سائروس، مشاور شاه تینگول بود و این را که شاه، پدرخواندهی تورین باشد خوش نداشت. شبی سرنوشتساز، تورین با ظاهری نامرتب از مرزهای دوریات بازگشت تا در ضیافت تالار شاه شرکت کند. سائروس او را به تمسخر گرفت. داستان به اختصار در سیلماریلیون آمده ولی در نارن ای هین هورین، آنجا که داستان خطاب قرار دادن تورین با نام اهانتآمیز مذکور توسط سائروس با جزئیات بیشتر ذکر شده است. جنگلنشین به انسان وحشی جنگلی اشاره دارد. تورین جامی را به سمت سائروس پرت کرد که موجب مجروح شدن وی گشت.
روز بعد، سائروس در جنگل نزد تورین رفت و خواستار خسارت به جبران جراحتش شد. تورین نیز مقابل او سخت ایستاد و سائروس که برای انتقام آمده بود در عوض خود را در حالی یافت که تورین وحشیانه در جنگل در تعقیبش بود. سائروس که دیوانهوار میدوید در ریزآبهی اسگالدویین افتاد و جسمش بر سنگهای سخت در هم شکست. تورین قصد کشتن وی را نداشت ولی مطمئن بود تینگول او را به جهت مرگ مشاورش نمیبخشد و به تبعید از دوریات رفت.
رفتن او، آغاز وقایع حزنانگیز بسیاری بود که به سقوطش انجامید.
جالب آن که، پژواک این هتاکی، به زندگی وی در جنگل برهتیل نیز زخم میزد. تورین، در جنگل، متحد «مردان وحشی جنگل» شد و شاید خود او میخواست که عملش، یادآور طعنهای باشد که سالها وی را به تبعید کشاند.
نامی که سائروس بر تورین نهاد به نوبهی خود در داستانهای دوران سوم، برای اشاره به مردم دروئداین نیز آمده است. برای اطلاعات بیشتر به مدخل خود این واژه رجوع کنید.