جزیرهی پادشاهی دونهداین، که والار از اعماق دریاها برآوردند و به آدمیان، کسانی که طی سالهای تاریک دوران سخت وفادار باقی ماندند هبه کردند. اداین که در بلریاند سکونت میکردند تحت رهبری الروس نیمالف ، کسی که بر خلاف برادرش الروند در زمرهی آدمیان باقی ماند به آنجا نقل مکان کردند.
الروس نخستین پادشاه نومهنور گشت و نام تار- مینیاتور را برای خود برگزید. تحت فرمانروایی او و نوادگانش، مردمان نومهنور به عنوان قدرتمندترین ملتهای آدمیان در تمام دوران رشد کردند. کشتیهای نیرومند آنان در سال ۶۰۰ دوران دوم به سرزمین میانه بازگشت و آنجا بندرگاهها و شهرهای مختلفی را پایه گذاری کردند.
ابتدای تاریخ نومهنور، ایشان پیمان و اتحاد نزدیکی با الفهای تول ارسئا، که در نزدیکی سواحل غربی آنان قرار گرفته بود داشتند. الفها اغلب آنان را ملاقات میکردند و آموزشهای بسیاری برایشان ارمغان آوردند، اما خود نومهنوریها از دریانوردی به سمت غرب منع گشته بودند، زیرا والار میترسیدند که آنان به سرزمینهای نامیرایان و زیستگاه الفها رشک ورزند. چون نومهنوریان بزرگتر گشتند و قدرتشان افزایش یافت، برخلاف «منع والار» عمل کردند و نهایتاً آر- آدوناخور، که در سال ۲۸۹۹ دوران دوم به پادشاهی رسید، آشکارا ضد آن سخن گفت گرچه جرئت مبارزه با آن را پیدا نکرد.
آخرین پادشاه نومهنور آر – فازارون زرین بود، که مقام پادشاهی قانونی ملکه تار – میریل را در سال ۳۲۵۵ دوران دوم غصب کرد. او نیروهای خود را برای جنگ علیه سائورون به سرزمین میانه فرستاد و قدرت اهالی نومهنور چنان عظیم بود که خود نیروهای سائورون وی را ترک گفتند. سائورون که فرصتی برای نابودن کردن دشمن خویش یافته بود خواستار صلح گشت و به همراه شاه به نومهنور آمد. او به تدریج اعتماد آر – فازارون را جلب کرد و او را متقاعد ساخت که آشکارا ضد والار بادبان بکشد. سال ۳۳۱۹ دوران دوم، آر-فازارون ناوگان بسیار بزرگی را به سمت غرب رهبری کرد اما به محض آن که پای خود را بر روی سواحل ممنوعه نهاد سرزمین هبه گشته به آدمیان در میان امواج دریاها بلعیده شد و از میان رفت.
تعداد اندکی از این ویرانی نجات یافتند؛ الندیل، پسرانش و یارانش که خود را برای فاجعه آماده ساخته و بر کشتی نشسته بودند از میان دریا، به سرزمین میانه رانده شدند. آنان قلمروهای مشهور آرنور و گوندور را پایه گذاری کردند که جز بازتابی کمسو از شکوه نومهنور در هنگام اوج خویش هیچ نبودند.
نکته:
- باید توجه داشت که شهر اوندوستو و جادهای که از رومنا به سمت آندونیه میرود هرگز توسط تالکین به تصویر کشیده نشد. محل آنان به خوبی توضیح داده شده اما نباید موقعیت آنان بر روی نقشه را دقیق پنداشت.