.»
ارباب حلقهها، بازگشت شاه، ضمیمه الف
پ.ن: گفتنی است در ترجمهی اقای علیزاده قسمت «دوردستهای شرق» به اشتباه «دوردستهای غرب» ترجمه شده است.
با این حساب در فصلی از سریال میتوانیم شاهد رفتن آراگورن به شرق دور، جنوب و ماجراجوییهای او در گوندور و روهان باشیم و شاید این نقشهی پوستی، برای خود آراگورن باشد که طی ماجراجوییاش از آن استفاده میکند.
داستان ساخت حلقهها
آمازون در دومین توئیت خود قسمت اول از شعر حلقه را که مربوط به الفها بود همراه با همین نقشه منتشر کرد.
حلقهای سه برای پادشاهان اِلف در زیر گنبد نیلی،
حلقهای هفت برای فرمانروایان دورف در تالارهای سنگی،
حلقهای نُه برای آدمیان که محکوم به مرگاند و فانی،
و یکی از برای فرمانروای تاریکی
بر سریر تاریکش
این پست میتواند به ما بگوید که آمازون قصد دارد داستان ساخت حلقهها و ماجراهای مربوط به این اتفاق را بسازد. سائورون با ظاهری نیکو و با نام جدید آناتار «ارباب هدیهها» میان الفهای ارهگیون ظاهر شد. او هنر حلقهسازی را میان آنها مطرح کرد و حلقهها را همراه آنها به وجود آورد. البته کلهبریمبور سه حلقه الفی را به دور از دخالت سائورون ساخت؛ حلقههای ننیا، ناریا و ویلیا که آنها را به گالادریل، کیردان و گیل-گالاد داد و بعدها حلقههای ویلیا و ناریا به دست الروند و گندالف رسید. اما سائورون آنها را فریفت و یک حلقه برای حکومت بر همهشان ساخت. پس ممکن است شاهد این داستان جذاب باشیم.
گُلباد نقشه از حروف کیرت تشکیل شده و همانطور که پیشتر گفتیم این الفبا میان الفهای ارهگیون رایج بود و همین مسئله میتواند مجدداً به فرضیه ما استحکام ببخشد. این گلباد همچنین بسیار شبیه به ستاره فئانور است که روی دروازه موریا نقش بسته بود.
دوشنبه هفته پیش نیز آمازون بار دیگر طرفداران را به چالش کشید و این بار ورژن دیگری از نقشه را منتشر کرد؛ نقشهای که برخلاف نقشه قبلی نام بعضی از مناطق در آن ذکر شده بود. اکانت لوتر پرایم این بار با کپشن زیر این نقشه را فرستاد:
«حلقهای هفت از برای فرمانروایان دورف در تالارهای سنگی»
با این حساب، تئوری دوم ما مبنی بر تولید سریال از روی داستان ساخت حلقهها دور از ذهن به نظر نمیرسد. ظاهرا آمازون با هر پست خودش میخواهد قسمتی از شعر حلقه را منتشر کند، پس با این اوصاف حداقل دوبار دیگر شاهد بروزرسانی این پست خواهیم بود. ولی فعلاً بیایید به بررسی سایر نکات موجود بپردازیم.
۱- تاربد
نقشه آمازون، منطقهای بیشهای را نشان میدهد. جنوبیترین شهر اریادور، جایی که پادگان رودخانه گواتلو قرار داشت، در دیرباز مکان تاربد بود. در مجاورت این رود بود که نومهنوریها شروع به قطع درختان و جمع کردن الوار برای کشتیها و تقویت قدرت دریایی خود کردند. شاه تار-آلداریون در تاربد بود که بانو گالادریل را ملاقات کرد. در این هنگام گالادریل در سرزمین الفها، ارهگیون، میزیست، جایی که حلقهها در آن ساخته شدند.
زمانی که در دوران دوم سائورون به اریادور حمله کرد، در همین رود گواتلو بود که نبردی بزرگ به وقوع پیوست و منجر به بیرون رانده شدن و مغلوب شدن سائورون از اریادور شد، و برای مدت بسیاری صلح را در این منطقه به ارمغان آورد. در اوایل قرن هفدهم از دوران سوم این منطقه بیابانی شد. اما آیا اینکه در نقشه با پوشش اندکی از درختان روبهرو هستیم میتواند سرنخی برای ما داشته باشد؟
۲- کالهناردون
نقشه به صراحت نام منطقهای سبز و خرم را کالهناردون گذاشته که ما آن را با نام روهان میشناسیم. اما چرا نام روهان روی نقشه نوشته نشده است؟ چون این دوره به مدتها پیش از تاسیس روهان بر میگردد و در آن زمان نام سرزمینی که ما آن را به نام روهان میشناسیم، کالهناردون بود. اینکه چطور کالهناردون تبدیل به سرزمین چابک سواران شد را در زیر شرح میدهیم.
«در دو هزار و پانصد و دهمین سال دوران سوم خطر جدیدی گوندور را تهدید کرد. لشکری بزرگ از مردان وحشیِ شمالِ غرب، روانیون را در نوردید و زمینهای سوخته را پشت سر گذاشت و با استفاده از کلک از آندوین گذشت. در همان زمان از روی تصادف یا طرحی معین، اورکها از کوهستان یورش آوردند و کالهناردون را متصرف شدند و کیریون، کارگزار گوندور از شمال یاری کرد…سرانجام خبر نیاز گوندور به ائورل رسید و اگرچه به نظر میرسید که دیر باشد، با سپاهی از سواران به راه افتاد.
و بدین ترتیب او اینچنین به نبرد دشت کلبرانت رسید، و این نام دشتی سرسبز بود واقع در میان سیلورلود و لیم لایت. سپاه شمالِ گوندور آنجا در معرض تهدید قرار داشت. آنها در وُلد شکست خورده بودند و راهشان به جنوب قطع شده بود و به اجبار از لیملایت گذشته بودند که اورکها یورش آوردند و آنان را به سوی آندوین راندند. همهی امیدها از دست رفته بود که سواران، غیرمنتظره از شمال رسیدند و به عقبه سپاه دشمن زدند. آنگاه اوضاع نبرد به کلی برگشت و دشمن با تلفات فراوان به آن سوی لیملایت رانده شد. ائورل سوارانش را به تعقیب دشمن واداشت و رعب و وحشتی که پیشاپیش سواران شمال حرکت میکرد، چنان عظیم بود که متجاوزان به ولد نیز سرآسیمه شدند، سواران در دشتهای کالهناردون به تعقیب آنها پرداختند.
…کیریون به جای پاداش کمکی که از جانب ائورل رسیده بود، کالهناردون، سرزمین واقع در میان آندوین و ایزن را به او بخشید…سرزمین فوق را در گوندور، روهان مینامیدند.»
این به واقع به ما یک بازه زمانی دقیق میدهد اگر روهان در این زمان تشکیل نشده پس قطعاً ما با یک بازه زمانی پیش از سال ۲۵۱۰ دوران سوم طرف هستیم. همچنین شایان ذکر است که نامی از گوندور نیز به میان نیامده است. آیا این یعنی سرزمینهای گوندور هنوز تاسیس نشدهاند؟ اگر اینطور فکر کنیم پس این نقشه برای پیش از سال ۳۳۲۰ دوران دوم است (که آن سال گوندور و آرنور بنا شده بودند) که در اینصورت، شاید حداقل برای فصل نخست، داستان زندگی آراگورن جوان که در آن دوران هنوز به دنیا نیامده بود رد شود.
۳- دول گولدور
در میان بسیاری از چیزهایی که میتوانستند در نقشه نمایان شوند، تهیه کنندگان تصمیم گرفتهاند که تپهای را در جنوب سبز بیشه (که بعدها سیاه بیشه نام گرفت) قرار دهند.
بیایید کمی از گذشته این مکان بگوییم. در دوران دوم این تپه آمون لنس یا تپه برهنه نامیده میشد و این ناحیه پایتخت پادشاه اوروفر (پدر تراندویل) و الفهای سیلوان بود. سائورون در هزاره اول دوران سوم به آنجا کوچید و احتمالاً دولگولدور را در آنجا بنا ساخت و سایه پلیدی را بر سبز بیشهای انداخت که نامش دیگر به سیاه بیشه تبدیل شده بود.
اینکه آمازون نام این ناحیه را در نقشه دوم نوشته آیا بدین معنی است که اتفاقی مهم در آن خواهد افتاد؟ شاید باید انتظار داستانی مربوط به این منطقه را در سریال ارباب حلقهها داشته باشیم.
۴- هالفیرین
جالب است که سازندگان در نقشهی خود این جنگل را نیز نمایش دادهاند؛ جنگلی در زیر کوهستان هالفیرین در سرحدات کالهناردون. اهمیت این موضوع در دو چیز است. یک آنکه مقبره الندیل بلندقامت، اولین شاه گوندور و آرنور که مخفی نگاه داشته میشد آنجا بود، مقبرهای که با گذشتن از جادهی این جنگل در دسترس قرار میگرفت. و نکته دوم این که پس از بخشیده شدن کالهناردون به روهیریم، ائورل اولین پادشاه روهان، در همین مکان با کیریون کارگزار گوندور، سوگند دوستی ابدی یاد کرد.
۵- تپههای آهن
به دلایلی نامشخص، این تپهها در مقایسه با نقشه اصلی، گسترش یافته و کشیدهتر شده است.
۶- دریای رون
در جنوب این منطقه، یک رودخانه اضافه شده که به موردور جریان دارد. در شرق آن، یک رودخانه دیگر ساخته شده که در دورتر به کوهستانهای شرقی میریزد. احتمالا این منطقه از اهمیت بسیاری برخوردار بوده که باعث شده این موارد به آن اضافه شود؛ پس شاید چند قسمت از سریال مربوط به رون و شرق باشد.
۷- موردور
علاوه بر رودی که پیشتر گفتیم به شمال سرحدات موردور جریان دارد، ما در مقایسه با نقشه اصلی یک کشیدگی اضافه به شرق میبینیم. این کشیدگی احتمالاً به خاطر ارتباط بیشتر با شرقیها اضافه شده، کسانی که همیشه به ارباب تاریکی وفادار بودند.
۸- شرق
همانطور که پیشتر گفتیم یک رشته کوه و یک جنگل نیز به نقشه اضافه شده که ما گمان میکنیم همان کوهستانهای سرخ یا اوروکارنی باشد.
به همین سبب شاید بالاخره جادوگران آبی را ببینیم، چرا که در نوشتههای رشتهافسانه گفته شده که آنها به شرق رفتند. شاید آبای دیگر دورفها را در کوهستان سرخ ببینیم، شاید هم این نکته تنها ارجاعی به ایستریلنگهاست.
بسیار بسیار ممنونم بابت این مقاله پربار. امیدوارم همان طور که منتظر آپدیت هایی از آمازون هستیم این مقاله نیز کامل تر شود. باز هم از نویسنده محترم آن تشکر میکنم.
سپاس از لطفتتان و وقتی که به خواندن مقاله اختصاص دادید . ما هم امیدواریم این روز ها آپدیت جدیدی منتشر بشود و بتوانیم تحلیل های بهتری خدمت دوستان تالکینی ارائه بدیم . ?
با عرض اجازت
احسنت
مقاله جامع و مانعی بود
البته فعلا یا این اطلاعات ناچیزی که داریم
سلام خسته نباشید
مقاله عالی بود دستتون درد نکنه واقعا
دنیای تالکین اونقدر بزرگه ک بعد از این سریال باز هم کلی سریال دیگ میشه ساخت از سیلماریلیون تا دوران های بعدی و هیچ دنیایی افسانه ای به این اندازه بزرگ و زیبا نیست، فکرشو بکنید این سریال فقط یه بخش کوچیک از داستانه و اگ موفق باشه چقدر بعدش میتونه این داستان ها ادامه پیدا کنه!
و با ساخته شدن این سریال دوباره سایت رونق پیدا میکنه و امیدوارم باز هم فروم باز شه
من ک دل تو دلم نیست سریال بیاد زودتر
کاشکی با این همه بودجه قشنگ باشه
فقط واسم جالبه ک شرق هم کاملا معلومه
ممکنه چیزهایی از تالکین وجود داشته باشه ک فرزندش نشون نداده باشه؟ این میتونه جالب باشه مخصوصا قضیه جادوگری آبی و کلا مردم شرق ک شامل انسان ها و الف میشه و تو دوران اول الف ها
آهههه چقد حرف زدم D¦
مقاله بسیار جالب و پربار در عین کوتاه بودن که کمک بسیاری در درک بهتر این جهان پر رمز و راز داره . ????
بی صبرانه منتظر انتشار این سریال هستم امیدوارم مانند سه گانه فیلمش با کیفیت باشه درتمام ضمینه ها به خصوص در انتخاب نقش ها , جلوهای ویژه و موسیقی فیلم .
ممنون بخاطر اطلاعات کاملتون ولی احتمالا این ها بخش کوچیکی از دوره زمانی داسدان سریال خواهد بود.چون در توییت جدیدی که گذاشتن نقشه جزیره نومنه نوری دیده میشه که میتونه نشونه واضحی برای نمایش دادن دوران دوم به صورت کامل باشه.اونا میخوان یه پروژه بزرگ رو احتمالا شروع کنن سریالی که میتونه خیلی طولانی بشه.واقعا فوق للعاده هستش.
بعد از سه گانه ی پیتر جکسون خیلی سخت میشه آثار بقیه رو پذیرفت
پس از چندین بار تماشا کردن و پس و پیش کردن انواع سکانس های سه گانه ارباب حلقه ها …اصلا نمیتونم ذهنیتی که نسبت به تک تک کارکتر ها دارم رو عوض کنم
ترجیح میدم یا بازیگرهای سریال جدید آمازون …همون کارکترهای انتخابی پیترجکسوت باشه یا اصلااا نگاه نکنم…
دقیقاً نظر منم همینه، تصور ارباب حلقه ها بدون بازیگرای سه گانه پیتر جکسون غیر ممکنه.
من بیشترین جایی که دوست دارم ازش فیلم درست بشه همون کوهستانه اره بوره دلم میخاد دوبارع ازش فیلم بسازن