سالها پیش، هنگامی که خورشید در غرب آسمان غروب کرد، در ماورای سرزمینهای آمان و در دریای بیرونی فرود آمد. از آنجا، خدمتکاران اولمو آن را در زیر جهان راهنمایی کردند. هنگامی که آن زیر آردا را به طرف خاور دور طی کرد هر روز در زمانی مشخص، از طریق یک گذرگاه بزرگ بیرون میآمد تا باری دیگر در جهت مخالف آسمان بالا رود و باری دیگر روشنایی را برای سرزمین میانه به ارمغان آورد. نام آن گذرگاه بزرگ، دروازههای صبح بود، و آن تا قبل از سقوط نومهنور در جهان دیده میشد (ملبانان نومهنور گفته بودند که آن را با چشم خودشان دیدهاند).
پس از سقوط نومهنور، به وجود آمدن جهان منحنی به این معنا بود که دیگر دروازههای صبح همچون قبل وجود نداشتند. هر چند که نوشته نشده است چه بلایی سرشان آمد. احتمالاً آنها همچون آمان در غرب از جهان خارج شده بودند، بنابراین آنها دیگر برای مسافران فانی قابل رؤیت نبودند.